پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

به‌روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۸۹۲۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۱ - ۰۰:۲۴
درنگي بر مجموعه‌ي اشعار محسن پزشكيان
سيد علي مير افضلي
سيد علي مير افضلي: كمتر پيش آمده است كه تاريخ در قضاوت خود درباره ي افراد بويژه  شاعران و هنرمندان به خطا رود و ناراست و نا بحقي را بر كرسي عزت بنشاند  و حق شايستگان را به فراموشي بسپارد؛ آنان كه  در غربال روزگار بر سر آمده اند، عموما از درشتان و بزرگان عالم شعر بوده اند. چه بسا كساني كه در زمان حيات خود ، با ابزارهاي تبليغي  يا به دليل نزديك بيني نامنتقدان ، اسم و آوازه اي موقت يافته اند  و چون پرده ي حقيقت بر افتاده ، نشاني از آنان باقي نمانده است ، يا كساني كه بدمهري و ناسپاسي اهل روزگار بر آئينه نام و نشان آن ها غبار افكنده است و باران التفاتي همه ي آن غبارها را زدوده و چهره و جايگاه واقعي شان را بر دانندگان و خوانندگان آشكار كرده است.

آنچه گفته آمد حكم كلي روزگار است كه تجربه هزارساله ي شعر دري بر آن كمابيش مهر تائيد مي نهد ، با اين همه ، گاه عوامل متعددي دست به دست هم مي دهد تا بعضي ياد ها و نام ها در دوران خود شناخته نگردد و فرا خاطر اهل ادب نيايد و حق ايشان در زمان خود ادا نشود . مرحوم پزشكيان كه اشعارش سه دهه بعد از وفاتش انتشار يافته  از زمره اين گروه است . در اين غفلت طولاني نه مي توان روزگار و اهل روزگار را به صراحت مقصر دانست و نه البته خود شاعر را كه كوچ ناگهاني اش دست او را از هر چاره اي كوتاه كرده است ، با اين حال  اكنون كه غبار زمان فرو نشسته ، امكان آن فراهم تر آمده است كه بي غرض و مرض و فارغ از مناسبت ها  اشعار او را داوري كنيم در چنين فضايي مي بينيم كه در قياس با بسياري از شاعران متعهد  آن زمان اشعار پزشكيان يك سروگردن بالاتر مي ايستد هم از لحاظ يكپارچگي و يكدستي زبان و هم تنوع تجارب شعري و هم سواد ادبي و تسلط بر اصول مباني شعر قديم و جديد . دوران شاعری مرحوم پزشکیان بیش از ده سال طول نکشید: از اواخر دههٔ چهل تا اواخر دههٔ پنجاه، دورانی که پرالتهاب‌ترین دوران شعری تاریخ معاصر ماست؛ دوران نضج اندیشه‌های انقلابی و رویکرد شاعران به تعهدات سیاسی و اجتماعی در شعر که از آن می‌توان با عنوان شعر مبارزه و مقاومت یاد کرد. پزشكيان آنقدر عمر كرده كه ثمره ي تلاش هاي ملت ايران را در نظام فكري و  فرهنگي و اجتماعي و سياسي كشور در بهمن سال 1357 نظاره گر باشد ، اما فرصت نيافت كه سرنوشت آن را دنبال كند. شعر هاي تاريخ دار اين شش دفتر در فاصله ي سالهاي 1347 تا 1358 سروده شده است . سیر اندیشه و زبان در شعرهای پزشکیان، در در اين شعر ها  بیانگر تلاش شاعر برای رسیدن به جایگاهی استوار در شعر امروز، با اتکا به تجربه ي شعر کهن فارسی و دستاوردهای نیما و شاگردان اوست. لحن و محتوای شعرهای پزشکیان و رفتار او با زبان و نمادها و تصویرهای شعری مبیّن آن است که او را باید در ردیف شاعران متعهد و دردمند انقلابی با رویکرد مذهبی جای داد.

