پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۰۲۷۶
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۱
کــَـل عَــلـی- 3
تمام فعالیت های فرخی باهماهنگی وزیرنظرآیت الله موسوی بود،آیت الله موسوی مسئولیت مالی وبرگزاری این مراسم هارابه کل علی سپرده بود.کل علی باکمک گرفتن ازتجاروبازاریان خرمشهرنه تنهاهزینه های این مراسم ها رامی پرداخت بلکه کمک به فقرا،کمک به تهیه جهزیه برای نوعروسان و...انجام می داد .

عبدالعزیز سلیمانی­فرد: برادرم با کل علی دوست بود. کل علی از طریق برادرم مرا شناسایی کرد. آن زمان کل علی نشریه مکتب اسلام که متعلق به عده ای از طلبه های جوان و روشنفکر آن روزگار که قلم به دست گرفته بودند تا در آن هجمه سنگین علیه اسلام به دفاع از دین بپردازند.این نشریه توسط امام موسی صدر،آیت الله مکارم شیرازی،آیت الله جعفرسبحانی وحجت الاسلام علی دوانی راه اندازی شدکه پس ازمهاجرت امام موسی صدربه لبنان دراواخردهه 30توسط بقیه اعضاتاکنون اداره شده است را درخرمشهرتوزیع می نمودوازآنجاکه این نشریه،نشریه خاصی بودمشترکین آن راشناسایی می کردحدودسال 39بودمن کارمندشرکت پیمان کاری بودم؛روزی به دفترشرکت آمدوسراغ مراگرفت بعدازآنکه بااوبه صحبت نشستم یک نسخه ازنشریه رابه من دادوازمن خواست تاآن رامطالعه کنم؛سپس به من گفت اگرمایل باشی یک اشتراک برای شمابگیرم ومن چون ازنشریه خوشم آمده بودپذیرفتم.

درکنارمحل کارم مسجداصفهانی هابودکه امام جماعت آن آیت الله موسوی بود،من درآن مسجدنمازمی خواندم.اندکی بعدازآشنایی من باکل علی ،آیت الله موسوی به عنوان امام جماعت به مسجدجامع خرمشهررفت وازهمان زمان باکل علی فعالیت های جدیدی راآغازکردحدودسال42برای اشتغال واردصنایع غذایی شدم که نزدیک مسجدجامع بودوازهمان زمان ارتباط من باانقلابیون به خصوص کل علی واردمرحله جدیدی شد.محل کاربرادرم نزدیک حمام کل علی بودوازآنجاباکل علی آشناشدم.

تمام فعالیت های مسجدجامع برروی دوش کل علی بودواین باعث شده بودتا کم کم درخرمشهرکاملاشناخته شده ومورداحترام مردم وعلماقرارگیردازاین روتمام گروه هاوجریان های انقلابی ومذهبی برای فعالیت درخرمشهرازطریق اواقدام کننددرایام محرم وصفرورمضان وبه مناسبت های دینی مراسم هایی درمسجدجامع برگزارمی کرددراین مراسم هاازعلمای بزرگی چون آیت الله مکارن شیرازی ،آیت الله سبحانی،آیت الله نوری همدانی و...دعوت می کردودرمنزل خودمیزبان آنان بود؛همچنین دراین مراسم هانمایشگاه های کتابی بامضامین مذهبی وانقلابی ازنویسندگان شاخص وانقلابی همچون مرحوم فخرالدین حجازی،استادجلال الدین فارسی و...برگزارمی کرد.

تمام فعالیت های فرخی باهماهنگی وزیرنظرآیت الله موسوی بود،آیت الله موسوی مسئولیت مالی وبرگزاری این مراسم هارابه کل علی سپرده بود.کل علی باکمک گرفتن ازتجاروبازاریان خرمشهرنه تنهاهزینه های این مراسم ها رامی پرداخت بلکه کمک به فقرا،کمک به تهیه جهزیه برای نوعروسان و...انجام می داد .بعدازشروع نهضت امام رساله های امام وهفت مرجع راباشناسایی اشخاص خاص به آن هامی رساند،کم کم درکنارحمام به تاسیس کتاب فروشی اسلامی مبادرت نمود،همچنین درفاصله حادثه دوم فروردین42(هجوم ماموران ستم شاهی وکشتارطلاب)تا15خرداد42وازآن زمان تاتبعیدحضرت امام در13 آبان43به شکل مستمردرطول هفته حداقل یک بارباماشین یکی ازدوستان شبانه به سوی قم حرکت می کردوروز بعدعلامیه ها،نوارها،بیانیه هاواطلاعیه هارادرقم تحویل می گرفت وشب همان روزبه خرمشهربرمی گشتندتا آن ها را بین خواص خرمشهر پخش کند.

از همین زمان بود که تبلیغ برای مرجعیت امام و تقلید وی را هم انجام می داد.

