پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۹۸۳۲
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۱ - ۲۳:۰۱
مجتبی محمدی

روابط ایران و اسرائیل ریشه در تعارض های فرهنگی ، سیاسی و تاریخی چندین ساله دارد که در این میان تغییرات نظام بین الملل نیز بر فراز و فرودهای روابط این دو کشور می افزاید ، ریشه های تعارض در نظام سیاسی هر دو کشور تا حدود زیادی به تضادهای بنیادین در گفتمان حاکم در قالب دیپلماسی و ساختارهای دینی و سیاسی هر دو کشور مربوط می شود ، برآمدن رژیم سیاسی اسرائیل در نظام بین الملل برایند تغیرات دیپلماتیک در عرصه نظام جهانی است ، نظام جهانی که جولانگاه قدرت های استعمارگری بود که تنها و تنها راه برون رفت از چالش های جوامع جهان سومی را در اسلحه و خون خلاصه می کرد، رژیم اسرائیل و به تبع آن صهیونیسم جهانی برامده از چنین دیدگاهی است که ممالک جهان سومی را طفیلی وجود خود می دانست و قوم خود را قوم برتر .


قدرت گیری تدریجی و مرحله به مرحله اسرائیل را می توان حاصل یک اجماع جهانی دانست که طراحان اصلی این پدیده تمامیت خواه در وهله اول انگلستان و سپس ایالات متحده آمریکا بودند که اغراض سیاسی و شوم استعماری خویش را در قالب نظریه صهیونیسم به نظام بین الملل عرضه کردند و خط ومشی سیاسی آینده نظام بین الملل را براساس آن ترسیم کردند، عامل اصلی و اساسی رشد خیره کننده پدیده صهونیسم بین الملل را علاوه بر حمایت های دائمی آمریکا و متحدانش می بایست در ضعف ساختارهای بنیادین نظام بین الملل و یکه تازی نظام سرمایه داری در عرصه سیاست و اقتصاد جهان متغیر عصر اتم دانست، عصری که گوئیا نظریات پرطمطراق دموکراسی و هواخواهان موبورشان به قالبی درون تهی می ماند تا به جامعه ای آرمانی و منبعث از روح و شعور انسانی .


تغییر و تحولات اساسی در سال های پیش و پس از اتمام دو جنگ جهانی اول و دوم و برآمدن و فروکش کردن ایسم های گوناگونی که مانند قارچ روئیدند و جهانی را عرصه تلاطم و خواهش های نفسانی و قدرت طلبی خویش ساختند ، پیامد های مصیبت باری برای انسانیت و متعاقب آن کرامت انسانی از خود برجای گذاشته است ، قدرت هایی که هدف اصلی و اساسی آنان در طول قرون و اعصار متمادی که از عمر بشریت گذشته است و حتی بشر امروز ، که عصر اتم را تجربه می کند تنها و تنها یک چیز بوده است: "دست یابی به منابع ثروت و قدرت بیشتر ، ولو این دستیابی به قیمت انهدام تمدن ، فرهنگ و حیات مظلومان بشری باشد" ، گوئیا تقدیر تاریخی شان چنین مقدر نموده است امروزه پدیده صهیونیسم که برآمده از نظام سرمایه داری غرب است به نماد این تمامیت خواهی مبدل گردیده است ، نکته قابل تامل دیگر اینکه تعریف و تبیینی که صهیونیزم و سردمداران اسرائیلیش از دین دارند باز تفسیری است از دین که دین و مذهب را به نفع قدرت  مصادره می کند و این امر یعنی همان مصادره به مطلوب ، برآمدن گفتمان توسعه طلبی از نیل تا فرات خود حاکی از این امر است ، دین و مذهبی که برآمده از نهاد پاک بشریت است و رستگاری و حکومت اخلاق و کرامت انسانی را سرلوحه خویشتن دارد ، تمتم مصایب دامنگیر بشر امروز حکایت جانگدازی است از فقر تاریخی گری و کج فهمی ها و کج اندیشی ها ی سردمدارانی است که دین ، مذهب و اصول انسانیت را به پای منیت های ابله فریبشان قربانی میکنند .


