پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۲۸۰۰
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۲
هفته گذشته برگزار شد :
مراسم رونمایی کتاب «ایران آینده به سوی الگویی مردم‌شناختی برای ابرقدرتی ایران» اثر دکترابراهیم فیاض(عضو گروه انسان‎شناسی هیئت علمی دانشگاه تهران) هفته گذشته با حضور جمعی از استادان دانشگاه و مسئولین فرهنگی کشور برگزار شد.

 

مراسم رونمایی کتاب «ایران آینده به سوی الگویی مردم‌شناختی برای ابرقدرتی ایران» اثر دکترابراهیم فیاض(عضو گروه انسانشناسی هیئت علمی دانشگاه تهران) هفته گذشته با حضور جمعی از استادان دانشگاه و مسئولین فرهنگی کشور برگزار شد. در این مراسم که قرار بود دکترهمایون(رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، مهندس‌واعظی(دبیر کلّ نهاد کتابخانههای عمومی کشور، و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور) و نویسنده کتاب در آن صحبت کنند، اخوان‌مفرد(رئیس انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) به جای دکترهمایون آمد و همچنین دکترمنوچهر آشتیانی(جامعهشناس نام‌آشنای دانشگاه تهران که درسخوانده آلمان است و شاگردی افرادی همچون مارتین هایدگر را به جای آورده است) اضافه بر سازمان آمد و به قول خودش آمادگی صحبت هم نداشت. این‌طور که شنیده بودم دکترهمایون صبح همان روز در دانشگاه امام صادق(علیه‌السلام) بود. چرا که هفته گذشته، این دانشگاه طرح یک‌هفته‌ای دعوت را به خود می‌دید؛ طرحی برای بسط مباحثی در باب نواندیشی در دانش ارتباطات که در تخصص دکترمحمدهادی همایون هم هست.

 

کشورهای غربی مسئله ورود به فضا را داشتند و به آن رسیدند

اخوان‌مفرد آغازگر برنامه بود و شکایت از تأخیر 20دقیقه‌ایِ برنامه، مدخل صحبتش بود. او از دغدغه اندیشمندان و اینکه این دغدغه قابلیت تحقّق دارد. اخوان معتقد بود که مسئله اساسی به نوعی در آینده ما رقم خواهد خورد؛ کما اینکه کشورهای غربی مسئله ورود به فضا را داشتند و به آن رسیدند. حال سئوال او هم این بود که مسئله اساسی و چارچوب ذهنی ما برای آینده چیست؟ مسئله اینجاست که شاید ما این‌گونه دغدغه‌مند نبوده‌ایم و سردرگُمیِ خاص خود را داریم. و همین است که ما را در کشاکش سنت و تجدّد، معلّق و بلاتکلیف نگاه داشته است. حرف اخوان این بود که اگر ما این مسئله را برای خود روشن کنیم، می‌توانیم به آن دست یابیم، اما به شرط اینکه تکلیف را معلوم کنیم. این صحبت را می‌شد به نوعی در صحبت دکترفیّاض هم دید که معتقد بود بسیاری از کشورهایی که الان در جهان نقشی تعیین‌کننده دارند، با نوعی پیش‌گویی و آینده‌نگری به اینجا رسیده‌اند و این کار میتواند راه‌گشا باشد.

اخوان بعد از صحبتش درباره کتاب، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات معرفی کرد و به طور خاص از محل کار خود –انتشاراتِ پژوهشگاه‌- گفت. او از چاپ بیش از 80عنوان کتاب که همگی ماحصل پروژه‌های تحقیقاتی خود پژوهشگاه است که صحبت کرد؛ تحقیقاتی که نتیجه رویکرد جدیدی است که در پژوهشگاه برگزیده شده، و این رویکردی است مسئله‌محور که قصد دارد در هر زمینه‌ای که وارد می‌شود الزاماً به ارائه راهکار عملیاتی برسد.

اخوان‌مفرد آخرن کتاب پژوهشگاه را هم معرفی کرد؛ کتابی با عنوان «تبعیض و ناشکیبایی علیه مسلمانان در اتحایه اروپا». در کُل موضوعاتی همچون جهان اسلام، جهان اسلام و صنعت فضای مجازی، نشر در جهان اسلام، سینما در جهان اسلام، و... از مباحثی هستند که این پژهشگاه اهمیت خاصی برای آن‌ها قائل است و این کتاب هم چنین مباحثی را شامل میشود.

