دشت برم در سالهای اخیر به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شده است. وجود بزرگ ترین جنگل بلوط در این منطقه بر اهمیت دشت برم افزوده است.
در مواجهه با جنگلهای دشت برم دو نوع دیدگاه کلی وجود دارد. برخی از مدیران
منابع طبیعی و محیط زیست بر این باورند که کشاورزی و شخم زدن زمین ها باعث
خشک شدن درختان بلوط شده است اما در مقابل این دیدگاه، ساکنان دشت برم می
گویند کشارزی و شخم زدن از سال های متمادی در این منطقه جریان داشته اما
هیچ گونه مشکلی برای درختان به وجود نیامده است. آن ها خشکسالی های چند
ساله اخیر را علت وضع فعلی جنگل ها می دانند.
در یک نگاه ساده و با توجه به گرمایش روز افزون کره زمین و آلودگی هوا، وجود فضاهای سبز بیش از گذشته اهمیت یافته اند.
جنگلهای بلوط منطقه دشت برم نیز در همین راستا قابل توجه هستند. اما
همانگونه که قبلا نیز گفتم چند سالی است درختان بلوط رو به خشکی گذاشته
اند.
نظر برخی از کارشناسان این است که عامل انسانی در خشک شدن درختان بلوط موثر
است اما این کارشناسان تاکنون به این پرسش مهم پاسخ نداده اند که اگر عامل
انسانی و کشاورزی باعث خشک شدن درختان بلوط می شود پس چرا در سالیان گذشته
این اتفاق نیفتاده است؟
کشاورزی در دشت برم که منحصر به این چند سال اخیر نیست بلکه قدمتی کهنه و
دیرنیه دارد. لذا معرفی کشاورزی به عنوان تنها عامل مخرب جنگلها به نظر
نگارنده، جز پاک کردن صورت مساله، نتیجه دیگری نخواهد داشت.
مساله کنونی تنها حفظ درختان بلوط نیست بلکه بدون تردید باید در هر برنامهای که برای دشت برم طراحی می شود ساکنان منطقه نیز باید دیده شوند.
در گذشتههای دور، ادارات دولتی وجود نداشتهاند که جنگلهای بلوط را
محافظت کنند بلکه این ساکنان منطقه بوده اند که در عین کشاورزی، جنگل ها را
به نسل حاضر تحویل داده اند.
با این وصف نمی توان حفظ درختان را بدون مردم به سرانجام مطلوبی رساند.
اساسا از دیدگاه علمی اگر جوامع محلی دریابند که از منابع طبیعی اطراف شان
می توانند در آمد کسب کنند، ارزش این منابع را بیشتر احساس کرده و آنها را
منبع درآمد خود تلقی میکنند و در نتیجه در حفظ ان بیشتر تلاش می کنند.
مدیران دولتی و سازمان های مدافع محیط زیست اگر خواهان حفظ درختان بلوط
هستند در گام نخست باید به دنبال یافتن علت اصلی خشک شدن درختان باشند و آسان
ترین پاسخ را که «کشاورزی» است، انتخاب نکنند بلکه تلاش نمایند از راههای
علمی و با تحقیقات و آزمایشات گسترده علت این رخداد تاسف انگیز را کشف کنند
تا بتوانند راهکاری برای علاج آن ارائه کنند. در گام دوم نیز برای حفظ
درختان باید به نقش مردم و کشاورزان باید باور داشت.
راهکار چیست؟
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، روستاهای ایران دچار تحولات اساسی شدند. پیش
از انقلاب روستاها تقریبا از کمترین امکانات برخوردار بودند اما بعد از
انقلاب، دولتهای وقت به روستاها خدمات رسانی را آغاز کردند. به عنوان
نمونه اکنون در دشت برم علاوه بر امکانات اولیه مانند برق و آب و تلفن،
گازرسانی نیز در حال انجام است.
با همه این تفاسیر اما این امکانات برای زندگی ساکنان روستا هر چند که مفید
و مؤثر است اما کافی نیست. ساکنان روستاهای منطقه دشت برم نیازمند منبع
درآمد پایداری هستند تا بتوانند معیشت خود را تأمین کنند، بدیهی است که
موفقیت ساکنان روستا در گذارندن معیشت، آمار مهاجرت را به شهرها را کاهش می
دهد.
طبیعی است که در صورت وجود نداشتن منبع درآمد، روستائیان به ناچار به شهرها
مهاجرت می کنند که این مساله خود علاوه بر افزودن بر بار مشکلات شهرها،
باعث به هدررفتن هزینه خدمات دولتی در روستاها خواهد شد.
پس باید راهی یافت که هم مهاجرات کمتر شود و هم درآمد روستاها بهبود یابد.
در منطقه دشت برم که چند سالی است به عنوان منطقه نمونه گردشگری معرفی شده،
توجه به صنعت گردشگری و فراهم کردن زیرساختهای آن، درآمد ساکنان روستاها
را دارای جهش چشمگیری می کند.
متاسفانه علیرغم موقعیت دشت برم، تاکنون هیچگونه تدابیری برای توسعه صنعت
گردشگری اندیشیده نشده است. در طول برخی از فصول سال ورودی گردشگر به
کازرون افزایش پیدا می کند مانند ایام نوروز و یا بهار.
همه این گردشگران از دشت برم عبور می کنند اما به دلیل فراهم نبودن امکانات و خدمات، کمترین درآمدی عاید منطقه نمی شود.
دستگاههای مسئول باید با برنامهریزی و فراهم کردن زیر ساخت ها مانند آب،
برق ساکنان روستاها را به مدیریت گردشگری بخش هایی از جنگلهای بلوط که از
گذشته در اختیارشان بوده، تشویق کنند.
سازمانهای مسئول باید با به رسمیت شناختن مالکیت روستائیان، امکانات را در
اختیارآن ها قرار دهند تا با مناسب سازی مکانها و ارائه خدمات به
گردشگران، راه درآمد پایداری برای خود ایجاد کنند.
بدیهی است که با آماده شدن جنگل ها برای پذیرایی از گردشگران، هم درآمد
جدیدی برای روستائیان ایجاد می شود و هم ساکنان روستا در حفظ جنگلها که
منبع درآمدشان محسوب می شود، تلاش بیشتری خواهند کرد.
از آنجا که صنعت گردشگری روستایی یکی از فرصتهای شکل گیری توسعه پایدار در
روستاهاست، می توان ان را گامی در راستای عدالت اجتماعی دانست که روند
مهاجرت روستائیان را به شهرها و تخلیه روستاها را کاهش می دهد و با احیای
سنتها، هنرها و صنایع محلی، افزایش درآمد روستاییان را به دنبال خواهد داشت
و اقتصاد دشت برم که گویی هم اکنون در برزخی سخت گرفتار آمده، نجات پیدا
می کند.
جناب دهقان مقالات مثل هميشه پر بار بود.