چشماندازها بر اساس نیازها و اهداف هر حوزه ی مدیریتی دامنه و اصول متفاوتی دارند. گاه این چشم اندازها در سطوح بین المللی و برپایه ی اشتراک چند کشور همچون اتحادیه اروپا تنظیم و گاه نیز حتی برای گروه یا صنفی کوچک در یک جامعه ی محلی تعریف می شود. از مشهورترین سندهای چشم انداز بین المللی می توان به سند چشم انداز 2020 مالزی اشاره کرد و از اهتمام سیاستمداران و مدیران آن کشور برای دستیابی به این چشم انداز به عنوان الگویی مناسب یاد کرد.
در جامعه ی ما نیز از سال 1382 که رسماً سند چشمانداز ایران از سوی مقام معظم رهبری به سران سه قوه ابلاغ و شروع رسمی آن از سال 1384 و با افقی بیست ساله تعیین گردید، دستیابی به سند چشم انداز و لحاظ نمودن محورهای قید شده در این سند، به عنوان اصلی اساسی در تصمیم گیری های کشور دنبال می شود. اهمیت وجود چنین سندی در کشور تا آنجاست که فی المثل به قول دکتر رضایی: «سند چشم انداز بعد از قانون اساسی، مهمترین مکتوب نظام اسلامی ایران است».
صرف وجود این سند به عنوان معیاری جهت سنجش توان دستگاه های اجرایی برای حرکت در مسیر رشدِ تعیین شده، می تواند ارزشمند و مفید باشد. اینکه هر دستگاه اجرایی در تصمیم گیری های خود بداند که براساس چه الگو و چه هدف بلندمدتی بایستی برنامه های خرد کوتاه مدت و میان مدت خود را تدوین و اجرا نماید، از جمله برجستگی های ویژه ای است که به پشتوانه ی وجود چنین سند ارزشمندی به دست می آید.
اما برای تعاریف محلی از چشمانداز کلی 1404 هجری شمسی ایران، بدون شک نیاز به تدوین و تصویب چشم اندازهای منطقه ای و محلی می باشد که برپایه ی این محور اصلی بتواند ابعاد خرد آن را در سطح هر استان یا شهرستان تعریف نماید. در این میان جوامع مدیریتی که بتوانند به تعریفی روشن و کاربردی و مبتنی بر نیازهای حوزه ی مدیریتی خود دست یابند، بدون شک توانسته اند گامی مناسب را در زمینه رشد بلند مدت و پایدار جامعه ی خود بردارند.
در شهرستان کازرون نیز مرور مصداقهای متعددی که به واسطه عدم وجود چشم انداز و هدف کلی پدید آمده اند، می تواند بیانگر لزوم و افزایش فوریت تدوین سند چشم انداز کازرون باشد. بروز حرکت های تند و شتاب زده در خصوص برخی از مهمترین مسائل جاری شهرستان که نتایج آنها می تواند در بلندمدت ابعاد تازهای را به مناسبات رفتاری شهرستان دهد از یک سو و فقدان تمرکز مدیریتی در بین دستگاه های اجرایی که به وضوح قابل مشاهده است از سوی دیگر به عنوان دو مصداق برجسته ای هستند که می توان به آنها اشاره نمود. در این میان حتی تصمیم های موثر و مفید نیز به واسطه ی تنها بودن و عدم پیوستگی با سایر تصمیم ها دچار نقصان شده و ضعف ناشی از عدم وجود سند چشم انداز کازرون را بیش از پیش نمایان می سازد.
خوشبختانه در این زمینه، نماینده محترم ولی فقیه در شهرستان کازرون بارها از تریبون های مختلف و به ویژه از تریبون نمازجمعه بر لزوم تدوین و اجرایی نمودن سند چشم انداز کازرون تأکید نموده اند. بدون شک وجود چنین دیدگاهی آن هم در سطحی همچون نماینده ولی فقیه از جمله نقاط مثبتی است که بایستی با همکاری سایر نهادهای اجرایی و تعیین کننده مناسبات شهری همچون فرمانداری، شورای شهر، شهرداری و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی تقویت و اجرایی شود.
شاید یکی از مواردی که منجر شده علیرغم تأکیدات امام جمعه کازرون بر تدوین سند چشم انداز، همچنان از موهبت آن برخوردار نشویم، مشخص نشدن دستگاه و متولی اصلی تنظیم و تدوین کننده این سند باشد. در بررسی موارد مشابه و الگوهای قابل ارجاع در می یابیم نهادهایی همچون فرمانداری، شورای شهر، شهرداری، دفتر نماینده ولی فقیه و حتی شخص نماینده شهرستان، می توانند با بررسی شرایط موجود که قائدتاً بایستی با نگاهی اصولی به توانمندی ها و ضعف های شهرستان و پس از آن دستگاه های متولی باشد، نسبت به شناسایی بهترین و مناسب ترین افق های بلندمدت اقدام و در فرآیندی شورایی (به عنوان مثال در جلسات شورای اداری و یا جلسات ویژه چشم انداز) نسبت به تدوین و تصویب این سند اقدام نمایند.
شکی نیست وجود سند چشمانداز در کازرون که برپایه ی سند چشم انداز کشور تدوین شده باشد، می تواند علاوه بر پیشگیری از تصمیمات غیرکارشناسی و باری به هر جهت رفتن، نسبت به اخذ تصمیم های درست و اصولی در جهت تخصیص بودجه های جذب شده برای شهرستان، به عنوان گامی موثر قلمداد شود.
در این بین، دیگر مسائلی همچون بناف، راهآهن، بزرگراه و فرودگاه در قالب اصلی که همگان بر اجرای آن توافق نموده اند تجلی یافته و احداث کارخانه های مورد نیاز شهرستان و روش های مناسب جهت از میان برداشتن مشکلاتی همچون بیکاری، فقر و فقدان امنیت و همینطور مسیر حرکت فرهنگ و هنر شهرستان در سندی مکتوب و بلندمدت تدوین شده است.
از یاد نبریم از برجستهترین دستاوردهای تدوین چشمانداز، در واقع دستیابی به معیاری قابل سنجش و ارزیابی برای بدنه ی مدیریت یک جامعه است که برپایه ی آن می توان به عنوان مثال ده سال آینده به بررسی این مقوله پرداخت که دستگاه های اجرایی شهرستان تا چه حد توانسته اند در راستای این برنامه ی بلندمدت گام برداشته و تا چه میزان از بودجه های تخصیص یافته برای مصالح قابل تأیید عمومی گام بردارند.