در همین ایام بود که روزی پیش من آمد. پس از حال و احوال و از هر جایی حرف زدن گفت: از کی تقلید می کنی؟

گفتم: تا حالا از آیت ا... بروجردی تقلید می کردم. و حالا از آیت ا... حکیم تقلید می کنم. چطور؟

رساله ای را از بقچه اش بیرون آورد و به من داد. روی رساله نام آیت ا... شریعتمداری نوشته بود. تا اسم شریعتمداری را دیدم. رساله پس دادم و گفتم بگیر. از تو بعید است از همچین آدمی تقلید کنی کل علی؟

گفت صبر کن. این فقط کاغذ روی جلد است.

تعجب کردم. گفتم یعنی چی؟

ادامه داد: می دانم تو مرجع مجاهد را می پسندی نه درباری.

و شروع کرد از امام خمینی تعریف و تمجید کردن.

دست آخر گفتم هرچند به تو اعتماد دارم ولی خب مجتهد که نیستی بگذار در مردش تحقیق کنم.

شروع کردم به تحقیق کردن. از آیت ا... موسوی گرفته تا دیگران. و جز خوبی نشنیدم. در این تحقیقات بود که به اعلمیت و اصلح بودن امام پی بردم و شیفته امام شدم.

روبروی حمامش مغازه ای را اجاره کرد و با تابلوی بزرگ کتابفروشی اسلامی در شرایطی که بهاییت شروع به تبلیغات در خرمشهر کرده بود به فعالیت جدید دست زد. این کتابفروشی به مکانی برای مبارزات دینی تبدیل شد و خیلی زود در سطح خرمشهر شناخته گردید. عمده کتاب های این کتابفروشی از کتب دینی و مذهبی بود.

با شروع فعالیت بهاییت، همکاری خود را با انجمن حجتیه آغاز کرد. نه به این معنا که عضوی از آن ها باشد بلکه تنها به عنوان کسب اطلاعات و چگونگی مبارزه با بهاییت وتوانست با این شیوه مبارزه با بهاییت و مارکسیسم را جزو فعالیت های انقلابی مسلمانان پیرو خط امام در خرمشهر قرار دهد. بدون آن که افراد خاص و تفکرات گاه انحرافی حجتیه را تبلیغ نماید.

در خرمشهر توانست بسیاری از مردم را به همین شیوه به سمت امام و خط فکری و مبارزاتی ایشان سوق می داد.

در این بین توانسته بود حتی بعضی از درجه داران ارتش و شهربانی را جذب کند. گاه از آن ها نیز در حرکت های انقلابی استفاده می نمود. کاملاً شفاف و بدون این که بخواهد از آن ها پنهان کند از آن ها می خواست تا همکاری کنند حتی یکی از سرهنگ های شهربانی که با ساواک هم همکاری داشت در این کارها شرکت می داد و او هم به دلیل احترامی که به کل علی داشت در این موارد سکوت می کرد. هر چند برای بسیاری دردسرهای زیادی درست کرد.

از جمله دو موردش را به خاطر دارم.

یک بار رفته بودیم راه آهن تا اقلامی چون کتاب ها و اعلامیه ها و نوارها را بگیریم. احتمال این بود که ساواک این ها را زیر چشم دارد تا انقلابیون را شناسایی و دستگیر کند. مانده بودیم که چه کنیم. که کل علی در کمال ناباوری موضوع را با او در میان گذاشت. وقتی بسته را می خواستیم تحویل بگیریم کل علی به او گفت می دانی در این بسته چیست؟ گفت بله. گفت ما بسوزیم خب از روی اعتقادمان هست تو چه توجیهی خواهی داشت؟ گفت: اگر نگرفتند که خب نگرفتند. اگر گرفتند که می گویم که این ها دارند با ما همکاری می کنند. مگر می شود با شما همکاری نکرد.

یک بار هم چند تا طلبه تحت تعقیب بودند. آمده بودند تا کل علی آن ها را به عراق بفرستد. عکس این طلبه ها را به همه جا داده بودند حتی پاسگاه مرزی که این ها را دستگیر کنید. کل علی با همان سرهنگ آمد و همان موقع آن ها را برداشت و به سوی مرز شلمچه حرکت کردند. مرزبانان به دلیل اعتماد به سرهنگ خیلی بدون نگاه کردن به آن ها، راه را باز کردند. مرزبان عراقی جلوشان را گرفت. بعد از کمی صحبت خیلی راحت در حالی که ما داشتیم از ترس می مردیم. وقتی آمد گفتیم چه شد؟ گفت : به این پاسگاه خودمان گفتم این ها نیروهای ما هستند. آن طرف هم رشوه دادم رد شدند.

کل علی با گروه های کوچک و بزرگ از جریان های مختلف از منصورون گرفته تا فداییان خلق در ارتباط بود و با آن ها در راستای انقلاب و در حدی که امام اجازه داده بودند همکاری می کرد.

با تشدید انقلاب با شهادت حاج آقا مصطفی، بازار خرمشهر را بسیج کرد.

می توان گفت که کار اصلی فرخی در جریان انقلاب شانتاژ یا شلوغ کردن نبود. او به اطلاع رسانی و آگاه سازی در سطح جامعه می پرداخت تا جامعه را آماده کند.

بارها توسط ساواک و شهربانی دستگیر و زندانی شد.

