پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۲۶۲۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ - ۲۲:۵۸
خودت بگو از كجا شروع كنم.

از جنوب كه نخلستان‌هايش مثل دلم داغند يا از شمال كه شالي‌هايش مثل شال تو سبز. از شرق كه صبح را در خاك‌هاي تشنه‌اش انتشار مي‌كشد و يا از غرب كه هنوز غروب را در سرسختي كوه‌هايش باور نكرده است.

بگذار از سمت خودم سفر كنم. هر چند فرقي نمي‌كند. همه‌ي دشت‌ها مثل «تنگستان» برايت دلتنگي مي‌كنند. «بندر عباس» گفته فاميليش را عوض كنند. همه‌ي آرزويش اينست كه بندر تو باشد. «زاهدان» از وقتي قصه‌ي زيبايي‌ات را از عارفان شنيد، لب مرزهاي عاشقي نشسته و ني مي‌زند.
 
‌«اهواز» دنبال پسري ديگر از «مهزيار» مي‌گردد كه حاجي عرفاتت شود و شاعر مشعرت. بي تو «خرمشهر»... چه خرمي؟ «آبادان»... كدام آبادي؟ ... چه خرمي، ... كدام آبادي؟

فرهادهاي «كرمانشاه» اين روزها بر سينه‌ي بيستون، شيريني عشق خسرويي را تيشه مي‌زنند كه در راه است. چقدر هواي نسيم تو را كرده‌اند، بادگيرهاي ‌«يزد» و منتظر است «كرمان» كه بيايي و دلش را فرش كند زير قدم‌هايت.

«شيراز» هنوز «داد از غم تنهايي...»مي‌كشد و در حسرت خالت «سمرقند و بخارا» روي دستش مانده. آنقدر اشك ريخته‌اند نرگس‌زارهاي «كازرون» كه «درياچه‌ي پريشان» دلش شور مي‌زند و ني‌ها از گوشه‌ي دلتنگيش سر مي‌روند.

عمري است بي تو از خجالت اسمش اين «زنده‌رود» سر به مرداب مي‌گذارد. چقدر ميانشان دويد و فرجي نشد؛ براي «اصفهان» شايد «چهل‌ستون» كم بود. اهل «كاشان» هم كه روزگارشان بد نبود، بي تو نه روزگار خوشي دارند و نه سر سوزن ذوقي. بگو اين «لاله‌هاي واژگون» كي سرشان را بالا بگيرند و بي هيچ شرمي عشق را در دامن «دنا» فرياد كنند؟

به خاطر نگاه تو «جمكران» آنقدر به خودش رسيده، كه «قم» از ترس چشم زخم، حق دارد يك «درياچه نمك» با خودش بردارد. «تهران» هواي تازه‌ات را انگار از ياد برده است. اينجا ديگر آسمان اول هم به زور پيداست. از سر ظهر، عابران «ولي عصر» تنها منتظر شبند كه پايان بدهند به يك روز خسته‌ي ديگر.

«تبريز» در تب ديدنت مي‌سوزد و سرما را اين روزها با استخوان‌هايش نه،... با قلبش حس مي‌كند. «رشت» پر است از «ميرزاهاي كوچك» كه در سكوت جنگل مي‌گريند و «نهضت» اشكشان سرايت مي‌كند. كبوترها مي‌نشينند به تماشا، تا بال‌هايشان نسوزد. وقتي مي‌روي بال كبوترها نسوخته، اما دل پروانه‌ها، چرا.

‌«مشهد» شاهد است كه چند بار آمدي و نماندي. وقتي كه به حرم مي‌رسي، آسمان صحن‌ها را دو خورشيد روشن مي‌كند. كبوترها مي‌نشينند به تماشا، تا بال‌هايشان نسوزند. وقتي مي‌روي بال كبوترها نسوخته، اما دل پروانه‌ها، چرا.

با اينكه رفته‌اي چقدر هستي! درست ميان اين دانه‌ها كه مي‌بارند و كنار اين سنگ‌ها كه روي سنگ بند مي‌شوند و روي تبسم‌هايي كه گاهي رنگي به لب‌ها مي‌دهند. جاي خاليت پر از عطش است و دوريت پر از دوستي.

اما اگر خواستي برگردي، پيراهن اضافي بردار، اين دور و بر، هنوز«برادران غيورت» پرسه مي‌زنند.
 
* لازم به ذکر است این اثر آقای صرافان اثر برگزیده جشنواره " آخرین منجی " است .
 
نویسنده: قاسم صرافان
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۸۸/۰۳/۲۶
0
0
سلام خدمت دوست عزیز آقای مهندس صرافان ،
استفاده کردم . پیروز وموفق باشید.بهادران
ناشناس
|
-
|
۱۸:۰۹ - ۱۳۸۸/۰۴/۰۷
0
0
قلم تان پر از بوسه باد!
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۶
اذان صبح
۰۵:۰۱:۰۲
طلوع افتاب
۰۶:۲۶:۰۳
اذان ظهر
۱۳:۰۱:۴۵
غروب آفتاب
۱۹:۳۶:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۵۳:۲۳