پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۱۵۹۲
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۰
* اخلاق جلالی
* جلال‌الدین دوانی
* به‌تصحیح: عبدالله مسعودی آرانی
* تهران: اطلاعات، 1391

جلال‌الدین محمد بن سعدالدین اسعد دوانی (830-908 ق) حکیم و فیلسوف بزرگ قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است. او از بزرگ‌ترین حکیمان ایران و معروف‌ترین دانشمند قرن نهم هجری به‌شمار می‌رفته و چون آخرین کسی است از بزرگان علمای این کشور که جامع همۀ علوم زمان خود بوده، شهرت و امتیاز خاص دارد (نفیسی، 1363: 1/265). وی در کتب تراجم شیعه و سنی اغلب «علامه» خوانده می‌شود و در برخی از حواشی و متون کتب منطق هم «فاضل» نامیده شده، ولی در تذکره‌ها و بین مردم بیشتر به لقب «جلال‌الدین» اشتهار یافته است (دوانی، 1334: 60).

از جلال‌الدین دوانی آثار متعددی (بیش از هشتاد اثر) در موضوعات مختلف اخلاق، کلام، سیاست، فلسفه، عرفان، تفسیر، فقه، ادبیات و ... برجای مانده است (رک: پورجوادی، 1377: 81-130). در میان تمام این آثار، اخلاق جلالی (لوامع‌الاشراق فی مکارم‌الاخلاق) اهمیت ویژه‌ای دارد. این اثر که تقریر دیگری از اخلاق ناصری خواجه نصیر طوسی است، مهم‌ترین تألیف دوانی به‌شمار می‌آید و در سیر اخلاق‌نویسی در تفکر اسلامی جایگاه خاصی دارد. بسیاری از آثار اخلاقی متأخر از این کتاب تأثیر پذیرفته‌اند؛ اخلاق عالم‌آرا (اخلاق محسنی) به فارسی تألیف محسن فانی کشمیری (درگذشتۀ 1081 یا 1082 ق)، اخلاق علایی به ترکی از قنالی‏زاده علی افندی (متوفی 979 ق) و جامع‌السعادات به عربی اثر ملا مهدی نراقی (وفات در 1209 ق) از این دست است (پورجوادی، 1377: 96). دوانی در این اثر در میان نظرات اخلاقی خود، ابیاتی از شعرای معروف فارسی و عربی نقل می‌کند؛ ابیات حافظ شیرازی تعداد قابل توجهی از این اشعار را تشکیل می‌دهند که علاوه بر رساله‌های مستقل دوانی در شرح اشعار حافظ، می‌توانند به فهم این اشعار کمک کنند. نثر کتاب به‌خصوص در مقدمه، ادبی و مسجع است.

با این وجود تا چندی پیش تصحیحی انتقادی از این کتاب در ایران منتشر نشده بود و پژوهشگران تنها به چاپ‌های سنگی هندوستان دسترسی داشتند؛ درحالی‌که نقد اخلاق جلالی، یعنی اخلاق منصوری اثر غیاث‌الدین منصور دشتکی به‌صورت انتقادی چاپ شده بود. البته در سایت کتابخانۀ ملی ایران، تصحیحی از این کتاب به‌کوشش حمیدرضا شش‌جوانی و محبوبه خراسانی توسط انتشارات پرسش آبادان در سال 1388 ثبت شده، اما گویا این تصحیح اساساً منتشر نشده است.

به هر حال، درنهایت این اثر ارزشمند به‌کوشش عبدالله مسعودی آرانی به چاپ رسید و محققان ایرانی توانستند چاپی منقّح از این کتاب در اختیار داشته باشند؛ از این‌رو باید تلاش مصحح کتاب را ـ فارغ از چگونگی چاپ آن ـ ارج نهاد. با توجه به اهمیت اخلاق جلالی و ناشناخته ماندن آن در عصر حاضر، در این یادداشت به‌اختصار به معرفی و بررسی این تصحیح و نقاط ضعف و قوّت آن خواهیم پرداخت.

