پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۷۶۱۵
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۷
به مناسب درگذشت استاد حسن اجتهادی:
درباره‌ی شاعر گرانمايه‌اي که انبوهی از اشعار به‌موقع منتشر نشده دارد سخن گفتن بسیار سخت است. از زنده‌یاد استاد حسن اجتهادی تا به حال یک دفتر شعر(غزل هاي جنوبي)، روانه‌ی بازار طبع شده و حجمی بالاتر از ده کتابِ در انتظار گزینش و انتشار، بر جای مانده است. در این گزارش کوتاه سعی نموده‌ام مختصات شعری این شاعر فرهیخته را تحت عنوان مقدمه‌اي براي ورود به تحليل و بررسي ساختاري آثار ايشان، به تلخیص بیان نمایم:

مروري كوتاه بر اشعار زنده‌یاد استاد سيدحسن اجتهادی

درباره‌ی شاعر گرانمايه‌اي که انبوهی از اشعار به‌موقع منتشر نشده دارد سخن گفتن بسیار سخت است. از زنده‌یاد استاد حسن اجتهادی تا به حال یک دفتر شعر(غزل هاي جنوبي)، روانه‌ی بازار طبع شده و حجمی بالاتر از ده کتابِ در انتظار گزینش و انتشار، بر جای مانده است. در این گزارش کوتاه سعی نموده‌ام مختصات شعری این شاعر فرهیخته را تحت عنوان مقدمه‌اي براي ورود به تحليل و بررسي ساختاري آثار ايشان، به تلخیص بیان نمایم:  

1- زبان اشعار اجتهادی مخصوصا در قصاید و غزل‌هايش – ضمن استفاده از کلمات امروزی و سعی در دوری از کهنه‌گرایی، دارای بافتی آرکائیک بوده و خاقانی‌وار است. اين زبان از نقطه‌نظر استخدام معانی و ابتکار مضامین و طبیعت‌گرایی، در حوزه‌ی سبک خراسانی قابل تحلیل و بررسی می‌باشد.

«شام را روزن بی‌پنجره پندارم / صبح را قمری بی‌حنجره می‌دانم...مرگ قدّیسی در خانه‌ی ابلیسم / نقش تندیسی در وسعت میدانم...آه ای بانوی نورانی جادویی / با تو خورشید غزلهای سلیمانم...به یقین دانم گر چشم بصیرت هست / شبهه‌ای نیست که خاقانی دورانم.»[1]

با مرور اولین اشعار وی که از حدود سال 1345 جوشیدن گرفته‌اند و بررسی روند رو به رشد آن درمی‌یابیم، اجتهادی زبان برساخته‌ی خود را، نه به مدد نزدیک کردن آن به زبان محاوره و ساده‌گویی(که البته در جای خود، حُسن محسوب می‌شود) بلکه به اتكاي تصویرپردازی‌ها و مکاشفه‌های پي‌در‌پي‌اش تازه می‌کند.

یاغیِ آبی‌ترین

«کوهی از شعله در شهری از برف- خواب من نیز اندیشه‌ای ژرف، این‌چنین‌ام قهرمان سرافراز خواندن- عاشق بودن و بازماندن، این‌چنین‌ام قله‌ی دورِ در آسمانْ گم- با بهارانی از روح گندم صبر آن صخره در باد و باران- ابر بارنده بر کوهساران، این‌چنین‌ام»[2]

در اين ميان گاهي انتخاب رديف و قافيه‌هاي مناسب، شعر وي را منحصربفرد نموده است؛

«بگو درمان درد شب چه خواهد شد چنين مي‌گفت ز فريادي لبالب لب چه خواهد شد چنين مي‌گفت سواران سلامت، صبح را در پيش رو دارندشب رنجور بي‌كوكب چه خواهد شد، چنين مي‌گفت»[3]

«اي شعله‌ي پر شكيب تسكين- اي آينه‌روي روشن‌آيين در دفتر سينه‌هاي خونين – بنويس كه من نمي‌نويسم برگير نقاب و صورتك را – بردار ز زخم ها نمك رابنماي شراره‌ي فلك را – بنويس كه من نمي‌نويسم»[4]

اجتهادی در شعرهای سپیدش هنرمندانه به زبان معیار روی می‌آورد با اين حال ساده‌گویی و با زبان روزمره روزمرگي‌ها را مورد نقد قرار دادن، جزء ‌ضروری شعرهایش می‌شود. بسیاری از شعرهای سپید او در حوزه‌ی شعر کوتاه می‌گنجند؛ منظومه‌های «پنجره‌های گشوده بر گلوی جهان»، «فرستنده‌های تلوزیونی من»، «طرح‌های کهکشانی» و «نامه‌های سرگشاده‌ی یاغی هزاره‌ی آخر» وی، شعرهای کوتاهی هستند که با رشته‌ی اندیشه‌اش به هم پیوند داده شده‌اند.

