تشكر مي كنم از همه شما عزيزان كه در اين جلسه شرف حضور داريد و تقدير و تشكر مي كنم از امام جمعه فاضل شهرستان حاج آقاي غفوري، حاج آقا موسوي مديريت محترم حوزه علميه شهرستان، نماينده دلسوز و مردمي و ولايي و برادر سه شهيد جناب آقاي مهندس شبان پور و ساير عزيزاني كه در اين جلسه تشريف دارند.

بنده خيلي جلسه توديع را قبول ندارم ولي جلسه معرفي را قبول دارم. به هر شكل بايد در نظام مديريتي، افراد جديد معرفي بشوند اما توديع و بازنشستگي در ادبيات و قاموس تفكر جهادي خيلي جايگاهي ندارد.

امروز آقاي حفاري در سنگر جديدي مشغول به خدمت و نوكري به مردم هستند و برادر جهادي ديگري از همان سلك و سلوك، جناب آقاي حسيني وارد چرخه نوكري و خدمت به مردم مي شوند.

حقير تامل و تاكيد دارم كه اين واژه نوكري از ادبيات ما مديران حذف نشود خيلي وقتها فكر مي كنيم كلمه نوكر كلمه در خور شان ماها نيست ولي در ادبيات ديني ما كراراً نبي مكرم اسلام و اهل بيت عليهم السلام بر نوكري و خدمت گذاري تصريح كردند. همچنين در ادبيات حضرت امام رحمت اله عليه و حضرت آقا هم اين واژه خدمت گذاري و نوكري ، هميشه هست.

لذا نوكري مردماني كه محب اهل بيت عليهم السلام هستند، شهيد داده اند پاك و سالم اند، متدين و متشرع‌اند افتخار است و خاك پاي اين مردم توتياي چشم همه نوكران اين مردم كه مسئولان هستند مي باشد.

لذا با افتخار و عزت، اول آقاي احمدي نژاد و در مراتب پايين‌تر اين حقير ، بعد همه مديران با افتخار مي‌گويند كه نوكر مملكت امام زمان(عج) هستند. هر كس محبت آقا امام زمان(عج) در دلش هست نوكري او افتخار همه ماست.

من خدمت جناب آقاي حسيني مي خواهم عرض كنم زماني كه رفتم به جلسه هيات دولت براي گرفتن را ي اعتماد ،خيلي شفاف عرائضم را مطرح كردم كه آقايون وزرا اگر قرار است راي به من بدهند بر اساس يك مباني شفافي حقير را انتخاب كنند چون استاندار منتخب هيات دولت است.

در آن جلسه بنده يك مجموعه بيست و شش هفت صفحه اي را به عنوان برنامه ها و راهبردهاي خودم تقديم هيات دولت كردم.

در راس اين مجموعه سه راهبرد را بنده تاكيد كرده بودم.در واقع در آن چارچوب توضيحاتم را عرض كردم.گفتم بنده مي روم به استان فارس براي تحقق سه راهبرد:

راهبرد اول گفتمان سازي، مبتني بر اين راهبرد، سياست ها، برنامه ها و راهكارهاي خودم را عرضه كردم.

آنجا عرض كردم كه امروز انقلاب اسلامي اگر چه به تعبير مقام عظماي ولايت فرودهايي را تجربه كرده، فرازهايي متعدد و متنوعي را هم تجربه كرده است.

و اساساً انقلاب اسلامي ما به تعبير حضرت امام، انقلاب آب و خربزه نبوده است كه الگوي خود را انقلاب دولت هاي رفاه و كشورهاي اسكانديناوي قرار دهد. اصلاً اينها نبوده است. ماجراي انقلاب اسلامي تغيير مسير تاريخ بشريت در قرن بيستم بوده است.

در آن دوره عسرت و تنگناي تاريخي بشر، كه مكاتب مختلف اگزيستانسياليستي و پوزيتيويستي، از قطب كاپيتاليزم تا قطب ماركسيسم و سوسياليسم به بن بست رسيده بودند و افق روشني، فراروي بشر براي پايان تاريخ وجود نداشت، انقلاب اسلامي آمد و يك بار ديگر پايان تاريخ را شفاف كرد.افق حركت عالم را شفاف كرد. در اين گفتمان، استكبار ستيزي، عدالت خواهي، ولايت مداري، مردم داري، مستضعف مداري، بسيج مستضعفين عالم، صدور انقلاب و احياي جنبش هاي آزادي بخش در سراسر جهان، امهات و اركان اين گفتمان بوده است.