 

توحید را اوباما، نبوت را طالبان، و امامت را منتظری و سروش و مهاجرانی هم می‌گویند

صحبت اخوان‌مفرد با معرفی پژوهشگاه تمام شد و مهندس‌واعظی به روی سن رفت. او صحبتش را با ترسیم مختصرِ میدان نبردی آغاز کرد؛ میدانی که دودسته از انسان‌ها در دو سوی آن قرار گرفته‌اند و تاب دیدن یکدیگر را ندارند و خواسته یا ناخواسته یکی باید نابود شود. دسته‌ای این میدان نبرد یا همان دنیای خودمان را محضر خدا می‌بینند و وسیله یا گذرگاهی برای لقای الهی. عدهای اما زور و تزویر را صاحبند و دنیا را دارالقراری برای برای کسب حداکثریِ سود میدانند.

واعظی معتقد بود این دو اندیشه مکان مشخصی ندارد؛ و البته این نکته را نیز نادیده نگرفت که به طور کلی کلان‌مدیریتِ جبهه سودجویان در آمریکا است و این مسئله در انتخابات اخیر ظهور و بروز یافت.

شعار مطرحی که واعظی آن را در مقابله این دو تفکر، محوری دانست «عدالت» بود؛ شعاری که به تبیین چراییِ طرح آن پرداخت. واعظی گفت امروز شعار توحید را اوباما هم میدهد، شعار نبوت را طالبان هم میدهد، شعار امامت را امثال منتظری و سروش و مهاجرانی هم می‌دهند. اما حرف بر سر این بود که با شعار عدالت میتوان توحید اسلام را از توحید آمریکایی تمیز داد، با این شعار میتوان معاد اسلام را از معاد فوکویاما تمیز داد، میتوان نبوت اسلام را از نبوّت طالبان تمیز داد، و میتوان امامت اسلام را از امامت منحرفان تمیز داد. و البته روی سخن با مردم نبود، که با نخبگان سیاسی در داخل و خارج از کشور بود. صحبت از آن روحانی بود که عبای سبز میپوشد، و هیلاری کلینتون که لباس سبز میپوشد، و باراک اوباما که کراوات سبز میزند.

«عدالت» اما شعاری دیگرگونه است؛ شعاری دیگر که نوید آن را امامانمان دادهاند و در همین صف‌بندی حق و باطل است که ابرقدرتیِ ایران مطرح میشود. چرا که تا دیروز آمریکا ابرقدرتِ جهان بود-‌البته عده‌ای تا بودنِ شوروی، آمریکا و شوروی را ابرقدرت میدانستند که امام آنان را از این توهم بیرون آورد و بازیچه‌بودنِ شوروی را تذکّر داد- و امروز...

با مقدمهای که ذکر شد، واعظی معتقد بود این ابرقدرتِ جدید ویژگیهایش را در دو مفهوم خلاصه کرده؛ یکی کلام امام و معنویت آن است و دیگری طرفداران این کلام، و شاید مهمترین ویژگی ملت ما هم اعتقاد به ظهور است.

واعظی گفت اگر به اصلی‌ترین مفهومی که ابرقدرتی ایران را رقم میزند-‌یعنی همان کلام امام‌- برگردیم، آنگاه است که ضرورت تولید مبانی دینی را لمس میکنیم و شاید از همین روست تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب بر توسعه نظریههای علم. او بر این بود که این نگاه جای خودش را در دانشگاههای ما باز کرده و امروز بیش از دهها نفر در دانشگاهها از جمله دکترفیّاض معتقد به تولید علم هستند و این کتاب هم از همین دست است. البته اینکه دکترفیاض و معدودی دیگر همچون او چنین نگاهی دارند را قبول. اما اینکه آیا چنین نگاهی در دانشگاههای ما جای خود را باز کرده یا نه، بسی جای تأمّل است...

و ویژگی این کتاب که از دید مهندسواعظی مورد توجه قرار گرفته بود اینکه سعی شده راهکاری برای آینده ایران در دستیابی به الگوی مردمشناختی ترسیم شود.

 

جامعه‌شناسی از خرافاتی همچون مسجد جمکران به دور است

دکترمنوچهر آشتیانی مهمان ناخوانده برنامه بود که صحبت‌هایی را بدون آمادگیِ قبلی مطرح کرد. اول صحبتش که به تعارفات مرسوم گذشت‌-‌البته شاید‌- تا داروی سِرکننده‌ای باشد برای بیان انتقادات بنیانی‌اش‌-‌و البته این هم شاید-؛ مثلاً اینکه «آقای فیاض زمانی شاگرد من بودهاند و الان استاد من هستند و من به ایشان بسیار علاقمندم».