مقدمۀ مصحح بر کتاب (در بیست صفحه) شامل شرح زندگانی دوانی و تألیفات او، معرفی اخلاق جلالی و ویژگی‌های سبکی آن، نسخه‌های مورد استفاده و مقایسه‌ای کوتاه میان بخش‌هایی از این کتاب با اخلاق ناصری و مرآت‌الخیال شیرعلی‌خان لودی است. البته پیش از همه باید گفت برخلاف روی جلد و صفحۀ عنوان کتاب و همچنین پایان مقدمه که تنها نام عبدالله مسعودی آرانی به‌عنوان مصحح آورده شده، چند بار در مقدمه به واژۀ «مصححان» به‌جای «مصحح» بازمی‌خوریم (دو بار در ص23 و یک بار در ص24). این مسئله این گمان را در ذهن می‌پروراند که این کتاب به‌کوشش دو مصحح به مرحلۀ چاپ رسیده و درنهایت حق یکی پایمال شده است. در هر حال، شایسته است مصحح محترم و یا ناشر توضیحی در این باره ارائه دهند.

آنچه دربارۀ زندگی دوانی در مقدمۀ این اثر گنجانده شده، در عین اختصار بسیار فاضلانه و مشتمل بر دقایق زندگی دوانی است؛ گرچه گاه لغزش‌ها و یا سهل‌انگاری‌هایی دیده می‌شود؛ مثلاً در همان صفحۀ نخست مقدمه آمده است که وی مقدمات علوم را در زادگاه خود نزد پدر آموخت و در ادامه در آنجا که نام استادان وی در شیراز را نام می‌برد باز هم نام پدر دوانی دیده می‌شود (ص10). همچنین نام مولانا محیی‌الدین کوشکناری که از اساتید جلال‌الدین در شیراز بود (خواندمیر، 1362: 4/604)، به‌اشتباه «کوشکباری» ضبط شده است (ص10). در آنجا که مسعودی آرانی قصد دارد برخی از شاگردان معروف جلال دوانی، همچون امیدی تهرانی و اهلی شیرازی را معرفی کند، جمله به‌یکباره ناقص می‌ماند؛ بگذریم از این مسئله که این جملۀ ناقص هیچ ارتباطی با جملۀ پیش از خود ـ که درباب پیروی خواجه نصیر طوسی از ابن‌سینا و دوانی از سهروردی است ـ ندارد. حال که بحث ویرایش به میان آمد، باید اشاره کرد که گرچه این کتاب ویراستار هم داشته است و با اینکه ما قصد احصا کردن اشتباه‌های نگارشی و ویرایشی را نداریم، در این مقدمه از این نظر مشکلات قابل توجهی دیده می‌شود1.

البته مسعودی آرانی از رسالۀ ارزشمندی که محمدعلی بن محمدنبی دوانی در شرح حال وی نوشته (رک: بختیار، 1349: 447-456)، مغفول مانده است. مؤلف این رساله که از دیار جلال‌الدین دوانی بوده، در اثر خود به اطلاعات جالبی، از جمله دربارۀ لوح مزار او (همان: 449)، غاری در آن روستا که جلال‌الدین در آن به عبادت پرداخته و چند اربعین به ریاضت مشغول بوده (همان: همان‌جا) و تدریس مذاهب اربعه و سپس گرویدنش به مذهب تشیع (همان: 452) اشاره می‌کند.

بخش آثار و تألیفات دوانی (صص17-18) بسیار ناقص است. پژوهشگر محترم تنها به دو اثر او ـ شرح رباعیات و دیوان ـ اشاره‌ای گذرا می‌کند و با ذکر نام کسانی که آثار او را برشمرده‌اند و اشاره به موضوعات کتاب‌های جلال‌الدین دوانی، این بخش را به پایان می‌برد؛ گرچه شایسته بود حداقل برخی از آثار مهم دوانی همچون شرح بر ابیاتی از دیوان حافظ و گلشن راز، صیحه و صدا، فی ایمان فرعون، تهلیلیه و رساله در اخلاق نام برده شود. مقایسه میان این رساله در اخلاق که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ دانشگاه استانبول موجود است (رک: پورجوادی، 1377: 97) و اخلاق جلالی می‌تواند بسیار سودمند باشد. او در ترتیب تاریخی پژوهشگران حوزۀ کتابشناسی دوانی هم اشتباه کرده و متأخرترین این کوشش‌ها را از رضا پورجوادی (1377) دانسته است، حال آنکه وی پیش از کسانی چون سید احمد تویسرکانی (1381) مقالۀ خود را منتشر ساخته‌اند.