مردماني با تكيه بر نهج البلاغه و الهام از آموزه هاي اهل بيت و قرآن، انقلاب جهاني را برپا كردند.

انقلاب اسلامي كه مثل انقلابهاي فيدل كاستروليستي و نهيليستي و امثالهم كه نبوده .يك انقلاب برآمده از حادثه عاشورا و كربلاي حسين عليه السلام بوده است.

برآيند تمام انقلابهاي صلحا و عدالت خواهان و فضيلت طلبان تاريخ بشر بوده است.

انقلاب اسلامي يك گفتمان است. يك تئوري در كنار تئوريهاي متداول سوسياليستي نبوده كه مثل جمهوري خلق چين امروز پس از گذشت چند دهه از افكار مائو، تازه دارند چرخش مي كنند مي گويند برويم به سمت كاپيتاليزم. ماجراي انقلاب ما كه اينگونه نبوده است.

انقلاب ما برآمده از قرآن و اهل بيت بوده و قرار است مهندسي اجتماعي بكند و زمينه رابراي بزرگترين عدالت گستر عالم فراهم كند.

اصلا اين انقلاب، اين دوره دفاع مقدس، اينقدر شهيد و آزاده و جانباز و اين همه خانواده ها و مادراني كه در حرمان پسرانشان و همسراني كه در حرمان همسرانشان سالهاي سال در گوشه عزلت، سنگ صبور انقلاب شدند، اصلاً براي چه بود؟ براي اينكه بگوييم ما هم مثل سوئد و سوئيس و كانادا و ايالات متحده توسعه پيدا كرديم؟ نه عزيزان!!

اولين دستاورد انقلاب اسلامي، چهره پردازي فرهنگي از حكومت ديني و حكومت برآمده از دين بود. بعد از دوران دفاع مقدس بعضي ها يك ذره گوشهايشان كر شد. في اُذُنيهم وَ قرا. فهم لايفقهون. لا يتدبّرون. لايعقلون و امثالهم. چرا؟ چونكه دچار يك حركت اشتباه استراتژيك شدند. گفتند خوب حالا جمهوري نقل و نبات و فضيلت و دموكراسيسم و پارلمانتيزم هستيم. بايد كشور را توسعه بدهيم و سازندگي كنيم. جانبازان را كه مهمترين نمادهاي برآمده از تفكر انقلابي بودند، گفتند ببريد آسايشگاه. آنهايي كه شيميايي بودند اسپري بهشان بدهيد. آنهايي كه قطع نخاع بودند را بردند در بيمارستان ها. يك عده را هم كه بازنشست و حالت اشتغال آزاد كردند و در واقع بازنشستگي تفكر جهادي را شروع كردند. كسانيكه قطع نخاع بودند، ديگر فكرشان كه تعطيل نبود. جسمش معذور بود، فكرش كه معذور نبود.

نگاه جهادي را كه بايد در فرآيندهاي مديريتي، سياسي و نظام پردازي اجتماعي وارد مي شد بايكوت كردند روحيه جهادي، كار براي خدا و مبارزه با مفاسد را بازنشست كردند اين انقلاب پايلوت است مقدمه است براي يك انقلاب جهاني مبتني بر عدالت.

ما قرار است اينجا گفتمان فساد ستيزي، عدالت خواهي، مبارزه با فرعون هاي درون نظام اجتماعي را شروع كنيم تا بتوانيم در مقياس جهاني با فرعون هاي اقتصادي و سياسي تاريخ مقابله بكنيم.

