|
هی ما می خواهیم در مسائل شهر اظهار نظر نکنیم و این کار را به اساتید فن محول کنیم؛ هی نمی شود! چه کنم با حرف هایی که اگر بگویم زبانم می سوزد و اگر نگویم دلم!
*یک بنده خدایی می گفت چرا ساخت و ساز در خیابان
های فرعی و کوچه ها بعضاً همراه است با 2متر عقب نشینی اما در برخی خیابان های اصلی
شهر مانند شهدای شمالی همراه نیست حتی با یک سانت عقب نشینی؟!
بنده خدای دیگر گفت: این کار عین قانون است؛ نقشه
تفصیلی شهر اینگونه است!
و یک بنده خدایی پیدا نشد بگوید مگر نقشه تفصیلی
نعوذ با... آیه قرآن است؟! خب شهرداری ایرادات کارشناسی نقشه را به استان انتقال دهد
تا تصحیح شود.
*یک بنده خدایی می گفت در هفت سال و نیمی که از
دولت های آقای احمدی نژاد می گذرد، فلان و فلان و... سهم کازرون شده. اما برو شهرهای
دیگر را ببین! چند برابر این چیزها گیرشان آمده!
بنده خدای دیگری می گفت تازه کازرون در این چند
سال اخیر چند وزیر و معاون رئیس جمهور و نماینده مجلس و عضو هیات رئیسه مجلس و ...
در کشور داشته! یعنی اگر نداشت همین ها هم گیرمان نمی آمد!
و یک بنده خدایی پیدا نشد بگوید مقایسه دیگر شهرها
با کازرون نشان می دهد توسعه هر شهر و جذب امکانات و سرمایه برای هر شهر پست های دهن
پُرکن نمی خواهد؛ عُرضه می خواهد!
*یک بنده خدایی می گفت بررسی عملکرد یک ساله ی
آقای فلانی نشان می دهد ایشان عملکرد مناسبی نداشته و باید فرد قوی تری جایگزین ایشان
شود.
بنده خدای دیگری می گفت ولی ایشان فردی پاک دست
و خاکی هستند و این حُسن بزرگی ست.
و یک بنده خدایی پیدا نشد بگوید برای مسئول بودن
پاک دستی و خاکی بودن شرط لازم است اما کافی نیست!
* یک بنده خدایی می گفت در فلان بلاد از این شیوه
برای کنترل سرعت خودرو ها استفاده می شود که از دوربین های کنترل سرعت، افسرهای پلیس
، نصب دست انداز و … ارزانتر است.
و خدا را شکر که یک بنده خدای دیگری پیدا نشد که
بگوید در خیابان های شهر ما علاوه بر افسر و دست انداز و... کلی هم از این چاله ها
به صورت طبیعی وجود دارد!
نکته اینجاست یک بنده خدا برای ظهور و بروز باید شرایطی داشته باشد که بحمدالله هیچکدامش در شهر ما(و البته جاهای دیگر) مهیا نیست...
همه چيزش به هم ريخته است
مديريت-امداد-جوانان-داوطلبان
يكي بياد به داد چاله چوله هاي اينجا هم برسه بد نيست.
یه بنده خدایی پیدا شد گفته نه منظور فرمانداره!
امروز براي تعويض پلاك به راهنمايي و رانندگي رفته بودم
شاهد صحنه هايي شدم كه . . .
كه اميدوارم ديگه نبينم
ولي جالب اينكه به برگه ي خلافي كه توسط +10 هم صادر شده بود گير دادند و گفتند كه جعلي است و جالب تر هم اينكه تهمت جعل سند را بهم دادند.
يكي نيست بگه كه نماز اول وقت در ادارات چند دقيقه است تا اين ارباب رجوع ها بدونند تا كي كارشون انجام نمي شه؟
و ديگه اينكه يكي نيست بياد كمك من بكنه تا نخوام برم پشت شيشه راهنمايي و رانندگي و ببينم اونايي كه از درب اتاق ميرند داخل و برگه هاشون امضا ميشه ، برگه ي من و هم ببرند داخل تا كار منم سريع انجام بشه
خدا راشكر كارم شد
خدا را شكر
یه بنده خدایی هم....
میگن با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه باید در شهر فضای پاسخگویی مسئولین به مردم ایجاد بشه تا لازم نباشه شما هم زبونتون بسوزه