اِشکال اساسی آشتیانی به این کتاب این بود که تا حدی اتوپیستیک است که یعنی همان «آرمانگرایانه» به زبان خودمان. او که خود متخصص جامعه‌شناسی شناخت است‌-‌که به قول خودش به جامعه‌شناسی فرهنگ و جامعه‌شناسی عمومی پهلو می‌زند- نکتهای را در ارتباط با همین تخصّصش گفت؛ نکتهای که نگران از ایجاد سوءتفاهمی به واسطه بیان آن بود. او از علمِ 100ساله جامعه‌شناسی گفت؛ علمی دارای 92 فرزند خلف، علمی که چه به لحاظ روش‌شناسی و چه به لحاظ معرفت‌شناسی و چه از نظر ملاحظات دیگر اثبات شده است، و علمی که باز به قول خودش از خرافاتی همچون مسجد جمکران به دور است. و این‌طور به نظر می‌رسد که نه صرفاً از دید دکترآشتیانی که از نظر اکثر بزرگان جامعه‌شناسی، إنقُلت آوردن در بنیانهای این علم، گناهی است نابخشودنی. البته اینکه تعریف و شناخت او و دیگربزرگان این علم‌-‌که دست بر قضا گوش فلک را هم کر کرده‌- از دین و مقولاتی همچون جمکران چیست و چگونه، از این بحث فراتر است و مجالی دیگر می‌طبد. اما همینقدر باید گفت که اگر بخواهی شاگرد خلف این علم باشی، باید هم بسیاری از گزارهها را فارغ از حقیقت آنها و صرفاً با ترازوی حس و تجربه رَد کنی‌. انتقاد دکترآشتیانی نیز در مورد همین موضوع بود. او ناراضی بود از اینکه در این کتاب، مشتقّات اصلی جامعه‌شناسی، تحت تأثیر زیرمجموعههای آن قرار گرفته.

 

دکترابراهیم فیّاض در آستانه پرتگاه فاشیسم

آشتیانی معتقد بود همیشه وقتی ما از جامعهشناسی خیز بر می‏داریم به سمت قوم‌شناسی، ناخواسته میرویم به سمت قوممداری و برتربینی، یا همان فاشیسم؛ و این یعنی همان کاری که هیتلر کرد و در ابتدای حکومتش همه جامعهشناسان را از آلمان اخراج کرد. البته آشتیانی این را هم گفت که به هیچ وجه نمی‏خواهد بگوید فیاض هم اینگونه است، اما بر این بود که این خطر هست. و همه اینها از این نشأت میگرفت که او معتقد بود در این کتاب امید رسایی هست به اینکه ما یکی از سکّاندارانِ جهانی شویم؛ و این بیش از اینکه از دید او مثبت باشد، دستمایهای به نظرش می‏رسید که افتادن از پرتگاه فاشیسم را سبب میشود.

 

آینده از آنِ کسی است که بتواند آن را پیشبینی یا تخیّل کند

دکترفیاض اما در همین ابتدای صحبت، پاسخ انتقاد اصلی دکترآشتیانی را داد و بعد از آن تقریباً هرچه گفت شرح و بسط آن بود: سئوال من در کارم مردمشناختی بوده و نه هیچ چیز دیگری. تا به حال هر توسعهای که مطرح شده، جامعهشناختی بوده و ما هیچ‌گاه کاری مردمشناختی در این حوزه نداشتیم.

فیاض به بحث مطرح در دنیای امروز اشاره کرد که همان الگوهای رسانهای است برای جهانی‌شدن. و بر همین اساس او بر این بود که آینده از آنِ کسی است که بتواند آن را پیش‏بینی یا آن را تخیّل کند. فیاض معتقد بود جنگ‌هایی که امروز در دنیا می‌بینیم هم نمود همین تخیّلهاست. در واقع حرفش این بود هر ملتی اگر هوشمند باشد این سیاست را به کار خواهد بست. کما اینکه فیلم‏هایی همچون «افسانه جومونگ»، «جواهری در قصر» و «اوشین» هم در همین راستا هستند. وجود «بانو سوسانو» اساساً به منظور ارتقای شخصیت زن بوده و همینطور شخصیت «یانگوم» یا «اوشین» و یا...

 

«مردمشناسی» داخل گود

حرف فیاض این بود که مردم‌شناسی تا به حال صرفاً به عنوان «موزه مردم‌شناختی» بوده، نه آن مردمشناسی که وارد گود شود. و بر همین اساس هم ابراهیم فیاض خواسته چنین چارچوبی تشکیل دهد و با یک آیدیاکالچر(Idea culture) کار کرده نه یک ریِلکالچر(Real Culture)؛ و اتفاقاً تمام دعوای او بر سر همین اکتفای دیگران به ریِلکالچر است که خود آن را بر نتابیده. این کاری است که در دنیا هم انجام میشود و همین که در عراق‌-آن هم با وضع معلومالحال زندگیِ مردمش‌- این کار انجام میشود، به خودیِ خود گویای درجا زدنِ ما هست. و بالأخره بعد از این همه بیتوجهی به چنین حوزهای، «فیّاض»ی پیدا شده و سعی کرده نوعی پیشرفتِ ایرانی را با الگوی بومی و با استفاده از ساختار خودمان ترسیم کند تا مشخص شود که میتوان از این ساختار، انتظار بازدهی داشت یا نه؟