اما باندها و جناح هايي، آمدند تا آرمان هاي مقدس انقلاب اسلامي را سر ببرند. مسابقه دنيا طلبي راه انداخته بودند و روح دنيا طلبي و پرهيز از ساده زيستي را ترويج مي كردند، ماجراي سرداران رشيد دوره صدر اسلام چه بود؟ مگر طلحه و زيبر آدمهاي كوچكي بودند؟ مگر حضرت نبي مكرم اسلام لقب سيف الاسلام را به سلمان و ابوذر و كميل داد يا به زيبر؟ اما همين طلحه و زيبر در برابر آن مظهر عدالت خواهي علوي و نبوي قيام كردند و طوري شد كه نائب بر حق پيامبر در برابر آنان به مبارزه برخاست حضرت امير(ع) پنج سال حكومت كردند و با ناكثين با قاسطين و مارقين مي جنگيدند. عده اي گفتند: حكومت بحراني شده است بايد آرامش ايجاد شود. بله آرامش درگرو باج دادن ايجاد مي شود! شما يك شركت تعاوني راه بياندازيد به علي (ع) كه در اسلام بوده و شمشير هم زده سهمي بدهيد، به معاويه هم سهمي. اين طور مديريت كردن كار كه ندارد مي شود شركت تعاوني راه انداخت و بين صاحبان منافع و ضرر اندوزان و قدرت طلبان سهم توزيع كرد. اينگونه مي شود با آرامش حكومت كرد و صداي هيچ كس هم در نمي آيد اما اين با حكمراني علوي و با مباني بر آمده از قرآن و اهل بيت (ع) منافات صريح دارد.
اگرقرار است انقلاب ، انقلاب بماند بايد انقلاب بماند.
اين گزاره به قول آقايان فلاسفه، ئتولوژيك نيست يك گزاره كاملاً غير اين هماني است.
انقلاب براي اينكه انقلاب اسلامي بماند بايد تمامي مباني آن در همه حوزه هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي باز توليد بشود. اگر روح اشرافيت، تجمل گرايي دامن زدن به دنيا طلبي، رانت خواري در اركان مديريتي رسوخ بكند، مردم همراهي نخواهد كرد، حركت گفتماني يك حركت جدي است. بايد همه اركان، ابعاد، سطوح و لايه هاي اجرايي و مديريتي، هر كسي و به هر نامي بايد براي عدالت قيام بكند مكلف به برقراري عدالت و مقابله با بي عدالتي هستند. حالا برويم گروه تشكيل بدهيم و براي خود منافع ايجاد كنيم؟! براي احزاب و گروه ها منافع درست كنيم؟! وزارت نفت را برخي از همين آقايان كرده بودند چراگاه احزاب!
نفت مي رفت خارج از كشور و پورسانتهاي كلان نفتي به جيب آقايان و احزابشان سرازير مي شد. آن وقت مستضعفان اقصي نقاط كشور در مايحتاج اوليه زندگي از جمله آب آشاميدني مانده بودند و در بدترين شرايط به سر مي بردند. الحمدالله امروز گفتمان فساد ستيزي گفتمان مبارزه با هر نقصي، در هر جاي قدرت و يا هر صاحب قدرت يا صاحب نفوذ و در هر سمتي گفتمان غالب دولت است. در دولت احمدي نژاد نگاه اين است فرقي هم نمي كند حالا شما چي گرا باشيد يا چي طلب ؟ اصلا ما با اين بازهاي جناحي مشكل داريم. رابطه حكومت و مردم در نگاه و در تئوري مترقي ولايت مطلقه فقيه كه تمام تئوري هاي كلاسيك و نئوكلايسك فلسفه سياسي را پشت سر گذاشته است، رابطه مبتني بر امام وامت است. اين رابطه نبايد توسط هيچ حزب و جناح و گروه سياسي مصادره به مطلوب بشود.
طوري به حزب مقابل نگاه مي كنند كه انگار معاويه است و آن طرف طوري نگاه مي كند كه گويي بوش، اوباما و يا امثال اينهاست. شما قرار است پرچم اسلام رادر لبنان و فلسطين، در بوليوي، در آفريقاي جنوبي، در چين و در اقص نقاط دنيا برافراشته كنيد؟! شما قرار است مقدمه حكومت جهاني را فراهم كنيد؟! شما نمي توانيد با خودتان كنار بياييد. شما مگر به خداي واحد اعتقاد نداريد؟ مگر به پيامبر معتقد نيستيد؟ مگر به اهل بيت (ع) معتقد نيستيد؟ مگر به امام معتقد نيستيد؟ مگر به آقا معتقد نيستيد؟ مگر به انقلاب اسلامي و مردم معتقد نيستيد؟ چرا اينطوري به جان هم افتاديد؟ براي پست هاي بي ارزش دنيايي همديگر را مي دريد. براي سه چهار تا مديركلي و پست هاي بي ارزش - كه ما نفهميديم اين پست ها چه مطلوبيتي دارد- بعضي ها سر و دست مي شكنند. البته اگر مديريت به معناي مسئوليت و درد تعريف بشود فرار مي كنند يعني مديريت از باب تكليف و خدمت، از باب همان چيزي كه در دروان دفاع مقدس بود كه شهيد خرازي ها و حق نگهدارها از جان خودشان گذشتند. آقايان دارند به چشم دشمنان قسم خورده سياسي به هم نگاه مي كنند.

