با تاسف از سخنانی که از روی عصبیت به تلافی انتقادات ناصحانه امام جمعه کازرون از مدیریت استان از جانب جناب آقای قاسمی فرماندار شیراز و نماینده ی ویژه استاندار در جلسه ای در قائمیه مطرح شد.
از
جناب قاسمی که همشهرستانی ما است توقع بود تا در جهت تحکیم وحدت و صمیمیت و تعامل
هرچه بیشتر صحبت می فرمودند و اگر سوء تفاهماتی هم در رابطه با اعتراض به نحوه ی
بعضی عزل و نصب های غیر متعارف اخیر در کازرون بین ائمه جمعه شهرستان و جمعی از
اهالی با مسوولین محترم استان پیش آمده ، به جای طرح سخنان تنش زا که باعث افزایش
سوء تفاهم و بدبینی و دامن زدن به اختلافات
شهری و روستایی گردید ، موقعیت را مغتنم می دانستند و واسط خیر می شدند و
در جهت اصلاح ذات البین و خوشبینی و اعتماد و تحکیم اتحاد و هرچه بیشتر تلاش می
کردند تا شیرینی انجام این ماموریت به عنوان نماینده ویژه استاندار در کام همه می ماند.
شاید
قبلا هم از آقای قاسمی به عنوان یک دوست کازرونی در کنار مدیریت محترم استانی
خواسته شده باشد تا از این موقعیتی که در اختیار دارند عامل خیر برای رفع
سوءتفاهمات و حل مشکلات پیش آمده ، بین نماینده محترم دولت- مدیریت ارشد استان- و
دیگر دوستان و شهروندان حامی دولت خدمت گزاروعدالت محوردر کازرون باشندتا همه با
هم بتوانند در جذب حداکثری موفق باشند و الا با دفع خودی های منتقد ، آن هم
منتقدین خیرخواه جذب حداکثری غیر ممکن و نتیجه در چنین فضایی جز اتلاف وقت و نیرو
و پیدا شدن روزنه های نفوذ افراد فرصت طلب و دلخوشی مخالفین سودی نخواهد داشت.
بیاییم
به جای فضای نامطلوب فعلی به تلطیف آن فکر کنیم ،بجای تکیه کردن به هواداران زید و
امر ضمن احترام به آنها به همه مردم تکیه کنیم و خود و جایگاه خود را متعلق به همه
بدانیم ، بجای به کرسی نشاندن رای و نظر خود با تحکم و زور ، با نشست و گفتگو و
قانع کردن بیاندیشیم ، بجای خوشایند یک طیف به خوشایند همه فکر کنیم ، بجای
ماموریت یافتن برای پاسخ گویی به انتقادات امام جمعه در قالب سخنرانی برای جمعی در
یک شهر همجوارو بی اعتنایی به منتقدین که باعث آزردن خاطر عده ای وسردرگمی عده ای
دیگر می شود، به اعتنا در حفظ ارتباط و نشست صادقانه برای رفع سوء تفاهمات
بپردازیم که قبل از اینکه کار به اینجا برسد . اگر یادتان باشد از جنابعالی خواسته
شد که پا در میانی کنید و واسط خیر شوید تا حسن تفاهم ایجاد شود حتی گفته شده شاید
با یک تلفن معجزه شود و رفع کدورت گردد زیرا که بنابراین است که همه در اعتقادات و
باور ها و مدافع نظام و حامی دولت بودن همه مشترکند ولی متاسفانه غفلت شد و دریغ
از یک تلفن ّ،ولی هنوز هم دیر نشده است .
جناب
قاسمی علی رغم میل باطنی چون صحبت های شما رسانه ای شده است وظیفه دانستم به بعضی
فراز های آن بپردازم.