با پیروزی انقلاب و قضیه خلق عرب، تمام قد به دفاع از امام و انقلاب پرداخت.

همکاری او با سپاه و کمیته های انقلاب باعث شده بود که مردم حتی اعراب هم نسبت به این نهادها اعتماد داشته باشند.

در هر موردی که به او پیشنهاد می شد نپذیرفت و در حمام خودش کار می کرد. هرچند به همان شیوه سابق به فعالیت های خود در مسجد جامع ادامه می داد.

از این رو می توان او را از کسانی دانست که در خنثی نمودن فتنه خلق عرب نقش پررنگی داشت.

او حتی وقتی آیت ا... موسوی دبیری حزب جمهوری اسلامی را در خرمشهر گرفت و از او خواست تا به به عضویت شورای مرکزی حزب در خرمشهر در آید ولی باز هم حاضر به پذیرفتن مسئولیت نشد. هرچند همکاری زیادی داشت و در خصوصی ترین جلسات شورای حزب هم شرکت می کرد.

از جمله کارهای پیش از انقلاب که توسط او صورت گرفت تاسیس صندوق قرض الحسنه بود. برای این کار به پیشنهاد او هیات امنا به همراه خودش به کازرون سفری داشتیم. آن جا بود که متوجه شدیم کل علی نه تنها با انقلابیون تهران و قم و اهواز و آبادان بلکه با بقیه شهرها هم در ارتباط است.

در کازرون جلسه ای داشتیم با هیات امنای صندوق قرض الحسنه قائم که این جلسه به همت مرحوم حاج محمد معنویان شکل گرفت.

وقتی برگشتیم مباحث مطرح شده در کازرون را با علما در میان گذاشتیم و آیت ا... جعفر سبحانی (از مراجع تقلید فعلی)نیز به دلیل احترامی که برای کل علی قایل بود اساسنامه صندوق قرض الحسنه را نوشت و نه تنها علما که بازاریان شهر هم کمک های مالی و معنوی خود را به صندوق کردند.

در رفراندوم جمهوری اسلامی و قانون اساسی تمام هم و غمش حضور مردم پای صندوق و حضور حداکثری از یک سو و رای مثبت دادن از سوی دیگر بود. در این زمینه گروهک ها خیلی تلاش می کردند تا حضوری شکل نگیرد و اگر می گیرد رای مثبت نباشد و در این بین تلاش های کل علی بسیار زیاد شد. و بسیاری را نیز در این میان با خود همراه کرد.

در انتخابات ریاست جمهوری علیه بنی صدر بسیار فعالیت هایش زیاد بود و سعی می کرد تا با آگاهی دادن و بصیرت بخشی به مردم خرمشهر مردم را به سوی حبیبی هدایت کند و تا حدودی موفق هم بود.

با شروع جنگ، مسجد جامع را به مرکز مدافعین در خرمشهر مبدل ساخت.

ما آن زمان گروه توپخانه را داشتیم که از میان نخلستان ها به سوی دشمن شلیک می کردیم. روزی محمود یکی از فرزندان کل علی همراه ما بود. فرماندار هم آمده بود تا از موقعیت و کارهای ما بازدید کند. تا آمدیم شروع کنیم، از آن جا که دشمن موقعیت ما را تشخیص داده بود منطقه را زیر آتش گرفت. تا آتش دشمن سبک شد بلند شدم. دیدم محمود بر زمین افتاده است. فرماندار هم از ناحیه پا زخمی شده بود. دیدم از سر محمود خون می آید محمود را انداختم پشت ماشین و به بیمارستان رساندم. وقتی رساندمش سریع به اتاق عمل رفت. چند دقیقه بعد دکتر آمد گفت این تمام کرده است. گفتم این فقط زخم سطحی داشت. و با ناراحتی به منطقه برگشتم. وقتی وارد منطقه شدم کلاه محمود را دیدم. کلاه را برداشتم تازه متوجه شدم که ترکشی از جلوی کلاه خود وارد شده و از سمت دیگر در حالی خارج شده که قسمتی از سر محمود را جدا کرده و توی کلاه مانده است. فهمیدم همان موقع شهید شده است.

از این رو دیگر رویی برای دیدن کل علی نداشتم. دیگر کل علی را ندیدم.با فتح خرمشهر وارد مغازه ام شدم و کالاها را بیرون آوردم. چند کیسه برنج را برای کل علی کنار گذاشتم. با ردگیری مکان او به کازرون آمدم تا کیسه های برنج را تحویلش بدهم. وقتی خواستم به او بدهم قبول نکرد. گفتم مال خودم است. مال تو هر کاری می خواهی با آن ها بکن. به جنگ زده ها به فقرا به هر کسی می خواهی بده. تا قبول کرد.

انسانی را در کمال خلوص مانند او بسیار کم است.


نویسنده: عبدالعزیز سلیمانی­فرد
مطالب مرتبط :
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۸
اذان صبح
۰۴:۵۸:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۲۴:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۱:۲۶
غروب آفتاب
۱۹:۳۷:۵۶
اذان مغرب
۱۹:۵۴:۴۳