اينگونه مي توانيم درركاب حضرت ولي عصر(عج) باشيم؟ شما بين خودتان اختلاف داريد، خودتان را نمي توانيد تحمل كنيد، مي خواهيد برويد مردمان كافر كشورهاي ديگر را مديريت بكنيد. نگاه دولت اين است و ما باور داريم كه داريم مقدمه ظهور را تجربه مي كنيم. ما باور داريم كه حضرت آقا نماينده تام الاختيار ونائب بر حق امام زمان(عج) هستند و هر چيزي كه ايشان بگويد فصل الخطاب است. در انتخابات آقا به اين شفافي گفته بودند انتخابات صحيح است آقايان رمل و صلاب مي انداختند، تسبيح مي انداختند و بند و اسطرلاب مي كردند كه ببينند آيا حمايت كنند يا نه؟ آيا خود را به مواضع آقا نزديك كنند يا نه؟! خوب شما عقب افتاديد و از مسير خارج شديد.

ديديد مردم آمدند و قاطعانه از حضرت آقا حمايت كردند.اينكه حضرت امام (ره) مي‌فرمودند امت امروز ما از امت صدر اسلام بهتر است به خاطر همين است و امام زمان(عج) حتما روي اين امت حساب باز كرده اند.

هدف انقلاب اسلامي جاده ، سد ، آب و امثالهم كه نبود كه البته اينها بايد انجام شود، اينها كه هنر نيست! هنر آن است كه مردم مومن تر، انقلابي تر، حزب الهي تر، ولايي تر بشوند و براي حكومت حضرت امام زمان(عج) آماده تر شوند.

ولايت مطلقه فقيه، ارزش هاي اسلامي، ميلاد امام زمان(عج) و ... كه لطيفه نيست، شعار نيست كه يك بار پشت تريبون و در چندين مسجد تبريك بگوييم، تمام شود. اين شعارها سلوك خاص خود را هم دارد.همه روزها بايد امام زماني باشد، سلوك هميشگي بايد علوي باشد. حاكم حكومت اسلامي بايد برود بين مردم. حضرت علي(ع) يك سر حكومتش يمن و يك سر آن خوزستان بوده است. اما شب ها در خانه فقرا، براي يتيمان پشت خود را خم مي كند و پشت حضرت سوار مي شوند، اميرالمومنين است اما يتيم نوازي مي كند. آقاي مدير كل، آقاي استاندار، خودم را عرض مي كنم، چند بار از اين كارها كرديد؟ زورش مي آيد با مستضعفين دست بدهد؟ با اين طبقات محرومي كه درحاشيه ها هستند و كسي توجه نمي كند. برو به سمت اينها. آنها نعمت خدا هستند اين گفتمان امام زمان(عج) و گفتمان حكومت اسلامي است.