1.فرمودید
که استاندار فارس توجه ویژه به بخش چنارشاهیجان و شهر قائمیه دارد و.... شهرستان
شدن چنارشاهیجان با پی گیری نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی روندآن تصریح
شد، به دستور استاندار فارس تهیه طرح توجیهی جهت ارسال به وزارت کشور در حال انجام
است که اگر این بخش شهرستان شود خدمت رسانی و توزیع بودجه عادلانه تر خواهد بود.
از
اینکه بخش چنارشاهیجان و شهر قائمیه مورد توجه ویژه استاندار محترم قرار دارد و پی
گیری های لازم جهت شهرستان شدن آن توسط استاندار و نماینده محترم انجام گرفته و می
گیرد جای تشکر است امید است که بخش های
دیگر هم مورد توجه ویژه قرار گیرند و اولویت های رسیدگی کارشناسانه تعیین و طبق
اولویت رسیدگی گردد.
ولی
آنچه مهم و حائز اهمیت است تعیین حد و مرز شهرستان، همانطور که قبلا هم مورد نظر
آیت الله ایمانی بوده است و شما هم که خود را در مسیر نظرات معظم له می دانید و
عادلانه تر آن است که شهرستان مرکز یعنی کازرون با آن سابقه درخشان تاریخی هم مورد
توجه ویژه قرار داشته باشد.
اگر
چه توزیع عادلانه بودجه به شهرستانها و از شهرستان به بخش ها و روستاها به مدیریت استان و نظارت جدی آن بستگی دارد.
2- در
فراز دیگر گفتید در شهرستان کازرون افرادی سال ها قدرت و مسوولیت ها را در دست خودشان را تمام کازرون .....،و خودشان ارباب و مردم را رعیت .... . یک نوع انحصار
طلبی داشتند مسوولیت را ارثی کرده بودند و اگر کسی می خواست حرفی بزند برچسبی بر
آن چسباندند... فقط شما 10 نفر صاحب کازرون بودید ... تریبونها دستتان بود و مسوولیت ها نیز ارثی بوده است ...عده ای می خواهند اشرافیت سیاسی همیشه در کازرون
ماندگار باشد... چه کسانی بودند بحث شهر و روستایی، بومی و غیر بومی می کردند....
جناب
قاسمی سال ها است هرکه تازه می آید «دور آمده ، زود می خواهد و همه را هم می خواهد» همین حرفها را تکرار می کنند ، اتفاقا شما اولین کسی نیستید که این جملات را
تکرار می کنید قبل از شما هم گفتند ، در نشریات و سایت ها و وبلاگ ها هم آمد اما
واقعیت، اینها یک نوع برای خود کلاس گذاشتن و دیگران را تخریب و کار های گذشته را
نادیده گرفتن است که این گوینده یا آنکه می آید یک منجی است و معمولا یک نوع شعار
های خوشایند مردم است و گاهی برداشت این می شود که «طرف می خواهد خودش را مطرح کند»
بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی همین که حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد برای برای
از میدان خارج کردن آن ، گروهک هایی که بعدا در برابر انقلاب ایستادند شعار انحصار
طلبی دادند و گفتند اینها (حزب جمهوری اسلامی ها ) انحصار طلبند و امروز هم می
گویند موتلفه انحصار طلب است و اتفاقا هر کس آمد حرفی بزند و انتقادی بکند مخصوصا مدتی است که در استان فارس ، مارک حزب موتلفه به آن می چسبانند.