اکنون که نیم قرن و حتی بیشتر از سیطره بی چون و چرای رژیم صهیونیستی بر سرزمین فلسطین می گذرد چه بسا خون های بی گناهی که بر زمین ریخته شده اند و چه جنایات ضد انسانی که به وقوع نپیوسته اند ، تمامی این جنایات به اسم دین و قوم برتر بودن توجیه شده است ، آیا براستی این جنایات و نسل کشی های خانمان برانداز لکه ننگی بر تاریخ بشزیت نیست ؟ آیا براستی از دید تاریخ این اعمال قابل توجیه است ؟  تاریخ خواهان وحدت ، تداوم و استمرار است ، وحدت و استمراری که سرنوشت هر انسانی را در گرو هر انسان دیگر می داند و رونق هر تمدن و فرهنگی را در رونق و شکوفایی تمدن و فرهنگ دیگر ، دکتر زرین کوب براستی چه زیبا فرموده اند که براستی تاریخ انسان و انسانیت به دوره تازه ای قدم نهاده است که دیگر به هیچ وجه تاریخ قومی و محلی نیست ، تاریخ انسانی و جهانی است بعلاوه روابط دوستی و همدردی بین طوایف و اقوام دور افتاده جهان حاکی است از آنکه انسانیت تدریجا دارد به این نکته شعور پیدا می کند که خواه ناخواه می بایست از تاریخ تمدن آنچه را با گذشته وحشی او ارتباط دارد از لوح وجدان بزداید و عقیده هایی را که هم اکنون از آثار آن زندگی در خاطر دارد به سر انگشت اخلاق و انسانیت بگشاید ، این است آن انقلابی که تحقق آن مستلزم نادیده گرفتن بخشی از تاریخ است و امکانش نیز حتی در دنیایی که بیداری و هشیاری در تمام شئونش در حال توسعه است هنوز بسیار ضعیف می نماید ، معهذا بدون تحقق آن نیز نمی توان افق آینده را از تیرگی خاطرات سیاه تاریخ زدوده یافت ، حقیقت آنست که تاریخ جنگ ها تاریخ فتوحات و تاریخ امپراطوری ها به هیچ وجه نماینده تاریخ واقعی انسانیت نیست ، اگر چیزی هست که تاریخ واقعی انسانیت را می تواند به درستی نشان دهد ترقیات معنوی انسان است وپیشرفت های مربوط به صنعت ، جنگ ها و فتوحات کسانی که موجد ئامپراطوریهای بزرگ بوده اند غالبا به نتیجه ای پایدار نرسیده اند ، تمام امپراطوریهایی که در طی تاریخ به وجود آمده اند همچون بنائی متروک و ناتمام به تجزیه و انحلال محکوم شده اند و سرانجام به ویرانی ، شاید تنها تاثیری هم که در وجدان انسانیت باقی گذاشته اند عبارتست از حس غرور در بین اعقاب  فاتحان و حس کینه در بین اخلاف مغلوبان از این روست که ورای توالی جنگ ها و استمرار حکومت ها ، تاریخ بیشتر در وجود فرهنگ ها تجلی دارد و تمدن ها ، البته منظور از فرهنگ و تمدن مجموعه بنیاد هایی است که وجود انها امنیت و صلح و نظم را در جوامع انسانی تامین می کند و پیشرفت های مادی و اخلاقی انسانیت را ممکن می سازد ، کما اینکه تمدن و فرهنگ ایران باستان از چنین خصیصه ای برخوردار بود ، برای اینکه زیاده از حد از مبحثمان دور نشویم  و به قول استاد باستانی  پاریزی مقاله یمان به هواخوری نرود به ریشه های اختلافات ایران و اسرائیل و تضاد گفتمان ایرانی با دشمن تراشی های اسرائیل و سیاست تهاجمیش از خلال تمدن و فرهنگ ایران باستان می پردازیم .