دنبال زمين، باغ شهر، ماشين، ويلا و سفر خارجه است؟ چقدر مي خواهيد بخوريد؟ تا كي؟ براي چند دهه؟ دو دهه؟ سه دهه؟ تمام مي شود؟

آقايان مدبر بجنبيد وقت نيست! زمان نوكري و خدمت گذاري مي گذرد. به مناطق محروم برويد سفر كنيد. برويد در عمق فقر و محروميت ها. در روستاها برويد مسائل را از نزديك ببينيد. ما بايد گفتمان سازي بكنيم همين طوري نيست كه حالا كه دولت احمدي نژاد آمده و دولت قبلي رفت همه چيز اصلاح شده است. نخير، هم به دولت اصلاحات و هم به دولت سازندگي انتقادات جدي داريم. اگر سال 84 پاي احمدي نژاد آمديم براي برپايي عدالت بود. براي مقابله با رانت خواري و فساد اداراي بود. براي مبارزه با مفاسد بود كه داشت مردم را نا اميد مي كرد. امروز از نظام و دولت در سر تا سر مردم اميد ايجاد شده است. مردم با انگيزه آمدند پاي كار آقاي احمدي نژاد. امروز مردم دلشان مي خواهد برقراري عدالت به نحو حداكثري اتفاق بيفتد.

دوم پاكسازي تا كي بايد فقط تعداد معدودي از افراد در پستهاي مديريتي باشند اينقدر جوان هاي حزب الهي، متدين، تحصيل كرده داريم. همين الان چندين جوان شناسايي كرده‌ايم و گذاشتيم بخشدار، معاون فرماندار و حتي فرماندار. بايد در استان پاكسازي كنيم. جوان هاي تحصيل كرده، ولايي، متدين، پا كار نظام و انقلاب رويش دارند. مگر آقا نفرمودند در يكي از خطبه هاي نماز جمعه كه انقلاب رويش دارد خيلي ها گفتند انقلاب تمام شد اصلاحات آمد سركار انقلاب تمام شد. تا وقتي كه جوان هاي حزب الهي و متدين و تحصيل كرده در اين دانشگاه هستند و بيرون مي آيند و اينها پا كار نظام هستند انقلاب تمام نمي شود. شماها تمام شديد شما كج رفتيد. لقمه حرام داخل شكم رفت ديگر نمي شنويد، نمي بينيد، نصحيت پذير نيستيد.

سوم ظرفيت سازي
بايد كل استان كارگاه سازندگي شود. استان فارس بايد صبح تا شب تلاش و كار و كار باشد. چون كار ديگري جز نوكري مردم نداريم، آمده ايم كار كنيم. هر كس مي خواهد بازي سياسي بكند، جلسه محفلي در ادارات بگذارد، اينها بايد از اين استان بروند. جلسه اي كه مي گذاريد بايد در حول سرمايه گذاري باشد، يا پيگيري صنايع بحراني باشد، يا حول ساختن مسكن براي قشر ضعيف باشد. بايد اينقدر كار كنيم كه از شدت كار و از شدت خستگي خواب برويم مثل شهيد خرازي كه از شدت كار در ماشين خوابش مي برد، نه اينكه دو روز تعطيل مي كنند مي روند خانه. در دولت احمدي نژاد بايد از شدت خستگي بخوابي. بعضي ها كه در استان استراحت مي كنند پيش خدا مي توانند پاسخگو باشند؟! اگر جسمشان نمي كشد سريع برود تا يك نفر جوان بگذاريم تا بتواند كار كند بايد از اين شهرستان به آن شهرستان به مناطق محروم برويم، بايد برويم و بياييم خستگي دارد بايد كشش داشته باشيم ما فكر مي كنيم جوان‌هاي حزب الهي توانمند زياد هستند. اصلاً چرا آقاي احمدي نژاد جوان گرايي مي كند؟ به خاطر اين است كه به بعضي از آقايان اثبات بكند كه انقلاب زايش دارد، انقلاب شكوفاست انقلاب انرژيش از روز اول بيشتر است.