نگارنده
تا الان عضو هیچ حزب و گروه سیاسی نبوده ولی جای سوال است ، شما را چه شده که بعد از فتنه سنگینی که نظام و دولت پشت سر
گذاشته است سعی در انزوای خودیهاتان دارید ، هنوز دشمنان خارجی و ایادی داخلیشان
در کمین اند و این کم تجربگی و کم مایه ای باعث می شود که بعضی تازه به قدرت رسیده
ها فکر کنند کار تمام است که با تمامیت خواهی متوجه رقبای احتمالی شوند و اقدام به
بیرون کردن آنها از میدان کنند ، این چه رسمی و چه بدعتی است که هر که می خواهد
خود را حامی استاندار محترم و فرماندار بداند انگار که باید موتلفه را دشمن بداند
این با کدام اصول دینی و سیاسی ما می خواند اگر به تازگی حزب موتلفه منافق یا ضد
انقلاب شده بگویید تا ما هم بدانیم وگرنه این یک انحراف است و تا بحال دیده شده که
اینگونه برخوردها با احزاب اصیل از طرف کسانی صورت گرفته که خود در حزبی بی تابلو
کار تشکیلاتی می کنند و سرانجام هم گاهی به صورت حزبی دولت ساز در می آیند ، اگر
هنری هست باید در حفظ خودیها و جذب دیگران باشد نه جذب مخالفین و دفع خودیها
خلاصه
جناب آقای قاسمی نماینده ویژه استاندار محترم لطف بفرمایید به جای تشویش اذهان ،
تنویر افکار نمایند و این ده نفری که خود را ارباب مردم و مسوولیت ها را موروثی
کرده اند و سال های سال حکومت بر مردم کازرون را در دست دارند نام ببرید و مشخص
نمایید تا همه به هم نگاه بد ننمایند و تکلیف مردم با آنها روشن شود (باز هم خدا
را شکر که ده نفرند چون قبلاگفته شده بود که اینها بیست نفرند) این چه منطقی است
که همه کار های انجام شده ی گذشته را نادیده بگیریم و کارنامه آنها را بخواهیم ،
اگر شما در آینده نسبت به کارنامه گذشته خود جوابی دارید لابد آنها هم جوابی دارند
اگر به زعم شما قدرت با ائمه جمعه است که سال ها همین آیت الله ایمانی که امروز
مدعی در مسیر او بودن را دارید امام جمعه کازرون بوده و بعد هم آیت الله بنیادی که
همه مورد تایید و از بزرگانند و اگر قدرت با تغییر نمایندگان مردم در مجلس شورای
اسلامی و دولت می چرخد که همین طور بوده است پس قدرت در گرایش های مختلف تا بحال
چرخیده است.
فرمودید
که از امام جمعه کازرون گلایه دارم نباید این شایع درست شود که خدا ناکرده تریبون
نماز جمعه کازرون به تریبون عضو حزب موتلفه تبدیل شود
جناب
قاسمی این صحبت های شما که از گلایه گذشته بلکه این صحبت ها نوعی تلافی را تداعی
می کند و اگر ترس از شایعه درست کردن دارید که نگویند تریبون عضو موتلفه باید
بترسید که شایع نشود که بجای نماینده دولت ، کارگزار دولت ، فرماندار، بگویند
نماینده (م.ش) یا مجری خواسته های (ن.م) و......
و
این اتهام ها که همه ناروا و ظالمانه است بیاییم از خدا بترسیم و اگر راست می
گوییم نگذاریم دشمن شاد شویم و صادقانه سمت و سوی وحدت را بگیریم
جناب
قاسمی مساله زمین خواری در شیراز چه ربطی به کازرون داشته از کدام صحبت های امام
جمعه کازرون حمایت از زمین خواران استنباط می شود چه طور به خوداجازه داده اید
طوری صحبت بفرمایید که شنوندگان برداشت کنند که امام جمعه کازرون حامی زمین خواران
است
مگر امام جمعه محترم کازرون در رابطه با موضوع زمین خواری جز این فرمودند که «مسوولان استان فارس اگر مستنداتی از زمین خواری دارند از راه قانونی وارد شوند و به دستگاه قضایی معرفی کنند»
در پایان توجه برادر عزیزم را به فرمایشات اخیر آیت الله ایمانی در نماز جمعه اخیر جلب می نماییم.
آیت
الله ایمانی: امید است گردانندگان امور ، فضای جامعه را آلوده نشان ندهند مفاسد
اقتصادی باید از طریق قوه قضاییه دنبال شود.