اِشکالی که خیلی از دوستان دکترفیّاض یا همان منتقدانش به او گرفتهاند، فقدان مأخذ است؛ کاری که فیّاض عمداً از انجامش سر باز زده. چرا که به قول خودش با این ملاحظه باید یک کتاب 500 یا 600 صفحهای مینوشت که خوانده نمیشد، اما کتابی که الان پیش روی مخاطبانش قرار گرفته به 140 صفحه هم نمیرسد و این حجم کم به همراه تازگی و جذّابیت آن، احتمال خواندهشدنش را بیشتر میکند.

فیّاض بر این است که ایران جدید ما از صفویه آغاز میشود و به همین دلیل است که تلاش بسیاری برای شناخت این دوره داشته. او سعی کرده با ترکیب ابعاد و موضوعات مختلفی همچون صفویه و فلسفه ملّاصدرا، ایران را بشناسد و علت زوال و توقّفِ پیشرفتِ روزافزونش را بیابد. اما نکته اینجاست که مسائلی که برای این نویسنده مهم است و روی آنها تمرکز کرده، به قول خودش کاملاً فرهنگی است، نه اجتماعی. لذا شاید ایرادات جامعه‌شناختی همچون انتقادات دکترآشتیانی، موضوعیت خاصی در نقد این کتاب نداشته باشد. بر همین اساس او سعی کرده روی تاریخ و جغرافیا به عنوان دو پایه مردمشناسی تأمّل کند و بعد مرحلهبهمرحله سیر خود را ادامه دهد. بعد از این او به مذهب رسیده و به حکومت اسلامی پرداخته است. از حکومت اسلامی به سیاستگذاری آموزشی و از آنجا به فلسفه ایران و باز از آنجا به سیاست‌گذاری کلان معرفتی رسیده است. سیاستگذاری معرفتی هم دستمایهای شده برای سیاست‌گذاری فرهنگی و این هم مقدمهای برای رسیدن به سیاست‌گذاری زبانی و بعد از آن سیاست‌گذاری فناورانه و بعدتر سیاست‌گذاری علوم انسانی و سیاست‌گذاری پزشکی، و در آخر سیاستگذاری رسانهای که خود سیاست‏گذاری قومی‏-رسانهای را در بر دارد. همه اینها را فیاض پرداخت کرده تا بتواند نظام رسانه‏ایِ ایرانی ابرقدرت را ترسیم کند.

اما نکته‏ای که فیّاض توجه خاصی به آن داشت، عقلانیتی است که برای تبدیل فرهنگ واقعی به فرهنگ آرمانی لازم است و او سعی کرده آن را مدّ نظر داشته باشد. او این عقلانیت را در نظر داشته تا بتواند آرمانی ایرانی ترسیم کند؛ آرمانی که غربی یا هر چیزِ دیگری نیست که تا کنون این آرمانهای پوشالی جز ناامیدی، امید دیگری را برای ایران نیافریده است.

 

دکترآشتیانی بیشتر تعریف کردند تا نقد

به هر حال دکترابراهیم فیّاض کتابی نوشته و بابِ ورود به حوزهای بکر را باز کرده. حال باید دید این عرصه، ترافیک نظریه‌پردازان را به خود خواهد دید یا نه. اگرچه چنین امیدی در دل فیاض ایجاد نشده، چرا که انتظار داشت در همین مدتی که از چاپ کتابش میگذرد، آثار دیگری در این حوزه نگاشته شود که هنوز نشده. در واقع او معتقد بود که در چنین مجالسی باید بیشتر نقد شود تا تعریف. و حتی راجع به حرفهای آشتیانی هم گفت ایاشن بیشتر تعریف کردند تا نقد. او معتقد بود ما در ایران شیوه مناسبی برای نقّادی نداریم که این را همان «تأخّر فرهنگی» می‏دانست. و با این حرف به یاد حرف نویسنده‎‎ای افتادم که میگفت «بعضی مواقع کاری را منتشر می‏کنی، اما هیچ نظری راجع به آن داده نمی‏شود. حداقل یکی پیدا شود و بیاید به من فحش بدهد. بگوید برای چی این را نوشتی؟». و همین عکسالعمل هرچند هم منفی، اگر منصفانه باشد برای نویسنده خوشایند و کارآمد است. و حتی اگر غیرمنصفانه هم باشد، حداقل نشاندهنده این است که کار او بازتابی داشته است.
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
اذان صبح
۰۵:۰۷:۰۷
طلوع افتاب
۰۶:۳۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۲:۴۰
غروب آفتاب
۱۹:۳۳:۳۵
اذان مغرب
۱۹:۵۰:۰۷