نارضایتی از وضعیت موجود و چشم‌انتظار آینده ي مطلوب موعود بودن از مضامین اصلی شعرهای پزشکیان است ، آنچنان كه در اشعار اغلب شاعران متعهد آن روزگار اين مولفه به چشم مي خورد.  اين حال و هوا ،‌ نماد هاي مربوط به شب و سياهي و صبح و سپيده حضوري پررنگ در شعر پزشكيان دارد. در شعر اين دوران البته دو ويژگي متمايز و تا حدودي متضاد مشهود است: نخست پناه بردن به نماد پردازي به دليل اختناق حاكم بر فضاي فكري و فرهنگي كشور و دوم ، گرايش به هيجانات آني و شعارزدگي بر اثر شدت گرفتن شور و عصيان و انقلابي گري ، و قاعدتا شعر هاي پزشكيان نيز از اين دو خصيصه بهره ي كافي دارد.  هرچه به سالهاي آخر رژيم پهلوي  نزديك مي شويم ، شاعر بر صراحت زباني خود مي افزايد  و از نمادگرايي مي كاهد و پس از پيروزي انقلاب كار به سرود و شعر هاي موزون و منظومات شعار گونه مي كشد؛ چنين سرنوشتي را در اغلب شاعران اين دوره مي توان دنبال كرد. حتي برخي شاعران چپ گرا نيز در اين سالها روند مشابهي داشته اند. زبان شعری پزشكيان دارای خط سیر ي رو به رشد و تعالی است  ، از نخستین دفتر تا نيمه هاي دفتر پنجم . در واپسين شعر هاي او ، به مقتضاي ضرورت زمان و تحت تاثير فضاي خاص سياسي و اجتماعي كشور در دوران پيروزي انقلاب ،‌ شور انقلاب بر شاعرانگي غالب آمده است، آنگونه كه در اشعار بسياري از شاعران اين دوران.

پزشكيان ، در تجربه كردن و سرك كشيدن هايش به آفاق شعر امروز ايران با اشعار برخي شاعران بزرگ معاصر آشنايي و الفت خاصي داشته است و به خصوص در دو دفتر اول كتاب اين حالت تجربي مشهود است . چنان كه از همان شعر آغازين كتاب دل بسته ي سهراب سپهري و خيالات نازك اوست:

لب آن آب روان

لب آن چشمه كه آبشخور مرغان هواست

لب آن جوي ظريف كه درآن دخترك پونه ي وحشي هر صبح

مي كند آب تني

وسپيدار كنارش ز زمين تا به خداست

لاي آن گندمزار

توي آن بيشه روشن كه ز باران طلا سيراب است ...

و در شعر دوم نيز:

بهتر آن است كنون برخيزم

پرده ها را به كناري بزنم...

و ايضا در شعر ديگري در دفتر نخست:

ماه مي رفت به مهماني كاج...

و ايضا از همان دفتر:

من سرودي خواهم شد و به گوش كر لحظات فرو خواهم رفت...

خوابتان را كه به آرامي آب است

                                  نخواهم آشفت

و ايضا:

بعد،

كفش ها خيس بود از شبنم

آسمان پاك بود و مزرعه سبز

و اين شعر كه يادگار اقامت شاعر در بوشهر است:

ناله اي، زمزمه اي نجوايي

                              مي شنوي

و هراسي شفاف

به سراپايت مي ريزد

و در انتهاي دفتر نخست، تاثيرات سهراب به تدريج رنگ مي بازد، هم در لحن و زبان و سطح واژگان شعري و هم درون فضا و وزن و موضوع. در دفتر دوم گاه گداري نشانه هايي از توجه شاعر به زبان و لحن اخوان ثالث ديده مي شود، گرچه بسيار كمرنگ و گذرا:

چشمانت

پرنيان دلاويز تر خواب

                        در سايه و روشن نيمروزي

با اين همه، روند تكاملي اين دفتر بيانگر تلاش شاعر براي رسيدن به پختگي و پرداختگي زباني و دستيابي به تكيه گاهي مطمئن در ذهن و زبان است. تعهد و دردمندي كه در كسوتي شاعرانه بروز كرده است، از ويژگي هاي اشعار اين دفتر است.

در دفتر سوم پزشكيان به تدريج خود را از افسون وزن هاي گوش نواز و پايان بندي هاي تميز و رعايت دقيق اسلوب هاي نيمايي مي رهاند و گوشه چشمي نيز به تجارب و آزمون هاي فروغ فرخزاد در شكست اوزان نيمايي دارد و در عين حال از تاثير لحن و فضاي شعر فروغ نيز بركنار نمانده است:

و مثل خون در انتهاي خط متلاشي مي شود

تصوير ناگزيري ست

كه در حريم حروف فرسوده جان نمي گيرد

و آن دو ني ني روشن

كه مثل عشوه ي خورشيد در تنوره ي ظهر

مي خندند...

گرايش به شعر هاي چند وزني در اين دفتر ياد آور كارهاي م.آزاد نيز هست.

در دفتر چهارم ، تجربه هاي شاعر در شعر آزاد او را به شعر سپيد شاملويي رهنمون شده است:

زبان كه مي گشايي در انكارش

از هُرم بويناك دهانت

به تلخي مصيبت مي مانم

دو زخم كاري

           باري

بر گُرده ِ سپيده دم افتاد

و از شعري ديگر در همين دفتر سعي دارد از "فتحي" نظيره اي بيافريند در برابر "نازلي" (وارطان) در كتاب هواي تازه ي احمد شاملو:

فتحي

جواب قاطع چشمان منتظر

بر جاده هاي غربت

در كام اژدهاي آهن دارد مي سوزد

شاعر در دفتر پنجم ،‌كه حاوي واپسين سروده هاي اوست، از زبان نسبتا ورز يافته و تثبيت شده ي خود در بيان عصيان ها و اعتراض هاي اجتماعي بهره برده است. اين زبان اما ، همچون اغلب شعر هاي ميانه ي دهه ي پنجاه در مواردي ، سخت وام دار احمد شاملو است:

خانگيان!