با خواندن این نقد، چند نکته به نظرم آمد که ذکر آن را خالی از لطف ندیدم
- در ابتدا، گفته های قاسمی را پاسخی عصبی به انتقادات ناصحانهی آقای خرسند خواندهاید؛ اینطور به نظر میرسد که جدیداً معنای جدیدی برای انتقاد ناصحانه کشف شده است، زیر سوال بردن اختیارات قانونی و صریح مسئولان اجرایی استان با استفاده از تریبونهای رسمی و غیر رسمی، بیانیههای متعدد، تجمعات غیر قانونی، لشکرکشی خیابانی و غوغاسالاری، همگی مصادیقی از این معنای جدید هستند.
- قاسمی را همشهری خطاب کردهاید و بر این مبنا به ابراز توقعات خود پرداختهاید. آیا صرف استفادهی از این عبارت، خود یادآور همان عباراتی نیست که در زمان عزل و نصبها از سوی دوستان شما در توصیف ضعف و قوت افراد بیان میشد؟ شهری و دهاتی، بومی و غیر بومی و... آیا تاریخ مصرف این نوع تفکر به پایان نرسیده است؟
- ما هم از قاسمی و دیگر متنفذان توقع داریم در راستای تحکیم وحدت بکوشند؛ اما به چه قیمتی؟ آیا برای رسیدن به وحدت ما مجاز به پرداخت هر هزینهای هستیم؟ آیا وحدت با جماعتی تمامیتخواه و اقتدارگرا، معنایی جز باج و خراج و معامله بر سر حق مردم دارد؟اگر تحکیم وحدت به معنای تسلیم در برابر زیادهخواهی و سکوت در برابر ظلم باشد، چه باید کرد؟
- بحث خودی و غیر خودی را مطرح کردهاید. این تقسیم خود آغاز بسیاری مشکلات بوده و هست. آقای اسدزاده، فراموش نکنید که همهی ما ایرانی و هموطنیم و هدف همه هم عزت و سربلندی و آبادانی ایران و ایرانی است. پس دیگر خودی و غیر خودی چه معنا دارد؟ آیا خطکشی کردن و روز به روز تنگتر کردن آن خود زمینه ساز فتنهای بزرگ نیست؟ از فتنهی 88 سخن راندهاید؛ جناب اسدزاده، شما که بحمدالله فرد بسیار روشن و منطقیای هستید و این ویژگیها واقعاً شما را در بین دیگر دوستانتان شاخص کرده است؛ آیا همین خودی و غیر خودی کردن از زمینههای بروز فتنهی اخیر نبود؟ آیا تقسیم افراد بر مبنای وابستگیهای سیاسی و نوع اظهار نظر و طرز تفکر، خود موجب تفرقه و فتنه نخواهد بود؟ آیا تندروی و خودسری بسیباری از افراد و گروههای به اصطلاح ارزشی، زمینهی ظهور ور شد هر چه بیشتر فتنهی اخیر را فراهم نکرد؟ حال چرا برخی دوستان هنوز بر این طبل تو خالی میکوبند؟ چرا هر کسی فقط به صرف کوچکترین انتقادی منافق و ضد ولایت فقیه معرفی شده و از دایرهی خودیهاتان بیرون میافتد؟ این دقیقاً مصداق جذب حداقلی و دفع حداکثری است. "خودیهای منتقد" عبارت جالبی است؛ به خصوص استفاده از آن در کنار کنار غیر خودیهای منافق و مخالف. چرا که اینگونه به ذهن مینمایاند که فقط خودیها حق انتقاد دارند و بقیه دشمناند و منافق.
