به گزارش جهان :عبدالحسین روح الامینی با ذکر خاطره ای از دیدار خود با رهبر معظم انقلاب در صبح روز نهم دی ماه به گفت: علی رغم شدت و عمق حوادث و التهابات کشور در آن روزها و به خصوص پس از وقایع عاشورا، طمانینه و آرامشی که در چهره رهبری در صبح روز نهم دی ماه دیدم، آرامش بخش و مثال زدنی بود.
این فعال سیاسی در تشریح وقایع روز عاشورای 88 هم به مهر می گوید: بله در روز عاشورا من به تبعیت از اینکه دانشگاهی هستم به صورت معمول و هر ساله در مراسم عزاداری دانشگاه تهران شرکت می کنم و درعاشورای سال 88 با توجه به حوادث آن سال و مصیبتی که بر ما وارد شده بود احساس نیاز بیشتری به حضور در این مجالس داشتم. آن روز حتی من یک کتاب مقتل نیز با خود به مراسم عزاداری برده بودم تا اگر فرصتی در بین برنامه ها پیدا شد، کمی از این کتاب را مطالعه کنم.
وی ادامه می دهد: خاطرم است انبوه جمعیت برای عزاداری سید و سالار شهیدان در مسجد دانشگاه تهران جمع شده بودند و علاوه بر حیاط مسجد و شبستان انبوه جمعیت فضای داخل دانشگاه را نیز به طور فشرده پر کرده بود. در انتهای عزاداری که همراه با مداحی آقای حاج سعید حدادیان بود ناگهان برنامه کوتاه شد و بلندگوی مسجد به عزاداران اعلام کرد که برای ادامه مراسم هم زمان با نماز ظهر عاشورا به خارج از دانشگاه می رویم.
به گفته آقای روح الامینی "البته با توجه به مسائلی که از روزهای قبل در جریان بود و اعلامیه هایی که از سوی رسانه های حامی فتنهگران صادر شده بود برخی احتمال می دادند که افرادی برای ادامه اغتشاشات در خیابانها حضور پیدا کنند اما هیچ کس تصور نمی کرد که عاشورا و باورهای عمیق و معنوی مردم عزادار ایران که در کشور و بین اقوام مختلف مورد احترام بوده است این گونه مورد تعرض قرار گیرد. البته در آن روز مردم در فضاهای بسته و هیآت مشغول عزاداری بودند و عده ای از این غفلت برای تعرضات خود در روز عاشورا استفاده کردند. لذا عزاداری دانشگاه تهران به خیابانهای اطراف منتقل شد. عزاداران از خیابان طالقانی وارد شدند و در تقاطع خیابان وصال دو دسته شدند. عده ای به سمت چهار راه ولیعصر(عج) رفتند و تعدادی دیگر نیز به سمت میدان ولیعصر(عج) حرکت کردند و من همراه جمعی از عزاداران در محدوده خیابان وصال به سمت چهارراه ولیعصر(عج) رفتیم. جالب اینجا بود که این دسته عزاداری وسایل مرسوم عزاداری را در اختیار نداشت و تنها عزاداران مشغول سینه زنی بودند."
او با رد درگیری فیزیکی بین عزاداران حسینی و فتنه گران می گوید: از طرف آقای حدادیان تاکید شده بود که هیچ کس حق درگیری در صورت تعرض احتمالی فتنه گران را ندارد. من به یاد دارم که در زمان خروج دسته عزاداری از دانشگاه عدهای از فتنهگران در کوچههای اطراف مستقر بودند و شعارهایی نیز برای تحریک عزاداران می دادند که البته کسی به آنها محل نمی گذاشت. فقط فضای عزاداری و سینه زنی حاکم بود. نکته جالب اینجاست که این دسته عزاداری مانند حرارتی که برف های اطراف خود را ذوب کند سبب شد تا جمعیت فتنه گران محو شوند و بعد از نیم ساعت هیچ کدام از آنها در خیابانها و کوچه ها حاضر نبودند. البته در ابتدا برخی از آنها تلاش کردند تا با ایجاد بحث عزاداران را تحریک کنند ولی همگی عزاداران با همبستگی خاصی وارد جر و بحث و درگیری باهیچ کس نشدند به نظرم می زسد این حرکت عزاداران تعبیر و مصداق سخن "جاء الحق و زهق الباطل" بود.
روح الامینی در پایان عنوان می کند: درکنار این حضور این دسته عزاداری سبب قوت قلب نیروهای مدافع نظم و امنیت شد که در درگیری با فتنه گران در مناطقی مانند چهار راه کالج دچار مشکلاتی شده بودند و همراهی عزاداری حسینی سبب شد تا این نیروها با روحیه بالاتری وارد عمل شوند.حتی با وجود اینکه فتنه گران کاملا پراکنده شده بودند، اما با مداحی و سینه زنی آقای حدادیان عده ای از عزاداران در چهارراه فلسطین هم چنان تا ساعتی ایستاده بودند و مشغول عزاداری بود.