پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۳۰۱۷
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۸
کاظم دهقانیان فرد

 داستان اول:

تازه رئيس شده بود، يعني دو سه ماهي گذشته بود كه نماينده ي مجلس تغيير كرد، بدبختي اش اين بود كه به نمايند ه ي جديد رأي نداده بود، مدتي گذشت، زمزمه ي تغييرش سر زبان ها افتاد، مي گويند : بايد بروي

– خُب، چرا؟

- به نماينده ي جديد، رأي نداده ايد

- اي بابا ! من برنامه ريزي كرده ام، طرح 5 ساله دارم، پروژه هايم روي زمين مانده

- نه، بايد بروي.

سه، چهار روز گذشت، يكي از كارمندان دون پايه كه قيافه اش دو ريال نمي ارزيد، وارد اتاق رئيس شد، خيلي بي ادبانه و با منت گذاري تمام گفت : آقاي رئيس پيش نماينده سفارشت كرده ام كه بماني، رئيس هم كه اهل كرامت و عزت بود، اول اين آقاي كارمند دون پايه ي بي ادب را بيرون كرد و بعد، استعفايش نوشت و پيش مدير كل برد و گفت : مرده شوي پستي ببرند كه يك كارمند دون پايه بخواهد، سفارشش بكند. با عزت و كرامت رفت اما طرح ها و پروژه هايش ماند.

 

داستان دوم:

تازه رئيس شده بود، يعني دو سه ماهي گذشته بود كه نماينده ي مجلس تغيير كرد، بدبختي اش اين بود كه به نمايند ه ي جديد رأي نداده بود، مدتي گذشت و زمزمه ي تعويضش سر زبان ها انداختند : مي گويند : بايد بروي .

– آخه چرا؟

- خُب به نماينده ي جديد رأي نداده اي

- اي بابا من هنوز قوم و خويشام نفهميده اند كه رئيس شده ام، تازه طرح ها و پروژه هايم هنوز مانده

- نه بايد بروي.

سه، چهار روز گذشت، يكي از كارمندان دون پايه كه قياف ه اش دو ريال نمي ارزيد، وارد اتاق رئيس شد، خيلي ب ي ادبانه و با منّت گفت : فلاني پيش نماينده سفارشت كرده ام كه بماني، رئيس هم كه نمي خواست ميزش را از دست بدهد، لبهايش تا بنا گوش باز شد، كارمند را نشاند، و برايش چاي آورد . با خودش گفت: كوتاه مي آيم تا هم بمانم و هم طرح هايم به انجام برسانم از اين به بعد، رئيس شد، نوكر نماينده و نوكر نوكر نماينده و نوكر طرفداران نماينده، هر كدام دستور مي دادند، مي گفت : چشم كلي كارمندانش را عوض كرد، اين گذاشت و آن برداشت، پسر عمو گذاشت، پسر خاله برداشت، اين معاون گذاشت و آن معاون برداشت. آن قدر به اين و آن چشم گفت كه ديگر نتوانست به مافوقش مثلاً مدير كل، معاون وزير و يا وزير چشم بگويد : حتي كارش به جايي رسيد كه بعضي ارباب رجوع هايي كه توقع بيجايي داشتند، او را به تعويض و تغيير تهديد ميكردند. يك سال گذشت، جناب رئيس از خواب بيدار شد، ديد اسمش رئيس بوده و رسمش پادويي كردن، هم بدنام شده هم تمام طرح ها و پروژه هايش روي زمين مانده، بهترين و باتجربه ترين كارمندانش برداشته و فقط قوم و خويش هاي اين و آن و پسر خاله و پسر عمو سركار آورده . ديد فقط به رابطه فكر كرده نه به شايستگي و ضابطه.

 

داستان سوم:

تازه رئيس شده بود، يعني دو سه ماهي گذشته بود كه نماينده ي مجلس تغيير كرد، چون از شهرستان آمده بود طبق معمول ترس تعويض به جانش افتاد : نكند اينجا هم مثل شهرمان باشد، يك هفته گذشت، خبري نشد، يك ماه گذشت، باز هم خبري نشد، تا اين كه تلفن دفترش زنگ زد، فلاني فردا فرمانداري جلسه داريد. هري دلش ريخت و گفت : آخ كه بدبخت شدم. فردا همه ي رؤساي ادارات در فرمانداري جمع شدند، نماينده آمد، و شروع كرد به سخنراني: بچه ها سلام، من دست همه ي شما را مي بوسم، به خاطر خدمتتان و به خاطر زحمت هايتان قصد دخالت در هيچ اداره اي را ندارم چون قوه ي مقننه نمي تواند در مجريه دخالت كند، طرح هايتان و پروژه هايتان به سرعت عملي كنيد، اگر كم و كسر بودجه اي داشتيد، به من بگوييد . كمكتان مي كنم، مشكلتان را در تهران و وزارتخانه برطرف مي كنم، براي من كار و خدمت مهم است، من نم يدانم چه كسي به من رأي داده و يا نداده، فقط كار مي خواهم، پيشرفت مي خواهم، رضايت خداوند مي خواهم، حسادت را به رقابت تبديل كنيد . من با شما رو راست هستم، شما هم با من رو راست باشيد . من جمله ي امام( ره) را تكرار مي كنم: هر كس از من سفارش و توصيه اي آورد آن را به ديوار بچسبانيد، به هر كس حقش است و لياقتش دارد پست بدهيد، كار بدهيد، شايسته ها را سركار بياوريد نه پسر خاله ي من يا پسر عموي مدير كل، به هر كس پست مي دهيد. بگوييد چقدر توانايي داريد، نگوييد به كي رأي داده ايد. نامه ي مولا علي(ع) به مالك اشتر را حتماً بخوانيد، اجرتان به مولا علي (ع) و بعد اصفهان شد اصفهان.

 

خواننده ي عزيز، شهر ما در كدام داستان نمي گنجد.

هفته نامه سلمان – ش 432
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۴/۰۶/۰۶
اذان صبح
۰۵:۱۵:۲۵
طلوع افتاب
۰۶:۳۸:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۳۰:۳۲
اذان مغرب
۱۹:۴۶:۵۱