«من که آمدم/ دریا خودش را کنار کشید/ تا روی ماسه‌های مرطوب/ راحت قدم بزنم»[5]

«سالن فرودگاه/ پر از هیاهوست/ مسافران و رؤیاهای سفر/ خدایا چه کنم/ من که از پیش، پروازم را فاش کرده‌ام.»[6]

«نامم را اگر بگویی/ تمام رنگها را دیده‌ای/ و راهم را اگر بیایی/ پیام سنگها را شنیده‌ای»[7]

2- اجتهادی شعر را بطور غالب، با ورود به میدان مردافکن قصیده و غزل آغاز کرده است. تعدد و تنوع قصیده‌های سروده شده توسط این شاعر، به حدیست که اگر این قصاید در طول 45 سال گذشته به جامعه‌ی ادبی عرضه می‌شد، بدون اغراق می‌توانست وی را بعد از ملک‌الشعرای بهار و مهرداد اوستا، سومین احیاگر قالب قصیده معاصر معرفی نماید. اجتهادی در صفحه‌ی 20 دفتر قصیده‌های منتشرنشده‌اش نوشته است: «در حدود سالهای 48 تا 53 قصیده‌های متعددی سرودم که بعدها گم شد یا رندان ربودند. با آنکه شعرها... و حتی دفاتر زیادی از من به یغما رفت و می‌رود هیچکدام از آنها باندازه‌ی سربه‌نیست شدن آن قصاید مرا ناراحت و پریشان‌خاطر نکرد»

بنابراین، رويكرد به قالب مهجور قصیده را توسط استاد اجتهادی، باید نوعی فراروی شاعرانه از فرم غالب به شمار آورد. وي همچنين با طبع‌آزمايي در قالب‌های متفاوت مثنوی، چارپاره، قطعه، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، مسمط، رباعی، دوبیتی، ترانه و اشعار و منظومه‌های سپید و نیمایی،‌ توانایی ذهن و ذوق وقّاد خود را در آزمون فرم به نمایش گذاشته‌ است. بازی با فرم و استفاده از اشکال هندسی و نمايش پلكاني و تقطيع‌شده‌ي كلمات همچون شعر كانكريت و عدول از هنجارهاي وزن و هجاي‌ مرسوم، از تواناییهای دیگر اجتهادی است که از آن - بدون ضربه خوردن به جان شعر- در تازه کردن ذائقه‌ی مخاطب بهره برده است. «آیینه‌ای مثلثی دارم/ که هرگز مرا/ تکرار نمی‌کند/ بلکه هر بار/ با چهره‌ای تازه می‌خواند/ آیینه‌ای/ با سه ضلع درخشان/ش ع ر»[8]

یاغیِ آبی‌ترین

در دفتر «فرستنده‌های تلویزیونی من» طي صدوهفت بند با عناوین کانال یک تا کانال صدوهفت، شاهد جریان سیال خیال شاعر با موتیف برف بر صفحه تلوزیون(تصاویر برفکی) و مضامین اجتماعی و گاه عاشقانه هستیم اما اوج خیال‌اندیشی شاعر را باید در منظومه‌ی بلند «با آنچه در زمینه و صحنه است» دید؛ آنجا که مخاطب، در زیر بارانی يك‌ريز از کلمات دلنشین و صنایع بدیعی، تماشاگرِ نمايشي است كه در زمينه و صحنه‌ي خيال شاعر در حال جريان است - نمايشي با كارگرداني حسن اجتهادي-. احتمالا بیشترین حس‌ قابل انتقال به مخاطب در اين منظومه، احساس حیرت است.

«با گیسوانی از ریشه‌های نیزار/ تنم را/ آن‌چنان نی‌ زَن می‌کند/ که «مثنوی» مبهوت می‌شود/ مولانا/ دست‌افشان در صحنه می‌گذرد...»[9]

3- حجم بالای آثار اجتهادی و تنوع مطالعاتی این شاعر خلوت‌نشين، باعث شده است تا زمینه‌های متنوعی از انواع ادبی از جمله حماسی، روایی، عاشقانه، آیینی و طنز را در کنار یکدیگر تجربه نماید؛

«کج نمی‌گردم از هجوم هجا / راست چون قامت قلم هستم»[10]

زن در اشعار اجتهادی بطور عام با واژه‌ی «بانو» ظاهر می‌شود و جایگاهی ویژه و محترم دارد.