در این مقدمه (ص18) دربارۀ دیوان جلال‌الدین دوانی می‌خوانیم که دکتر حسین‌علی محفوظ آن را در سال 1973 میلادی در بغداد به طبع رسانده است، درحالی‌که دکتر محفوظ تنها مقاله‌ای با عنوان «شعر فارسی» در همان سال براساس نسخه‌ای خطی و برخی کتب تذکره منتشر کرده که شامل تمام ابیات دوانی هم نمی‌شود (رک: محفوظ، 1973: 43-73).

بخش ویژگی‌های سبکی کتاب (صص21-23)، در عین اختصار بسیار دقیق و علمی است؛ گرچه اغلب برای موارد مذکور شاهدمثال‌هایی ـ که آن‌ها را مستند و سودمندتر می‌کرد ـ نیامده است. همچنین بهتر بود خصوصیات رسم‌الخطی نسخه‌ها تفکیک و در بخش مستقلی گنجانده می‌شد.

متأسفانه در این مقدمه تمام نسخه‌های خطی اخلاق جلالی معرفی و بررسی نشده و ایراد اساسی کار هم همین‌جاست؛ یعنی از میان بیش از صد نسخه‌ای که از این کتاب در کتابخانه‌های ایران (رک: درایتی، 1389: 8/1093-1097) و همچنین برخی کتابخانه‌های دیگر کشورها ـ مثل نسخۀ مورّخ 917 ق موزۀ بریتانیا (اونس، 1344: 667)، دست‌نویس کتابت‌شده در 1046 ق کتابخانۀ سلطنتی کپنهاگ (افشار، 1346: 690)، نسخۀ دانشگاه لنین‌گراد مورّخ 1053 ق (دانش‌پژوه، 1358: 304) و نسخۀ دانشگاه لس‌آنجلس مربوط به سدۀ دهم و یازدهم (همو، 1362: 75) ـ وجود دارد، تنها هفت نسخه استفاده شده2 و جالب‌تر اینکه با وجود نسخه‌ای که مورّخ سال 900 ق است و در دارالکتب المصریه نگهداری می‌شود، نسخۀ اساس این تصحیح، چاپ سنگی 1283 ق نول‌کشور بوده است. البته در این زمینه توضیحات مسعودی آرانی مبهم است؛ زیرا ذیل عنوان «نسخۀ اساس»، هم نسخۀ 900 ق و هم چاپ سنگی 1283 ق را معرفی می‌کند و می‌نویسد:

«تصویر نسخۀ متعلق به دارالکتب المصریه (ش 10) ... این نسخه در زمان حیات مؤلف به سال 900 ق در لکهنو کتابت شده است و ... کاتب چند نسخه در اختیار داشته است. این نسخه اقدم و اکمل و اصح نسخی است که مصححان یافته، آن را اساس کار خود قرار داده‌اند. چاپ سال 1283 ق نول‌کشور. این کتاب با حواشی محمدهادی علی و محمد عبدالغفور می‌باشد.» (ص23).

از آنجا که نسخۀ شمارۀ 2 مصحح همان نسخۀ دارالکتب مصر است و با توجه به تصاویری که از نسخۀ اساس آورده شده (صص33 و 41)، اساس قرار دادن چاپ سنگی نول‌کشور مسجّل می‌گردد. حال سؤال اینجاست که با وجود نسخۀ مورّخ 900 ق و نسخه‌های بسیار قدیمی و در دسترس دیگری که حتی مصحح آن‌ها را ندیده و بسیاری از آن‌ها به قرن دهم تعلق دارند (رک: درایتی: همان‌جا)، اساس قرار دادن یک چاپ سنگی و خلط اطلاعات آن با نسخۀ دارالکتب مصر چه توجیهی دارد؟ نکتۀ دیگر دربارۀ نسخۀ اساس اینکه در همان چند سطر آغازین کتاب (ص47)، دو بار از آن عدول شده و ضبط نسخ دیگر ملاک قرار گرفته است. باید پرسید این نسخۀ اساس کذایی که از همان ابتدا بنای مخالفت با سایر نسخه‌ها دارد و به‌زعم مصحح محترم ضبط آن اشتباه است، چرا باید نسخۀ اساس قرار گیرد؟ این اختلاف ضبط نسخۀ اساس و ترجیح دیگر نسخه‌ها در صفحات بعدی هم به‌صورت قابل توجهی دیده می‌شود.

