پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۶۰۲۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۵
"نهنگی که پوست صبح را می‌شکند" دومین دفتر شعر مرتضی دهقانی و نخستین دفتر شعر فارسی اوست. کتاب اول مرتضی دهقانی با عنوان "Send My Roots Rain” به زبان انگلیسی در سال 2013 توسط انتشارات North” "Waterloo Academic Press در کانادا منتشر شد.

کازرون نما: مجوعه شعر نهنگی که پوست صبح را می‌شکند "نهنگی که پوست صبح را می‌شکند" دومین دفتر شعر "مرتضی دهقانی" از شاعران و همشهریان کازرونی است که مدت 4 سال است در کشور کانادا اقامت دارد و توسط همشهری دیگرمان، حسین رضوی فرد، شاعر توانا و طنزپرداز خوش ذوق کازرونی، نقدی بر آن نگاشته شده که به شرح زیر در روزنامه ایران. شماره 6356 – پنجشنبه 20 آبان ماه 95 – ص 12 به چاپ رسیده است.

"نهنگی که پوست صبح را می‌شکند" دومین دفتر شعر مرتضی دهقانی و نخستین دفتر شعر فارسی اوست. کتاب اول مرتضی دهقانی با عنوان "Send My Roots Rain” به زبان انگلیسی در سال 2013 توسط انتشارات North” "Waterloo Academic Press  در کانادا منتشر شد.


دفتر اشعار سپید حاضر پر است از لحظات شاعرانه و شعرهای اندیشه ورز. از همان ابتدا با دیدن عنوان کتاب، «نهنگی که پوست صبح را می‌شکند» می‌توان پیش‌بینی کرد با مجموعه شعری تصویرگرا مواجه‌ایم. غافلگیرکننده‌تر از هر چیز برای من، تجربه‌های درونی شاعر است که به خوبی شعر شده‌اند. نهنگی که مرتضی در عنوان مجموعه شعرش آورده، خود اوست که از زیر آب سر برآورده، نفسی عمیق کشیده و باز هم در اقیانوس غواصی کرده است. از همین رو غالب شعرهایش عمیق است و گاهی هم که پوست صبح را می‌شکند، هیبتش شما را درگیر می‌کند. اگر بخواهم فضایی صحبت نکنم و شما را با ظرایف شعرش در این اندک مجال شریک نمایم، لازم است چند اشاره تحلیلی اجمالی از کارهای مرتضی را ارائه کنم. کتاب یاد شده دو دفتر شعر سپید دارد؛ دفتر اول 52 شعر و دفتر دوم دارای 36 شعر کوتاه است.

مطلع کتاب، این شعر با شکوه است: «ای شعر، ای شکوه شفابخش و شادی‌ساز!/ گاهی دریچه‌ای می‌شوی/که از آن به همزادت،/به بی‌نشان پر نشانه خلقت/نیم‌نگاهی کنم/ و انگشت به دهان/ که تو آنی یا آن تو:/ مثل سیبی که از وسط دو نیم نشده.» (ص 5).

آنچه در اشعار دفتر اول و دوم جریان ثابت دارد، تأیید دایره وسیع واژگان شاعر توسط مخاطب است، به گونه‌ای که جز در چند مورد استثنا، احساس تکلف و تصنع در سرایش شعرها به مخاطب دست نمی‌دهد و به تعبیری عموم واژه‌های اشعار، فعال به نظر می‌رسند: «گنجشک‌ها مرا به اوج می‌برند، / با رقص‌های هماهنگ/ با جیک‌جیک خنده‌هاشان!/ گنجشک‌های پر‌شیطنت و بی‌رحم/ گنجشک‌های پرکشان/ گنجشک‌های درخششِ خورشید، / در صبح دمانِ نفس‌زن/از سوی افقِ اقیانوس./گنجشک‌های ساده و صمیمی/همان گنجشک‌ها/همان چشم‌هایت!» (ص 22) این شعر نمونه‌ای موفق است از آن دست شعرهایی که بواسطه آهنگ طبیعی کلام و شکل سالم زبان با پایان‌بندی خوب، مخاطب را غافلگیر می‌کنند و کشفی با آمیزش کلمات و تصاویر اتفاق می‌افتد.

