|
مجردها بفرمایند چشمهایشان را درویش کنند. این لفظ بالا به هیچ وجه اسم دختر نیست! محبوبه، معشوقه، یار ، دلدار و... همه سر و ته یک کرباس اند که جماعت شاعر برای...کردن جنس مقابل از آن بهره برده اند. لذا محبوبه اصلاحاتی همان دختر نجیب و سربه زیری است که این روزها زیاد نامش را در رسانه ها شنیده اید!
از آنجا که محبوبه یعنی کسی که محبوب است و بالطبع محبوب کسی است که عده ای عاشق سر و رو شکسته شب تا صبح بیقرارش هستند، مبرهن است که محبوب باید ناز و عتاب کند و اخم و تخم بیاید و عاشق بیچاره باید ناز بکشد و تریلی بیاورد و کرشمه های محبوبه محترمه را حمل کند. بیچاره باید از کله سحر تا بوق شب بدود دنبال چند شاهی پول ناقابل، تا بتواند پول یک بار میزامپلی محبوب گرام را دربیاورد، آنوقت آخر کار هم باید فحش بشنود که«مگه چیکار برام کردی؟ شاغ غول شکوندی؟؟فلان فلان شده!» و حالا عاشق بیچاره هم با آنهمه خستگی و مکافات، باید یک ساعتی(اگر از جنس دخترای امروزی باشه) ویا چند ساعتی(اگه مدل قدیم و اصیل باشه)التماس و خواهش و تمنا که«ای گلبن بوستان روحانی...»«من بیچاره که باشم که خریدار تو باشم»،«گر دست دهد هزار جانم در پای مبارکت فشانم» و محبوب رو برگرداند و ابروها در هم بکشد و لب ورچیند که«برو گم شو! من دامن بچرخونم همین جور دل و دیده عاشق هست که کف زمین رو فرش می کنن!!» و...
حالا حکایت محبوبه اصلاحاتی را بشنویم. البته از بد اقبال محبوبه اصلاحاتی عاشق سر و پا شکسته اش را از دست داده است. اوایل که فکر می کرد عاشق فراموشش کرده باشد و «سر خود گرفته و راه مجانبت در پیش»پیغام و پسغام که ما در انتخابات شرکت خواهیم نمود. اما خب...! همین کافی بود که به عاشق محترم بفهماند که«بـــــــــــــــــــــله! ما میاییم اما عاشق بایستی بیاید و کمی جلز و ولز کند و التماس و خواهش، تا دوباره پا بر سر چشمانش بگذاریم»
این طرف و آنطرف شنیده می شد که عاشق گفته ما را با یار بی وفا کاری نیست و بیاید یا نیاید فرقی نمی کند. اما محبوب اصلاحاتی که هنوز تصورش از جمال خودش، همان چشم های آهویی و لب های لعل گونه دهه هفتاد بود، با روحیه تمام شروع کرد به ادا اطوارهای تازه که «نــــه! شرایط جنابمان برای حضور در انتخابات فراهم نشده و عاشق به ما بهایی نداده! ما نمی آییم تا به دنیا ثابت شود که عاشق بدون ما تب می کند و می میرد. مگر می شود انتخابات در این کشور بدون جنابمان، محبوبه اصلاحاتی؟ ما انتخابات را تحریم می کنیم» بعد هم چهره در هم کشید و رویش را برگرداند و لب و چانه پایین انداخت که یعنی ما قهریم با عاشق!!
عاشق هم بعد از این مسائل اعلان کرد« محبوبه گرام انگار مدت هاست خودش را در آیینه ملت ندیده است. انگار یادش رفته که در طول این چندسال محبوبگی اش از بس دماغ عمل کرد و ماتیک های خارجی به لب زد، دیگر جمالش شبیه خاله غزی چرچروک و بی ریخت شده و رنگ محبوبگی به خود ندارد. سروش رفت و سرمه تئوری های پیامبرانش در غرب را آورد و مالید به چشم اصلاحات، خاتمی آمد با بی بند و بار کردن جامعه، دماغ اصلاحات را عمل کرد. اکبر گنجی از بس با گوگوش نشست و برخواست تا آخرش زد به سرش که ابروهای اصلاحات را آرایش کند، زد چش و چلش را کور کرد. این آخرش هم که موسوی آمد پوست مصنوعی برای محبوبه خانم بگذارد، پوستش را غلفتی کند. حالا دیگر از معشوق چه مانده که هی«می آیم و نمی آیم» راه انداخته؟»
محبوبه اصلاحاتی با شنیدن این حرف ها پاک کلافه شد و رفت پشت درهای بسته و یواشکی گفت:«حالا که اینطور شد می آیم. خیلی خوب هم می آیم. جوری بیایم که خودت هم متوجه نشوی ازکجا خورده ای! جمال نشان نمی دهم تا عاشقانم انتخابات را ببرند! بگذار نتیجه انتخابات مشخص شود. فکر کرده ای، چراغ خامش حرکت می کنم متوجه نشوی!!»
این شهر که زخمی شده است از طوفان
آرامش و نسخه شفا هم با اوست-
این بار بدون شک که او پیروز است -چون
قلب همه طایفه ها هم با اوست - یا مهدی فاطمه خودت یارش باش - چون لطف تمام انبیا هم با اوست - با امی موفقیت دکتر شاهین محمد صادقی
"آزموده را آزمودن خطاست"