- بحث انحصارطلبی حزبی را مطرح کردهاید. جناب اسدزاده، شما که بهتر از من میدانید، کارکرد اساسی یک حزب، جمعآوری مسائل و خواستههای مردم و تئوریزه کردن و انتقال آنها به حاکمیت است. اما وقتی حزبی از طرفی پشتوانهی مردمی بالایی نداشته باشد و از طرفی هم به علت کمبود یا نبود نیروی نیروی متخصص توانایی طی این روند را نداشته باشد، خواهناخواه درگیر بازیهای بی ارزش و جدالها و غوغاسالاریهای سیاسی خواهد شد تا موجودیت و بودن خود را مشروعیت بخشد و این داستان ماست. آیا انحصار طلبی غیر از این است که به محض انتخاب هر مسئولی بدون هماهنگی و یا رضایت حزب مطبوع، موج جنجال و مخالفت و کارشکنی علیه مسئول مورد نظر شکل بگیرد؟ آیا انحصارطلبی غیر از این است که عدهی قلیلی در جلسات شبانه دور یکدیگر جمع شده و با توهم همهی مردم بودن، به تصمیم گیری بپردازند و بعد هم توقع اطاعت، از همه داشته باشند.آقای اسدزاده، فراموش نکنید در قاموس انقلاب و در فرهنگ امام، حزب هیچ اصالتی ندارد، مردم اصالت دارند.
- بحث زمینخواری را مطرح نمیکنم، چرا که فعالیتهای انجام شده و در حال انجام به حدی است که خود مردم به روشنی رایحهی خوش خدمت را استشمام میکنند، ای کاش برخی بزرگان هم چشم و گوش خود را بیشتر باز میکردند.
بسمه تعالی
ولا تقف مالیس لک به علم ان السمع والبصروالفؤادکل اولئک کان عنه مسؤلا ( وهرگزازآنچه علم اطمینان نداری سخن مگو وبی تحقیق درپی سخنی مرو و ازاحدی بی جهت نکوهش و ستایش مکن به درستی که چشم وگوش ودل همه درپیشکاه خداوندمسؤلند) آیه 36 سوره بنی اسراییل
اشاره:
هفته گذشته دریک اقدام غیر منتظره ونادر فرماندارشیراز به عنوان نماینده ویژه استانداردرشورای اداری بخش چنارشاهیجان شرکت نموده، وظاهراً ضمن گلایه ازامام جمعه کازرون ،ایشان را حامی زمین خواران معرفی کرده ، مسؤلیت درکازرون را موروثی خوانده وخدمات مسؤلان سابق از15 سال پیش تاکنون رازیر سؤال برده که چرا همه بودجه هارادرشهرمصرف نموده و روستاهارامحروم کرده اند، و سپس برای شهرستان شدن آن بخش وعده ووعید هایی داده و..... واینک پاسخی مختصر جهت تنویر افکارعمومی تقدیم می شود:
1-همه مطالبی که امام جمعه محترم کازرون درخطبه های نماز جمعه ایراد نموده اند موجود است ، جان کلام ایشان درخطبه هاپس ازحمدوثنای الهی وتذکرات روز ، دفاع همه جانبه ازکیان نظام مقدس جمهوری اسلامی و دولت خدمتگزاربا تا سی از مقام عظمای ولایت می باشد، ضمن اینکه خطیب جمعه منتسب به مقام معظم رهبری ونماینده ایشان درشهر می باشند و براساس حدیث شریف ،(کلکم راع وکلکم مسؤل عن رعیته) ضمن دفاع از دست آوردهای نظام ودولت ،این حق رانیز دارد که اگر درجایی مشکل یانارسایی مشاهده کرد دلسوزانه آن راتذکر داده تابارفع آن مشکل ،نواقص برطرف ومردم نسبت به دلسوزان نظام خوشبین ترشوند ،بطور قطع نه آن زمان که ایشان ازخدمات دولت تعریف و تمجید می کنند بی خود و بی جهت است و نه آن موقع که ازقسمتی ازدولت (مسؤلان استان) انتقاد می کنندحزبی وجناحی است بلکه این نشانه وعلامت یک دوست دلسوزاست که ازخوبی هاتعریف کرده وازبدی هاوکژی ها انتقاد می کند.