شاخصه دیگر اشعار مرتضی که بر کلیت کتاب سایه افکنده است، حس غربت است. دوری شاعر از موطن خود باعث شده تا آرکی‌تایپ بازگشت به موطن مادری و نوستالژی طبیعت جنوب که زادگاه مرتضی هست در جاهایی بخوبی مخاطب را متأثر نماید؛ «سفر، سنگینی می‌کند/ روی روحی که آواره نقشه‌هاست/ و مدام فاصله‌ها را سبک‌سنگین می‌کند/ و مرزها را، دور یا نزدیک، دیگر می‌شناسد/.../ مثل لاک‌پشتهای تازه‌زاده شده/ که بی‌تاب بازگشت به اقیانوسند...» (ص 38). «دختر بخارا!/ دقیقه‌ای زیر این درخت با من بنشین/ این باغ عقیق است، / این دیوار گِلی به قدمت دیوارهای پای‌کلان است/ به عشق دیدار تو، / دیدار پراگ و کراکوو را به لقائش بخشیدم، / پیراهن گُلی!/ بنشین تا بگویمت/ این‌جا دختران من/ گُلی به پیراهن نمی‌آویزند/ و گلویشان متورم از آوازهای نخوانده عاشقانه است/ بنشین تا بگویمت.»(ص 67). «تاکستان‌ها/ در من شرابی نمی‌ریزند/ انگورها/ غوره نشده می‌ریزند؛/ خُمی خالی/ بی‌هیچ عالَمی»(ص90)

نهنگی که پوست صبح را می‌شکند

در شعرهای تصویرگرا آنچه بیش از همه اهمیت دارد این است که تصویر در خدمت فضای شعر باشد، به عبارتی صِرف ارائه تصاویر متعدد و حتی بدیع نمی‌توان شعری را موفق دانست. تصویر رقص درختان تنومند و رشد آنها بخوبی در خدمت شعر عمل نموده است: «همه در خوابیم شاید/ آنی که پرنده، / سحرگاه می‌خواند/ و رنگ افق/ شبیه چیز دیگری نیست:/ وقتی درختان تنومند شهر/ با رقص ریشه‌ها/ رشد می‌کنند./ همه در خوابیم شاید/ و خواب می‌بینیم/خرمالوها آبدار شده‌اند/ و زمان زایش زیتون است،/ و دل خوش می‌داریم/ به کتابی که ورق زده‌ایم» (ص29). «دور می‌شویم از راستی صدای باران/ بر درخت‌هایی که یک‌یک/ برهنه می‌شوند با شمارش ریزش برگ‌ها...» (ص 35). «پیشانی‌اش به پهنای دشت سرخی بی‌انتها/ و عمق چشم‌هایش به طول تاریخ جنگی/ به معنای بیوگی در بیست سالگی» (ص 70).

بخش مهمی از شعریت شعر را باید به کشف شاعرانه و اتفاقی نسبت داد که شاعر می‌آفریند. این کشف و اتفاق همیشه نیازمند تصویرگرایی در شعر نیست تا حدی که برخی صاحبنظران معتقدند نیرومندترین شعرها آن شعر است که نیاز به تصویر نداشته باشد و مصداق آن را بسیاری از کارهای سعدی شیرازی می‌دانند. کشف‌های دفاتر شعر مرتضی، بیشتر از نوع تصویری هستند و البته به غایت شاعرانه و صمیمی: «عشق با چه شروع می‌شود؟/عین! همان حرف سخت؛/ یا همان چشم‌هایش» (ص 64). «شین/ شهوتی است شورانگیز/ برای همیشه ماندن/ میانه عشق/ و شک در عبور از چشمهایش»
(ص 64). «اعجاز تو این است/ که خورشید من/ در شب می‌شکفد» (ص 75).

