حماسهاي كه مردم ايران با حضور ميليوني خود در نهم دیماه آفريدند، سه تاثير متفاوت بر سه گروه مختلف داشت. اول باعث دلگرمي و احساس غرور و قدرت خود مردم ايران و دوستان انقلاب در داخل و سراسر دنيا شد. دوم خشم و عصبانيت دشمنان و منافقان و البته واكنش همراه با انفعال و عقبنشيني آنها را به همراه داشت و سوم باعث بيداري عدهاي شد كه در چند ماه گذشته در تحليل و بررسي اوضاع ايران تا حدودي دچار شك و ترديد شده بودند.
اين حماسه بزرگ، بدون شك باشكوهترين و بزرگترين اجتماع و راهپيمايي سراسري مردم ايران در 30 سال گذشته بود. در اين مساله هيچ شك و ترديدي وجود ندارد. گواه اين ادعا خود مردم ايران هستند كه اين حماسه بزرگ را خلق كردند. در بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ به ويژه تهران و قم، خود مردم شاهد هستند و تاييد ميكنند كه تاكنون چنين اجتماع بزرگي را نديده بودند.
اين حماسه مردمي، البته با واكنشهاي جالب و مضحكي از سوي مخالفان داخلي و خارجي ما روبرو شد. آنها ابتدا سعي كردند جمعيت ميليوني مردم را زير سوال ببرند و آنرا چيزي در حد راهپيماييهاي معمولي و سنتي و يا حتي كمتر از آن قلمداد كنند، اما خودشان ميدانستند كه اشتباه ميكنند. بنابراين براي توجيه اين جمعيت عظيم، به توهين و تمسخر مردم ايران متوسل شدند و كارشان به جايي رسيد كه ملت ايران را ملتي گرسنه معرفي كردند كه به خاطر يك سانديس 100 توماني به خيابان آمده است!
البته اين اهانت مضحك ابتدا در سايتهاي متوهمي چون بالاترين ساخته شد و به تدريج به رسانههاي غربي هم رسيد. اين مدعيان آزادي بيان و آزادي فكر و آزادي پوشش، آنقدر بدبخت بودند كه حتي به تيپ و قيافه و لباس مردمي هم كه در اين راهپيمايي شركت كرده بودند، گير دادند و به آنها هم توهين كردند. اين بيچارهها آنقدر احمق هستند كه نميدانند همين واكنش همراه با اهانت آنها، بزرگترين دليل حقانيت مردم و اثبات حضور ميليوني مردم ايران است. چرا كه اگر جمعيتي در كار نبود، به اين همه توهين و دروغ هم نيازي نبود!
البته ما هيچ نيازي به تعريف و تمجيد شبكههاي خارجي و دشمنان نظام نداريم. ما به دنبال اين نيستيم كه شبكهي بيبيسي و العربيه و صداي آمريكا، جمعيت ميليوني ما را نشان بدهد و از ما تعريف كند. ما از اين همه توهين و اهانت كه به فهم و شعور مردم ايران ميشود، تعجب نميكنيم. اتفاقا اگر از ما تعريف ميكردند، تعجب ميكرديم…
همان طور كه در ابتداي اين مطلب نوشتم، سومين نتيجه حضور ميليوني و حماسه مردمي 9 دي اين بود كه عدهاي را از شك و ترديد و تحليلهاي چند ماه گذشته نجات داد. چند ماهي بود كه برخي از عناصر سياسي براي جبران شكستهاي انتخاباتي و براي رسيدن به اهداف خود، القا ميكردند كه مملكت دچار انشقاق و دوپارگي شده است. اين افراد به اصطلاح نخبه با توجه به نفوذي كه احيانا در ارگانهاي كشور و اركان نظام دارند و با استفاده از تبليغات و جوسازي رسانهاي، در صدد القاي اين توهم بودند كه اوضاع مملكت بهم ريخته و بخش زيادي از جمعيت ايران، نااميد و ناراضي شدهاند و از نظام بريدهاند! سپس با اين پيشفرضهاي توهمي ميخواستند بر فضاي ذهني برخي دلسوزان و بزرگان ديني و مذهبي حوزه و دانشگاه تاثير بگذارند و آنها را با خود همراه كنند. كما اينكه در ابتدا تا حدودي هم موفق شدند و برخي از دلسوزان نظام و انقلاب را كه به حق نگران اوضاع بودند، دچار شك و ترديد كردند. اين مساله در چند ماه گذشته به وضوح مشخص بود و برخي از دلسوزان نظام نميتوانستند از اين فضاي توهمي كه ديگران برايشان ساخته بودند، بيرون بيايند. حماسه 9 دي، اين حباب توهم را شكست!
چرا كه اين عده با چشم خود حماسه عظيم مردمي را ديدند و به يكپارچه بودن مردم ايران، ايمان آوردند. اگر تا ديروز به حق نگران دو پاره شدن مردم ايران بودند، نگرانيشان رفع شد و فهميدند كه مشكل جاي ديگري است! و دقيقا به همين خاطر بود كه بسياري از بزرگان ديني و مذهبي و مراجع و علماي ما، بلافاصله به اين حقيقت روشن اشاره كردند و حضور مردم را در حماسه نهم دي، بسيار باشكوه توصيف كردند و آنرا خوني تازه براي حيات انقلاب دانستند.
به هرحال چند روزي از آن روز بزرگ و خاطره انگيز ميگذرد. مردم ايران با هر تيپ و قيافه و سليقه و اعتقادي، براي دفاع از نظام و انقلاب و امام و رهبري، به صحنه آمدند. حتي بسياري از آدمهايي كه چند ماه پيش به نتيجه انتخابات هم معترض بودند، آنها هم آمدند، چرا كه ديگر بحث انتخابات مطرح نبود. اگر در روزهاي بعد از انتخابات، بسياري از معتقدان به نظام به خاطر شور و احساسات انتخاباتي به خيابان آمدند، امروز ديگر به خاطر شعور و درك واقعيات به خيابان ميآيند. آيا اين توهين و اهانت به فهم و شعور مردم ايران و راي دهندگان به ميرحسين موسوي نيست كه ادعا كنيم همه حاميان وي هنوز هم از اقدامات غيرقانوني او حمايت ميكنند؟ مگر حاميان احمدينژاد اچشم و گوش بسته ز همه تصميمات او حمايت ميكنند كه ديگران چنين باشند؟!
نتيجه آنكه اين حضور باشكوه نشان داد كه درست در روزهايي كه همه حرمتها شكسته شد، مردم ايران زنده و بيدار هستند. در روزهايي كه همه تعارفات كنار گذاشته شد و فضا چنان آشفته بود كه هر كسي كه مشكلي با نظام داشت، ميتوانست از فرصت بدست آمده استفاده كند و مشكلش را نشان بدهد و عليه نظام شعار بدهد، ديديم كه چنين نشد. كساني در حماسه 9 دي به خيابان آمدند و از نظام و رهبري دفاع كردند كه شايد از وضعيت معيشتي و مادي خود شكايت داشته باشند، اما آمدند. كساني به خيابان آمدند كه شايد از ما و امثال ما، برخوردهاي ناشايستي هم ديده باشند، اما آمدند! كساني به خيابان آمدند كه شايد انتظارش را نداشتيم، اما آمدند. قدر اين حضور آگاهانه و اين حماسه باشكوه و اين ملت بزرگ را بدانيم و شكرگزار آنها باشيم.