2-آقای قاسمی براستی این موضوع زمین وزمین خواری شما کجا موضوع خانم آراسته چه نسبتی با هم دارد ؟ اگر درمرکز استان یایکی ازشهرستانهای استان اتفاقی روی داده وعده ای ازخدابی خبرزمین های مردم وکشاورزان بی دفاع رابلعیده اند این چه ربطی به کازرون دارد ، هنر شما وعزیزان دستگاه قضایی باید این باشد که با این امر مبارزه کرده و حق را به حق دار برسانید نه اینکه دائما ً این موضوع راچماق کرده و مرتبا برسراین و آن بزنیدو برای خودمخالفان فرضی تراشیده و دامنه طرفداری از زمین خواری را حتی به یک روحانی جوان ، ساده زیست ، رزمنده ، جانباز ،بسیجی و مردمی که درهمه صحنه هامدافع حقوق ضعفا بوده و چه درعرصه دفاع مقدس و چه درموارد وبرهه های حساس انقلاب خودرانشان داده وهم اکنون نیزدرکسوت امامت جمعه ملجاًو پناهگاه مردم است و حتی یک قطعه زمین کوچک هم ازخودش سراغ ندارد.تعمیم دهید ، به فرمایش آیت اله ایمانی هیچکس درفارس منکرزمین خواری نیست اما مساله را باید دستگاه قضایی پیگیری کند. و اما موضوع خانم آراسته را برای مردم و ایت الله ایمانی مشخص نمائید
3-متاسفانه درحالی که ازسوی مسؤلان سیاسی استانداری طی مکاتبه ای به مدیران مسؤل جراید خواسته شده که از درج هرگونه خبر وتحلیل پیرامون تقسیمات کشوری به جهت حفظ آرامش مردم امتناع ورزند . به چه حقی شما به عنوان فرماندارشیراز،به خوداجازه می دهید درجلسه شورای اداری یکی ازبخش های این شهرستان شرکت کرده و درخصوص تقسیم شدن کازرون دخالت کنید وخود رامدافع این قضیه به حساب آورید ، بدیهی است مسؤلان ذیربط دروزارت کشورخود به موقع ودرچهارچوب قوانین ومقررات وظیفه خودرا انجام خواهند داد ، ولی آیاشایسته است قبل ازاینکه وزارت کشور دراین مورداظهارنظرکند منطقه را متشنج کنیم وهربار توسط یکی ازمسؤلان این موضوع را مطرح و جو جامعه را برهم بزنیم ، تاآنجا که یک روستای محروم که شاید درشبانه روز فقط چند ساعت آب شرب داشته و ازهرگونه امکانات اولیه زندگی محروم می باشند رامستحق مرکزیت شهرهای قائمیه ونودان بدانیم ، ضمن اینکه شهرستان خودش فرمانداری داردکه بیش ازشماهم به منطقه اشراف دارد ،واگر بنا است مطلبی دراین مورد گفته شود چه بهتر که اززبان ایشان که مسؤل اجرایی شهرستان است شنیده شود ،تا این شبهه دراذهان متبادر نشود که آیا فرماندار کازرون هم این اجازه دارد که واردحریم اجرایی شما درشیراز شده و برای مردم آن سامان تعین تکلیف کند لذابنظرمی رسد ماًموریت شمادراین سفر تخریب جایگاه امام جمعه کازرون بوده چراکه نه یک بار بلکه چهارباربه ایشان حمله کرده اید، آیا این سیاست آرامش درمنطقه است یا دوستان به دنبال اهداف دیگری می باشند
4- ایشان دربخش دیگری ازسخنان خودافزوده اندکه مسؤلیت درکازرون موروثی است این گوی واین میدان ، شما منصفانه بفرمایید که چه تعداد ازفرمانداران شهرستان کازرون ازاول انقلاب تاکنون ازیک خط و حزب بوده اندویاچند نفرشان بومی بوده اند ضمن اینکه اگر به زعم شما این 10 نفر(یا20 نفر بقول دیگری)ازیک جناح و مشخصاًازجناج راست بوده اند آیا فراموش کرده اید که 8 سال دولت دردست جناح چپ واصلاح طلبان بوده ودولت قبل ازآن هم ازآن کارگزاران سازندگی بودکه این ها همه سرو ته یک کرباسند و احدی را غیرازحزب وجناح خودبرنمی تابیدند پس چگونه مدیریت شهرستان راموروثی می دانید درحالی که آنها نه دردولت اصلاحات حضور داشتند ،و نه کارگزاران ،و امروز هم علیرغم تعهدی که به این دولت داشته و دارندکارگزاران استان مانند آنها بلکه بدتراز دولت های قبل با آنان برخوردکرده و همه راقلع وقمع نموده است ،پس بیایید شفاف سخن بگوئید وافرادی که مسؤلیت آنهامورثی است را نام ببریدو ازمبهم گویی و عوامفریبی دست برداریثد.