مي گويند انقلاب تحليل رفته و ديگر كسي كار نمي كند! شماها كار نمي كنيد! ما چشممان به دهان حضرت آقا است. آقا بگويند بمير بايد بميريم آقا بگويند بدو ما مي دويم. نگاه ما اين است ما نسل تحصيل كرده انقلاب، با مدرك دكتري، با مدارج علمي بالا، ولايت پذيري را پذيرفتيم. شما راه را باز كنيد، فرصت بدهيد به نسل انقلاب ببينيد چه مي كنند. راه توسعه در كشور ما سرمايه گذاري است. آقا سياستهاي اصل 44 قانون اساسي را ابلاغ فرمودند و راه را براي بخش خصوصي هموار كردند. حالا ما بايد دست سرمايه گذار را بگيريم و از او حمايت كنيم. اما برخورد برخي را ببينيد، چند روز پيش يك سرمايه گذار آمده بود اتاق بنده گفت: مي خواهم از اين استان بروم. گفتم شما چقدر سرمايه گذاري كرده ايد؟ گفت: من هشتصد ميليارد تومان در استان سرمايه گذاري كرده ام. ميدانيد اين مبلغ يعني چي؟ يعني تقريباً سه برابر بودجه عمراني استان فارس يعني هفت هزار تا فرصت شغلي! آمده اند به اين آقا گفته اند: 50 يا 100ميليون تومان بده تا كارت راه بيافتد. خوب دست اين آدم ها را بايد قطع كرد! دست اين رشوه گيرها اين رانت خوارها را بايد قطع كرد. آن آقا آمده است مجتمعي بسازد، گفته اند دو دانگ را به نام فلان كس بزن! پروژه ششصد ميليون توماني را گفته اند دو دانگ آن را به نام فلان جا بكن! اينها را خود سرمايه گذارها به ما گفته اند. يك سرمايه گذاري به من گفت: كه به من راه نمي دادند آنوقت فهميدم گير100 دلار بوده است. گفت: حالم به هم خورد من در پنجاه كشور دنيا سرمايه گذاري كرده بودم هيچ كجا اين فضا نبوده است.

ما راهي جز سرمايه گذاري نداريم. سرمايه گذاري داخلي و خارجي. فارس سرزمين فرصت‌هاست. در توريست، در گردشگري نقطه ثبت شده جهاني داريم يعني از تمام كشورهاي دنيا قانوناً مي‌توانند به اينجا پرواز مستقيم بگذارند از دويست كشور دنيا.

در صنعت كشاورزي مستعدترين نقطه براي توسعه صنايع تبديلي و تكميلي است. در كارخانجات پتروشيمي اينجا استعداد دارد. اينجا در هر زمينه اي استعداد سرمايه گذاري دارد. ما بايد راه را باز كنيم. بايد دست سرمايه گذاران را بگيريم و دست آنها را ببوسيم. آقاي فرماندار! بياريد آنها را و كمك كنيد. اگر كسي خواست در اداره يك هزار توماني از آن رشوه بگيرد دست آن را قطع كنيد و نگذاريد مردم استان فارس را بي آبرو كنند.

متدينين، خانواده هاي شهدا اينها حق به گردن ما دارند. اميدواريم با اين وحدت و هم دلي فقط كار كنيم. بازي هاي سياسي را كنار بگذاريم انتخابات به موقع هست حالا هر كسي بود راي مي دهيم. اين انتخابات بعضي مواقع پدر كشور را در مي آورد. يكسال قبل از آن همه تعطيل مي‌كنند يك سال بعد از آن هم تحليل مي كنند. اينها بايد كنار گذاشته شود يك روز انتخابات هست و ما بايد با خداي خودمان عهد كنيم حتي يك روز دست از كار نكشيم. يك روز به من گفتند: اگر يك روز بگويند فردا استاندار نيستي چه كار مي كني گفتم تا فردا من نمي خوابم اينقدر كار مي كنم كه خدا اين را ره توشه من قرار دهد.

اين روحيه جهادي است؛ يعني اگر روزي گفتيم كه فلاني شما هستي يا نيستي بايد هر چقدر ديگر مانده كار كند. وقتي كه انتخابات مي شود بعضي ها از شش ماه قبل پوستر چاپ مي كنند و مي گويند اگر فلاني شود هستيم يا نيستيم. تو چه كار داري؟! الان را بچسب، نوكري مردم را بكن اينكه رئيس جمهور بعدي كيه خوب به شما چه ربطي دارد شما الان بايد كار كنيد.

آنچه كه مهم است بايد فقط به نوكري مردم و كار و تلاش فكر كرد اگر اينطوري شود قله هاي پيشرفت و تمدن سازي را روز به روز سريع تر طي مي كنيم.