«همین دم حس می‌کنم/ که باید دستهایتان را ببوسم بانو/ و می‌دانم که همیشه باید/ دنبال رفتار دلنشین زانوی شما/ در پلکان باشم/ اما باز هم/ چیزی فراتر از این می‌خواهم!»[11]

«دل به مهمانی پر رونق تن آمده بود

و زنی سرخ به دیدار چمن آمده بود»[12]

اغلب شعرهای اجتهادی حتی آنها که با لحنی حماسی آغاز می‌شوند با حضور «بانوی ناگهانی» پی‌رنگی عاشقانه می‌یابند.

«ای نگاهت رعد رؤیا – قامتت رقص غزلها – سایه‌ات با ما و بی ما – کلّمینی یا حمیرا

میخکی آبی به سر زن – خیز و خطی بر سحر زن – دل به دریای خطر زن – کلّمینی یا حمیرا

رفتی از اندازه بیرون – از در و دروازه بیرون – جلدی از شیرازه بیرون – کلّمینی یا حمیرا»[13]

اجتهادی در خیل عظیم اشعارش، هم از طنز ملایم، مؤدب و اغماض‌گرای هوراسی بهره برده است هم طنز تلخ و گزنده‌ی جووِنالی را دست‌مایه‌ی خلاقیت خود قرار داده است؛

«اگر کتاب بداند/ که با او چه می‌کنند/ دق‌مرگ می‌شود/ و دیگر حتی حوصله ندارد که ورق بخورد»[14]

«خمودی‌ست در شرق مادر – دریغ / عمودی‌ست بر فرق دانشوران

چه حاصل در اصطبل بی‌بند و بار / که یاسین بخوانی به گوش خران»[15]

اشعار با مضامین اعتراض اجتهادی (با تاریخ قبل از انقلاب اسلامی 1357)، اشعار مقاومت برای رزمندگان و شهیدان و شعرهای آیینی وی نشانگر حضور و نظارت شاعر بر مسائل اجتماعی در هر دوره است؛

«گاهی سلمانْ‌نفَس، شعله زنم در قفس / یادی از قصه‌ی مالک اَشتر کنم

یا بنشینم به سوگ- در ظهر کربلا / یاد شهیدان آن- شام غم‌آور کنم»[16]

وجه اشتراک اشعار سپید و کلاسیک استاد را بی‌شک بایستی در دایره‌ی وسیع واژگان و غلبه جنبه‌ي خيال نسبت به ديگر عناصر شعر دانست. همین موضوع باعث شده است بسامد واژه‌ي «جهان» در شعرهایش بیشترین سهم را به خود اختصاص دهد. دست‌مایه‌ی چنین نگرش کهکشانی و فضاگونه به اشيا و اجزاي شعر وجهان پیرامون، استفاده‌ي بی‌نظیر از انواع اضافات تشبیهی، استعاری، اقترانی و بهره گرفتن از تعليق معاني و موسيقي دروني و بيروني و واج‌آرايي‌هاي گوش‌نواز می‌باشد؛ خفاشهای فحاش، عینیت یائسه، رگبار نمک، رگبار دشنه، نیشخند پاییز، سرسرای یأس، قیامت متن، خشم نئون، پرگار سرخ و ... 

«خطابه‌های جهان خطبه‌های تسلیمند / چو یادنامه‌ی فتح‌الفتوح عشق، تویی»[17]

«آنکه روبروست/ فقط از روبرو می‌نگرد/ و هیچ نمی‌نگرد؛/ در هیج شهر جهان./ آنکه می‌نگرد همه جا را/ همراه همیشگی من است.»[18]

«هستی من/ پنجره‌ی گشوده‌ایست/ بر گلوی عشق/ و اینگونه است/ که می‌توانم/ در تمام کوچه‌های جهان/ راحت قدم بزنم.»[19]

«در ساحل/ "پیکاسو"/ با یاد "گوگن" قدم می‌زند/ کشتی نقاشان/ از بندر رنگ می‌گذرد/ و "پیکاسو"/ بدنبال دستهای گوگن می‌گردد.»[20]