من از هوايي ديگرم

نامبارك دما

كه كور سوي سعادت با شما بودن

چشمم را فريفت

ايضا:

تو را مي جويم

اكسير دير و دشوار ياب!

پادمرگي مگر

كه جستجويت را

جان مايه مي كنم؟

در همين دفتر با شعري مواجهيم كه يك سره بر طرز و طور شعر هاي نيماست:

هور قلياست گوييا، نه زمين

هر چه هرجاست خواب رنگ و غريب

هرچه به پايان دفتر نزديك مي شويم، با توجه به زمينه ي ملتهب اجتماعي و سياسي آن سالها ، پزشكيان از آن يكدستي و همواري در لحن و زبان خود دور مي شود و دل به جريان هاي جامعه مي سپارد . گاه به شيوه ي سنتي قصيده گونه اي مي پردازد، گاه به دوبيتي پيوسته روي مي آورد و گاه مستزاد هايي به سبك و سياق اشعار دوره ي مشروطه مي سرايد و در مجموع مي توان گفت اين دفتر، از ميانه تا انته ا،‌ فاقد انسجام و يكدستي زباني است، اگرچه در همه ي اين شعر ها تسلط و اقتدار شاعر بر كلام چيزي نيست كه از نظر ها پنهان بماند.

از اقسام شعر ، اگر چه پزشكيان به شعر نو نيمايي گرايش بيشتري دار د، ‌چيره دستي او در قالب كهن مثل غزل و رباعي ،‌ و به ندرت مثنوي و قصيده ، يادكردني است. غزل هاي اوليه ي شاعر حاكي از علاقه ي او به مفاهيم تغزلي با عنايت به شيوه ي سخن سرايي سعدي است، اما به تدريج گرايش او به مفاهيم اجتماعي عمق و تازگي خاصي به غزل هاي نو كلاسيك او بخشيده است و از اين لحاظ و با توجه به جديت و پيگيري شاعر طي يك ده فعاليت مستمر شاعري در قالب غزل مي توان مرحوم پزشكيان را از كساني دانست كه در دهه ي پنجاه در احياي اين قالب سنتي و تلفيق آن با دستاورد هاي نو گرايانه همت گمارده اند. گو اينكه ،‌ به لحاظ انتشار نيافتن شعر هايش در زمان سرايش  نمي توان براي او نقشي تاثير گذار قائل شد. البته با توجه به آشنايي شاعر همشهري اش ،‌مرحوم نصرالله مرداني، با توجه به شعر هاي او  به ويژه در حوزه ي غزل نو  مي توان گفت مرحوم پزشكيان به طور غيرمستقيم در احياي قالب غزل در دهه ي شصت نقش داشته و تجربه هاي او از طريق مرداني به نسل بعد، كه نسل اول انقلاب بودند ، منتقل شده است.

     زبان پزشكيان در غزل هايش زباني تراش خورده و پر انرژي است.  غزل هاي اوليه ي شاعر ،‌ در دفتر اول  و دوم ، رنگ و بويي رمانتيك و شخصي دارد، با اوزاني نرم و نسيم گونه:

زين بام زدي بال و به بام كه نشستي؟

در جستجوي دانه به دام كه نشستي؟

چرا اي كفتر چاهي ز چشمم پر زدي رفتي؟

ز دستم پا كشيدي ، پر سوي ديگر زدي رفتي؟

تو لاله اي و به دشت سراب مي رويي

عروس شهر خيالي، به خواب مي رويي

اما ، به مرور (از نيمه هاي دفتر دوم) ، صبغه ي اجتماعي غزلهاي او روشن تر و پر رنگ تر مي شود:

چراغ حادثه بازيچه كف باد است

غزال واقعه در ديدگان صياد است

***

خدعه مى‌بارد از اين ابر كه بارانش نيست
بوى خون مى‌وزد، اين عطر بهارانش نيست

***

این یاوگان که دمشان خشکانده  ریشه ها را

بادند و درنوردند اعماق بیشه ها را

غير از غزل ،‌ بيشترين گرايش شعري پزشكيان در قالب هاي قديم و رباعي و دوبيتي است. البته ، رباعيات  و دوبيتي هاي او، به رغم شور و فروزندگي شاعرانه اي كه دارند ، همپاي غزل هاي او نيستند. ولي از كنار كوشش هاي شاعر در احياي اين دو قالب كهن نبايد بي اعتنا گذشت و نام پزشكيان را بايد در زمره ي آن دسته از شاعران نو پرداز معاصر ياد كرد كه سعي در دميدن روحي تازه در پيكر فرسوده ي شعر كهن فارسي داشته اند. براي نمونه:

باران ، باران چه بی امان می باری!