نکته دیگر شعر مرتضی، مایگان شعر اوست, مایگانی اندیشه‌ورزانه که گاهی بخوبی از ابهام بهره می‌گیرد و پررنگ‌ترین عنصر خیال در شعرش می‌شود: «نقصان‌های روح/ جهان را بسط می‌دهند/ در وسعت هزارتوی تخیل، / این نزدیک‌ترین سرای سفرها/ به دورترین قصیده‌های نبودن و بودن./ و در این تبانی نقصان و تخیل/ تنها عشق/ تن در نمی‌دهد به حضور یا ناحضور معانی، هیچ.»(ص 15).

از لغزش‌های زبانی مجموعه شعر یاد شده که اندک هستند باید به برخی اشکالات ویرایشی و گاه مشکلات بلاغی اشعار اشاره نمود؛‌ در شعر ذیل که کشف قابل قبولی هم صورت‌بندی شده است می‌توان به جای «بدارم» کلمه «بگیرم» یا «می‌گیرم» یا «نگه‌ می‌دارم» را قرار داد و به روانی نفوذ شعر کمک نمود: «تنها/ ای دوست!/ دغدغه دل من/ همین جاذبه است/ و سیب رها شده‌ای/ که در آسمان تو چندی خواهد چرخید./ به جز/ سیب/ جاذبه/ و چرخش/ توانم به اندیشیدن نیست/ این سیب سرخ را بالا بدارم/ آنچنان که زمینی پست/ یارای جذبش نباشد!» (ص 26).

مرتضی در شعر «یک عاشقانه» به زبان روایی رو آورده است. زبان روایی می‌تواند شاعر را به دام داستان‌نویسی شاعر مسلک بیندازد. مشابهت زبان این شعر با داستان شاعرانه آندره ژید در کتاب «مائده‌های زمینی» و نام بردن از مکان‌هایی که شاعر دیده است از تازگی کلام شاعر کاسته است.»... با غوغایی در دل/ بر سنگ‌فرش‌های سَنت‌کترین/ به نورهای هزار‌رنگ زل می‌زدم/ و چیزی را می‌جستم»...

یکی از اشکالاتی که رفع آن می‌تواند خوانش شعرهای کتاب را تسهیل نماید نامگذاری یا شماره‌گذاری اشعار است. شاید به دلیل فقدان همین شماره‌گذاری هم باشد که مؤلف نتوانسته است فهرستی برای اشعار تدوین و ارائه نماید که این نقیصه ضعفی برای یک کتاب شعر محسوب می‌شود.

شعر مرتضی دهقانی به دور از هیاهوی شعرهای پایتخت که اغلب به هم شبیه شده اند – هرچند گاهی به زبان شاملو متمایل می‌شود – ضمن حفظ بکری و تازگی خود، دو زیست بوم جنوب ایران و کشور کانادا را در خود درونی کرده است؛ و با اندکی سماجت و سختگیری، می‌تواند آینده‌ای روشن و ماندگار را در میان شاعران سپید سرای ایران برای خود رقم بزند.

* حسین رضوی فرد دانشجوی دکترای پژوهش هنر

منبع: روزنامه ایران - شماره 6356 - پنجشنبه 20 آبان ماه 95 - صفحه 12

نویسنده: حسین رضوی فرد*
مطالب مرتبط :
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
منتقد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۴
0
0
سلام از اقای رضوی فرد دو خاطره متضاد در ذهن من است اول: هیات رهروان ولایت دوم: تبلیغ کتاب های دکتر شریعتی و امثال ان مرحوم وحالا نقش دیگر غلو در تعریف وتمجید از مثلا شعر های بی سر وته اگر این اشفته کلمات شعر است پس نثر جیست وهذیان و بیربطی جیست
ناشناس
|
Germany
|
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
0
0
بسیار ظریف و زیبا نوشته بودید جناب رضوی، بنده هم ترغیب شدم این کتاب شعر رو تهیه و مطالعه کنم. البته باید به این شاعر بزرگ هم بابت طبع لطیف شون تبریک بگم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
اذان صبح
۰۵:۰۷:۰۷
طلوع افتاب
۰۶:۳۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۲:۴۰
غروب آفتاب
۱۹:۳۳:۳۵
اذان مغرب
۱۹:۵۰:۰۷