نکتۀ دیگر دربارۀ نسخه‌های مورد استفاده در تصحیح اینکه در پانویس برخی صفحات متن اخلاق جلالی (صص47، 50، 52، 54، 59 و ...) از نسخه‌ای با علامت اختصاری «ﻫ» یاد شده، درحالی‌که در مقدمه چنین نسخه‌ای معرفی نشده و جزو نسخه‌های مورد استفاده نیامده است.

در پایان مقدمه هم فهرستی از منابع مورد استفاده در آن آورده شده است که با توجه به اینکه دیگر شاهد فهرستی از منابع در پایان کتاب نیستیم، ایراد دارد؛ یعنی مشخصات کتاب‌شناسی آن‌همه منبعی که در حواشی و تعلیقات و ... بدان‌ها ارجاع داده شده، نیامده است. با آنکه در مقدمه ارجاع براساس نام مؤلف است، در تعلیقات به نام کتاب ارجاع داده شده و آنجا که مأخذ سخن مسعودی آرانی در تعلیقات، در منابع مقدمه معرفی شده (ص320)، به نام مؤلف آثار ارجاع داده شده است.

دربارۀ متن مصحَّح اخلاق جلالی توسط مسعودی آرانی باید پس از بررسی تمام نسخه‌های استفاده شده و نسخ قدیمی‌ای که وی در این تحقیق آن‌ها را در اختیار نداشته، نظر داد اما ظاهر کار نشان می‌دهد مصحح در این زمینه موفق بوده و توانسته است متنی صحیح از این اثر ارائه دهد.

تعلیقات مفید و تقریباً مفصلی نیز با استفاده از منابع متعدد و معتبر زینت‌بخش صفحات پایانی کتاب است (صص308-341). بخش قابل توجهی از این تعلیقات از حاشیۀ نسخۀ اساس (همان چاپ سنگی) نقل شده است. با این حال، آنچه در توضیح نکات و اصطلاحات این اثر می‌توانست مفید و بسیار راهگشا باشد، رساله‌ای است از محمد یوسفعلی هندی با عنوان سواطع‌الآفاق فی شرح لوامع‌الاشراق که در شرح اخلاق جلالی است. نسخه‌ای از این اثر که در قرن سیزدهم هجری تألیف شده، در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری می‌شود3. این شرح در 648 صفحه و به‌صورت مزجی است؛ یعنی به‌گونه‌ای شرح شده که جدا کردن توضیح از متن اصلی جز با وضع نشانه‌های قراردادی ممکن نیست.

در اینجا به‌عنوان نمونه شرح چند جملۀ آغازین اخلاق جلالی را از این کتاب نقل می‌کنیم تا اهمیت آن بیشتر نمودار شود. به‌تبع اصل نسخه که در آن جملات مربوط به متن اخلاق جلالی با خطی ممتد در بالا مشخص شده است، در اینجا نیز متن از شرح را این‌گونه (البته با خط ممتد در زیر جمله) نشان داده‌ایم:

«افتتاح کلام به نام واجب‌الاعتصام سلطانی سزد که به امر نافذ ازلی جنود مجنّدۀ اعیان ممکنات را از سرحدّ عدم به دارالملک وجود متوجه ساخت و منشور خلافت کبری به نام آدم خاکی مرقوم رقم عنایت گردانیده، او را به حلّۀ خلّت و اصطفا و تشریف اضافت و اجتبا بنواخت.