سنگین و صبور و سرگران می باری

پنداری مادر زمینی که چنین

بر نعش شهیدان زمان می باری؟

حركتي كه با رباعيات سياوش كسرايي آغاز شد در رباعيات منصور اوجي تثبيت شد و با رباعيات شاعران دوره ي انقلاب همچون سيد حسن حسيني و قيصر امين پور، در نيمه ي نخست دهه ي شصت ،‌ به اوج خود رسيد.

در سرتاسر پنج دفتر شعر محسن پزشكيان، رويكرد شاعر به واژگان بومي و استخدام آنها در شعر هاي نو به خوبي نمايان است ،‌حال و هوايي كه يادآور شعر هاي جنوبي منوچهر آتشي نيز هست. اقامت شاعر در بوشهر ، زادگاه آتشي، مُهر تاييدي پاي آشنايي نزديك او با فضاي شعر هاي آتشي مي گذارد. حس نوستالژيك شاعر به طبيعت بكر و نيز اعتراض او به تجاوز مظاهر دنياي جيد ، به حريم فطرت روستايي دامان ذهنش را در پايتخت هم رها نمي كند:

آنگاه دال آهن

مغرور و سرفراز

بر لاشه ي بهارفرود آمد

و از راه مقايسه ي اين فضا با فقدان آرمان ها و ارزش هاي دلخواه نقبي به اجتماع مي زند و نقدي بر نظام سياسي نامطلوب وارد مي كند:

مرا از تبارم گرفتند

رهايم كنيد اي افق هاي مسموم

رهايم كنيد اي فضا هاي موذي

كه تيهوي پربسته ي خسته ي نغمه ام را

در آفاق باز تبار خود آزاد سازم

البته، استفاده از واژه هاي محلي و كوشش در شخصيت بخشيدن به آن ها و ، از آن مهمتر، شكل دادن طرح و نقشه ي شعر در فضايي بومي كاري بود كه نيما در شعر هاي خود پيش گرفت و راهي پيش روي فرزندان معنوي خود نهاد. بررسي رنگ محلي در شعرهاي پزشكيان كار بايسته اي است كه در بضاعت اين قلم نيست. دركنار آن بايد از اشعار دفتر ششم شاعر ياد كنيم كه به تمامي در بردارنده ي بومي سرودهاي اوست.

بايد بگويم كه اولين آشنايي من با شعر مرحوم پزشكيان به واسطه ي همين غزل هاي محلي اوست از زبان دوست عزيزم ، آقاي شيخ الحكمايي ، كه آن را به گويش كازروني مي خواند و براي ما ناآشنايان با اين گويش ترجمه مي كرد. تاثيرگذاري و غناي عاشقانه ي اين شعرها حاكي از شناخت دو جانبه ي شاعر است ، هم از قابليت ها و ظرفيت هاي زبان بومي خود  و هم آشنايي او با ابعاد و جوانب شعر امروز. در مورد كم و كيف  اين شعر ها بايد اهل آن نظر دهند و يادكرد آن در اين نوشته من باب تذكر  و تاملي كوتاه در باب پيوند ذهني و زباني ميان شعر هاي دفتر هاي شش گانه ي پزشكيان بود.

     انتشار شعرهاي محسن پزشكيان - به رغم تاخير سي ساله – اتفاق خوشايندي است، هم براي شعر امروز ايران و هم شعر ديار كازرون. اميد است انتشار آن بتواند باب بحث و گفتگو ونقد و بررسي را در مورد وجوه و جوانب شخصيت ادبي او بگشايد.

نویسنده: سيد علي مير افضلي
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۰
0
0
مقاله چند مشكل ويرايشي دارد كه در متن اصلي تصحيح گرديده
با تشكر
احمد میرزنده دل
|
Czech Republic
|
۱۶:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۸
0
0
با سلام و احترام، نظر به اینکه علیرغم تلاش بسیار، دسترسی به مجموعه اشعار زنده یاد پزشکیان مقدور نبود، درصورت در اختیار داشتن و ارسال اشعاری از ایشان که در قالب مستزاد سروده شده، مرهون الطاف شما خواهم بود.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۴
اذان صبح
۰۵:۰۳:۲۶
طلوع افتاب
۰۶:۲۸:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۲:۰۶
غروب آفتاب
۱۹:۳۵:۲۶
اذان مغرب
۱۹:۵۲:۰۴