5-درخاتمه یک سؤال ازفرماندارشیرازکه خودفرزند همین آب وخاک است ومی توانست نقش موثرو به سزایی درجریان شهرستان ایفاکرده وبه عنوان یک فردکه فعلاً دردستگاه مدیریت استان همراه وهماهنگ است سوء تفاهمات رابرطرف کرده ودلها را به هم نزدیک کند به ذهن متبادر می گردد و آن این است که آقای قاسمی بنظرشما اما جمعه کازرون چه خصومتی می تواندبا استاندارفارس داشته باشد و نماینده ای که درمجلس شورای اسلامی فریاد می زندکه : مسؤلان به داد استان فارس برسند، چه دشمنی ؟ 12 نفر ازنمایندگان محترم فارس که طی نامه ای به محضر آیت اله جنتی از ایشان به خاطربیان نابسامانی های استان درنماز جمعه تهران که تریبون نظام است قدردانی کردند چه عداوتی ؟وبالاخره خودتان بهتر می دانید که حد اقل 40 نفر ازائمه جمعه محترم استان اخیراً طی نامه ای گلایه های خودرا مطرح نموده اند که باصلاحدید آیت اله ایمانی فعلا ًراکدمانده چه دشمنی با مدیریت استان فارس دارند؟ آقای قاسمی فرصت ها مثل برق می گذرند، و مادرمقاطع مختلف شاهد این فراز و فرودها بوده ایم، خواهش ما به عنوان یک برادر ازشما این است که درهمه حال انصاف را ازدست ندهید، وتنها به قاضی نروید ، این دوران به سرعت درگذر است و حیف است شمادین خود را فدای دنیای کسانی کنید که امروز به آخر خط رسیده اند ودربدعت جدید و خطرناک اسلام منهای روحانیت نقش موثری دارند، و عجالتاً چند صباحی عنوان ومسئولیت دارند . این شما هستید که باید بمانید ودربین این مردم زندگی کنید .
فاعتبروا یا اولی الابصار
ومن الله التوفیق وعلیه التکلان
جمعی از اصولگرایان کازرون
-احتمالا که منظورتان از 12 نماینده، هم آنانی نیست که در نامه 18 نفری به رئیس جمهور از انتخاب استاندار فارس قدر دانی نموده بودند؛ البته که جنگ قدرت نیست!!
-اگر نمیدانید بدانید که علاوه بر خطیب جمعه، تمامی مسئولین در نظام جمهوری اسلامی به نوعی منتسب به مقام معظم رهبری می باشند و ایشان در اصل منبع مشروعیت در نظام میباشند. حال اگر بخواهیم به هر یک با چنین دیدی نگاه کنیم، دیگر جایی برای نقد و انتقاد باقی نمیماند و این همان چیزی است که شما میخواهید. آیا این منطقی است؟