1. مقالهي «يك بام و دو هوا» روز اول تير نوشته و در سايت كازرون نما منتشر شد. تجمع دوم شما روز سوم تير برگزار مي شود پس اينكه نوشته ام 30-40 نفر مربوط به تجمع اول است و بر اساس شمردن افراد تاكيد مي كنم كه از 40 نفر بيشتر نبودند. اصلاً فرض كنيد كه در هر دو تجمع شما هزار نفر هم شركت كرده باشند، اين تعداد چه درصدي از مردم كازرون ميشود؟! نكند شما هم دچار توهم خودبيشماربيني شدهايد؟!
2. ديروز شعار «ما اهل كوفه نيستيم منصور تنها بماند» را هم تكذيب كرديد و امروز در كمال ناباوري شعار مرگ بر منافق را تكذيب ميكنيد! مگر مي شود زير نور خورشيد روز را تكذيب كرد؟ دوست عزيز! اگر خبر نداري از آقاي پيروي (يكي از شركت كنندگان در تجمع) سئوال كن تا به شما بگويد چه كسي شعار مرگ بر منافق را سر داد؟! مي ترسم اگر روزي مسئولان شهر در راستاي اجراي قانون تصميم به برخورد با شركت كنندگان در اين تجمع غيرقانوني بگيرند، اصل تجمع را نيز انكار كنيد!
3. من در مقالهي خود بر فرهنگ عميق كازرون تأكيد و از فرهنگ و رفتار معترضين انتقاد كردهام. خوب است به يك نمونهي غيرقابل انكار اشاره كنم: شما در جوابيهتان از سرپرست فرمانداري در حالي كه از نظر قانوني نماينده دولت دكتر احمدي نژاد در كازرون است با عنوان «بخشدار نورآباد» ياد ميكني! آيا سرپرست قانوني كازرون را بخشدار نورآباد خطاب كردن نشان فرهنگ شماست؟!
4. در قسمت ديگري از جوابيهي شما «اكثر شركت كنندگان» در تجمع غيرقانونيتان را «برگزارکنندگان سالم انتخابات» دانستهايد! چرا براي دفاع از خود به گونهاي حرف ميزنيد كه باعث تضعيف نظام شويد؟! هيچ فكر كردهايد كه وقتي شما اكثر شركت كنندگان در يك تجمع غيرقانوني را برگزاركنندگان انتخابات معرفي ميكنيد، ممكن است عدهاي حرف شما را باور كنند و نتيجه گيري كنند كه وقتي افرادي براي رسيدن به خواستههاي خود از روشهاي غيرقانوني استفاده ميكنند چه ضمانتي وجود دارد كه انتخابات را سالم برگزار كرده باشند؟! خدايا! نظام ما را از شر دوستان بيبصيرت در امان نگه دار!
5. آقاي درياب (يكي از نمايندگان معترضين) در مصاحبه با سايت كازرون نما براي توجيه تجمعات غيرقانوني معترضين اعلام ميكند كه تنها راهپيمايي نياز به مجوز دارد اما برگزاري تجمع نيازي به مجوز ندارد! وي در اين باره ميگويد: «كسي كه يك گوشه ميايستد به عنوان تجمع و صحبت ميكند مثلاً جلوي دفتر امام جمعه و جلوي فلان اداره، اين ديگر مجوز نميخواهد. يكجا ميايستد و صحبتهايش را ميكند كه آقا! ما به اين مسئله اعتراض داريم و صحبتمان هم اين است.» اولاً بطلان اين ادعا براي هر شخصي كه اندكي با قانون آشنا باشد، آشكار است اما بياييد فرض را بر صحت گفتهي شما بگذاريم و بگوييم برگزاري تجمع نيازي به مجوز ندارد و كسي هم حق ممانعت از آن را نخواهد داشت. در آن صورت بنده از شما سئوال خواهم كرد كه پس چرا وزارت كشور پس از انتخابات رياست جمهوري به درخواستهاي مكرر برخي نامزدها براي برگزاري تجمع (حتي در محيط بستهاي چون ورزشگاه آزادي) پاسخ منفي ميداد؟! آيا باز هم ميگوييد براي برگزاري تجمع نيازي به درخواست مجوز نيست؟! يا چون شما انسانهاي نازنيني هستيد تجمع شما قانوني است اما آنها چون مثل شما نازنين نيستند از برگزاري تجمعي كه به تعبير شما قانوني است محرومند؟!
6. آيا تاكنون در اين شهر فقط به فرماندار شما توهين شده است؟ آيا فلان آقا كه يكي از جلوداران تجمعات غيرقانوني شما بود، چند سال پيش در مسجد امام صادق (ع) يكي از روحانيون كازروني را مضروب نكرد؟! چرا در آن زمان هيچ صداي اعتراضآميزي از شما شنيده نشد؟! آيا اينكه او عضو كانون يا مجموعهاي بود كه مخالف سلايق شماست دليل موجهي براي سكوتتان محسوب ميشد؟!
آيا ماجراي چند سال پيش و انتصاب فلان آقا كه اتفاقاً هم بومي اين شهر و هم برادر شهيد بود به رياست سازمان تأمين اجتماعي كازرون را فراموش كردهايد؟ آيا فراموش كردهايد كه پس از گذشت تنها ده روز از رياست وي بر اين سازمان او را بدون بيان هرگونه توجيه عقلايي از اين سمت بركنار كردند؟ آيا بر اساس منطق شما اين توهين و تحقير يك كازروني و برادر شهيد نبود؟! شما خوب مي دانيد كه اين اتفاق در زمان فرمانداري و نمايندگي چه كساني افتاد! چرا آن زمان صدايي از شما شنيده نشد؟!
باز هم بگذرم...! همهي حرفها را نباید يك جا زد! براي بعد هم بايد چيزي گذاشت!