ریشه های تضاد سیاست های ایران و اسرائیل را بایستی در خوی و منش فرهنگی و ملیتی ایرانیان بازجست ، خوی وخصلتی که در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب این مردمان راه بر راهشان و ترسیم کننده خط و مشی سیاست شان بوده است ، با برگشتی به عقب و سیر در مبانی رفتاری ایرانیان تا حدود زیادی می توان نقش و تاثیر اعنقادات مذهبی را در شکل گیری منش و طرز تفکر آنان نسبت سایر ملل سنجید و مورد بحث و بررسی قرار داد ، به عنوان مثال اعتقاد به زروان در باور ایرانیان نوعی مشیت گرایی و تقدیر گرایی بوجود اورده بود که خیر و شر خود را نیز از قبل آن تعریف می کردند این اعتقادات به دوران پس از اسلام منتقل ودر بحبوحه مشروطیت به ضرب المثل معروف کار کار انگلیسی هاست وپس از آن مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل تغییر جهت داد که از این جهت می توان دشمن ستیزی ایرانیان را در قبل اسرلئیل توجیه کرد و حتی ریشه های آن را در باور ایران و ایرانی بازجست ، علاوه بر این می توان این حس را از منظر علاقه و میل ایرانیان به عدالت و عدالت ورزی سنجید و آن را بررسی کرد ، عدالتی که یکی از آرمانی ترین ، اصول رایج در ایران باستان بوده است و در مراحل اولیه شکل گیری حکومت در ایران اصل و اساس حاکمیت در ایران بوده است ، عدالت حاکم در ایران باستان که بر بقایای درنده خویی های بابل و آشور سر برآورده بود پیام نوینی برای بشریت آورده بود ، بشریتی که به دنیایی پر از ظلم و جور خو گرفته و حیات سراسر فقر و فاقه را پذیرفت و طوق رقیت بر گردن انداخته و محکوم به فنا بود ، بشریتی که پذیرفته بود ظلم و جور و تعدی سکه رایج زمانه است در چنین زمانه وانفسایی است که عدالت طلبی ایرانی با تکیه بر تسامح  و مدارای خاص ایرانیان قلب های طوفان زده ی بشریت قرن را به خود جذب می کند و آن را در یک قلمرو واحد سرزمینی گرد می آورد و اساس آن را بر یک روح معنوی و انسانی قرار می دهد ، ایرانیان با تکیه بر چنین مبانی اخلاقیی هیچگاه به نان دین جوامع دیگر را مورد هجوم خویش نساختند ، این الگو سرلوحه سیاست سیاستمداران ایرانی بوده و هست ، این امر در صورتی است که سیاست های فعلی دولتمردان اسرائیل خلاف این امر را ثابت می کند ، علاوه بر این خردورزی ، حکمت پارسی ، خوی و منش والای ایرانیان در کنار خصلت مظلوم نوازی ایرانی در تضاد های بنیادین با  سیاست های  ضد انسانی اسرائیل قرار می گیرد .


هر ایرانی بایستی بداند ، ایران سرزمین سپهر فر و فرهنگ و فرهیختگی است ، سرزمینی است که عشق به وجب به وجب خاکش از بن جان هر ایرانی بر می خیزذ ، سرزمینی است که دوستدارانش آن را نمونه ای  بهین می دانند و برین ، خاصیت مهم ایران و فرهنگ و تمدنش آنست که آن را در همگی اش خلاصه می کنند ، این سرزمین که سرزمین هزاره هاست فرازها داشته است و نشیب ها ده ها و بلکه صد ها بار بیگانگان دراز دست و سرمست به این سرزمین تاخته اند و شیرازه اش را از هم گسسته اند اما ما ایرانیان این شیرازه را به هم پیوسته ایم ، لیکن از رازهای ماندگاری ایرانی این تازش ها بوده است ، این تازش ها نیرو های خفته در ما را شکوفانیده است ، وگرنه این سرزمین جاودانه جادوانه بر جای و بر نمی ماند ، این امر خود نشان از خوی و خیم کنش و منش بالای این مردمان دارد که در قرون و اعصار متمادی سرزمین  ما را از زیان های زندگی سوز پاس داشته است  پیمبر نیز این خلق و خوی والا را ستوده است و گفته است اگر دانش و دین از ستاره پروین آویخته باشد مردانی از پارس به آن دست خواهن یافت ، آری ایرانی بودن بختی است بهین و بلند که تنها نصیب ما ایرانیان بوده است وبس .


نویسنده: مجتبی محمدی
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۵
سجادجلالی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۳۰
0
0
باعرض سلام وخسته نباشید به دوست عزیزم مجتبی عزیز.واقعامقاله زیبا ورسایی بود امیدوارم همیشه موفق وسربلند باشی
موسي محمدي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۸
0
0
ضمن عرض سلام و خدا قوت.ازخواندن مقاله شما لذت بردم انشاء اله موفق باشيد
سیاوش محمدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
0
0
سلام مجتبی جان !
کیمیایی است حرفهای تو.
سپاس
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
0
0
از اساس اراجيف و كلام بي پايه و اساس
تمام ريشه اين اختلافات و ترويج اين ايدئولوژي اخلاق گراي پوچ ،از جانب كسانيست كه از ان منفعت ميبرند ، با انكار ديگري ، خود و ايدئولوژي خود را تبليغ ميكنند ، بازار يابي براي انحصاري كردن سود خود ، و تلكه كردن امت ، العوام كالانعام
حکیم باشی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۵
0
0
خیلی زیبا نوشته بودی خدا قوت
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
اذان صبح
۰۵:۰۷:۰۷
طلوع افتاب
۰۶:۳۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۲:۴۰
غروب آفتاب
۱۹:۳۳:۳۵
اذان مغرب
۱۹:۵۰:۰۷