در جایی «شاهین گیسوان» معشوق را به شب تشبیه می‌کند و با آشنایی‌زدایی ، واژه‌ی «شب» را این‌گونه معنا می‌بخشد؛ «شب، شیهه‌ی مهاجمه، این استر سیاه»[21]

4- سخن آخر: شاعر، در «پنجره‌های گشوده بر گلوی جهان» می‌گوید: «افسوس/ لحظه‌ها در حاشیه گذشت و/ متن‌ها ناخوانده ماند.»[22] اين بند از شعر در واقع، بيان مافي‌الضمير روزهاي تنهايي شاعر است و گوياي حاشيه‌نشيني او. افسوس هاي شاعر نظير آنچه در ترجیع‌بند ذيل آمده است گاهي رنگ اعتراض به خود مي‌گيرد:

«کارگردانی مرا تصویر کرد / دست طراحی مرا تحریر کرد

عاقبت ننگی که نامش زندگیست / یاغی آبی‌ترین را پیر کرد

هر کسی در زد بگو من مرده‌ام / نعش خود را هم از اینجا برده‌ام»[23]

شخصيت زنده‌یاد اجتهادي كه گويا مشابه برادر مرحومش ناصر -طنزپرداز صاحب‌نام- با انزوا خو گرفته بود، به معناي واقعي كلمه همان است كه خود گفته است؛ ياغي آبي‌ترين. شاعری شوریده که سوار بر سمند شعرش طغیان به پا می‌کرد اما لطافت و نرمی و نازکای خیال، از پس آیینه‌ی کلامش، چونان آفتاب می‌درخشید. در شعر او، هم طبيعت نقش‌آفرين است هم اعتراض و نقد وضعيت موجود حضور دارد و هم عشق به نوع انسان؛ انسان هايي كه شايد در طول اين سالهاي شعرخيز، او را در خلوتش رها كردند اما او باز هم در هر بهار، شكوفه‌اي نو داد و دوستان اندكش گرده‌افشاني كردند. روحش شاد؛ یاد و خاطرش گرامی.

 

پی‌نوشت‌:

(نوشته فوق اولین بار سال 1393 در هفته نامه بیشاپور منتشر شد که با اندکی اصلاح بازنشر می‌شود.)

1- دفتر قصیده ها(منتشر نشده)، قصیده تندر، 1356، کازرون

2- حسن، اجتهادی(1381)، غزلهای جنوبی، نشر رهگشا، شیراز، ص55

3- همان، ص 54

4- همان، ص 50

5- دفتر پنجره های گشوده بر گلوی جهان(منتشر نشده)،‌ بند 168، 1372-1371

6- همان، بند 148، 1372-1371

7- نامه‌های سرگشاده‌ی یاغی هزاره‌ی آخر ، بند 29

8- دفتر فرستنده های تلوزیونی من(منتشر نشده)، کانال هفتاد، 1368

9- دفتر با آنچه در زمینه و صحنه است(منتشر نشده)، سال 1368

10- غزل(منتشر نشده)، «راست چون قامت قلم»، سال 1381

11- دفتر پنجره های گشوده بر گلوی جهان(منتشر نشده)،‌ بند 126، 1372-1371

12- غزل(منتشر نشده)، و زنی سرخ(منتشر نشده)، 1378

13- ترجيع بند(منتشر نشده) ، شوق شدن، 1380

14- دفتر پنجره های گشوده بر گلوی جهان(منتشر نشده)،‌ بند 69، 1372-1371

15- دفتر قصیده ها(منتشر نشده)، دراین زمهریر

16- همان، تا بسرایم تو را، 1363، کازرون

17- غزل(منتشر نشده)، فتح الفتوح،‌ 1372، کازرون

18- دفتر پنجره های گشوده بر گلوی جهان(منتشر نشده)،‌ بند 119، 1372-1371

19- همان،‌ بند 174، 1372-1371

20- همان،‌ بند 160، 1372-1371

21- غزلهای جنوبی، نشر رهگشا، شیراز، ص30

22- دفتر پنجره‌های گشوده بر گلوی جهان(منتشر نشده)،‌ بند 5، 1372-1371

23- مجموعه اشکال و تصاویر(منتشر نشده)، شعر «ای پایان من»، سال 1381

نویسنده: دکتر حسین رضوی فرد
مطالب مرتبط :
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
اذان صبح
۰۵:۳۶:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۷
اذان ظهر
۱۳:۰۸:۴۶
غروب آفتاب
۱۹:۱۹:۵۰
اذان مغرب
۱۹:۳۵:۵۲