افتتاح: آغاز نمودن. اعتصام: چنگ درزدن. جنود: جمع جند، بالضم، حشم. مجنّده: بضم اول و فتح نون مشدّده، مجتمع و یاری کرده شده. اعیان: جمع عین، به معنی شخص و نفس و مردم. مراد از خلافت کبری، خلافت الهی است که آدم علیه‌السلام را جهت آن خلقت فرموده تا امر معروف و نهی منکر به‌جا آرد و در مطلع تفصیل آن خواهد آمد. حلّه: بضم حای مهمله و تشدید لام، لباس و پارچه که ساتر تمام بدن بود. خلّت: بضم خای معجمه و تشدید لام، دوستی. اصطفا: برگزیدگی. اجتبا: کذلک. تشریف: بزرگی. اضافت: بالکسر، نسبت. قوله تشریف اضافت: اشاره است به آیۀ کریمۀ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي یعنی حق جلّ و علا می‌فرماید که دمیدم در آدم از روح خود. پس مشرّف کرد روح ابوالبشر آدم را علیه‌السلام به تشریف اضافت به ذات خود؛ کذلک اشارت است به‌سوی قوله تعالی مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ و به حدیث قدسی که فرمود: خَمَّرْتُ طینَۀ آدَمْ بِیَدَیَّ أرْبَعینَ صَباحاً که در این هر دو تصریح است به آنکه خلقت آدم علیه‌السلام و تخمیر جسد شریف او خاص به ید قدرت بوده، بلاتوسط غیری و قول او اجتبا، اشارت است به این آیه: ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى‌ یعنی پس‌تر برگزید آدم را پروردگار او، پس قبول کرد توبۀ او را و راه نمود او را به ثبات بر توبه.» (هندی، سواطع‌الآفاق فی شرح لوامع‌الاشراق: 5-7).

در فواید ارائۀ فهرست‌های مفیدی از آیات و اعلام و اماکن و ... موجود در متن هرچه سخن گفته شود کم است. این نمایه‌ها پژوهشگر را در اسرع وقت به آنچه در پی آن است، می‌رسانند. خوشبختانه این چاپ از اخلاق جلالی فهارس مفیدی دارد (صص342-403)؛ گرچه در نحوۀ ارائۀ این بخش هم ایراداتی دیده می‌شود. نمایه‌های این کتاب عبارتند از: آیات کریمه، احادیث، جمله‌ها و عبارت‌های عربی، ابیات فارسی، ابیات عربی و فهرستی کلی از مصدرها، اسم‌ها، اصطلاح‌ها و غیره. اولاً کاش این نمایۀ عام پایانی هم اختصاصی می‌شد و برای هر یک از اشخاص، اماکن، کتاب‌ها، ترکیبات و ... فهرستی جداگانه می‌آمد. دوم اینکه به‌خصوص در این نمایۀ عام اشتباهات و نواقصی دیده می‌شود. به‌نظر می‌رسد در این فهرست برای آوردن لغات و ترکیبات هیچ معیاری وجود ندارد؛ مواردی چون «آراسته»، «آداب سخن گفتن»، «فی‌المثل»، «مادام» و ... نمایه شده، اما «آداب نوامیس» (ص300) نیامده است. نواقصی هم در فهرست اعلام موجود در این نمایه دیده می‌شود؛ به‌عنوان نمونه، شهاب‌الدین سهروردی در صفحۀ 14، ملک‌شاه در صفحۀ 117 و ابوحامد غزالی در صفحۀ 118 متن آمده‌اند اما در انتها نمایه نشده‌اند. همچنین لازم است در فهرست، نام هر شخص به تعداد اشکال مختلفی که مراجعه‌کننده ممکن است به‌دنبال آن باشد، در ترتیب خود بیاید و تمام موارد به نام اشهر و یا نام اصلی آن شخص ارجاع داده شوند؛ مثلاً نام «شیخ شهاب‌الدین سهروردی» باید با عناوینی چون «شیخ اشراق»، «سهروردی، شهاب‌الدین»، «شهاب‌الدین سهروردی» و ... بیاید، نه اینکه همانند نمایۀ این کتاب، این شخص تنها با عنوان «شیخ شهاب‌الدین مقتول» (ص383) ذکر گردد. در این فهرست، نام مؤلف کتاب در دو عنوان آمده است: «محمد بن اسعد دوانی» (ص393) و «مولانا جلال‌الدین دوانی» (ص399) که باید هر دو یکی شوند.

نکتۀ آخر اینکه برخی از اعلام موجود در فهرست منابع مقدمه (صص28-30) هم در این نمایه ذکر شده‌اند (ملک‌الشعرای بهار، انتشارات امیرکبیر، رحم‌علیخان ایمان و ...)، حال آنکه این‌گونه فهارس جزء متن کتاب به‌شمار نمی‌آیند و در صورت پذیرش این روش باید همان نمایه‌های پایانی کتاب را نیز فهرست کرد!


پی‌نوشت

* دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران ar.foroutan@yahoo.com

1. به‌عنوان نمونه بنگرید به صفحۀ 17 که تنها در یک پاراگراف است، یا آنجا که «مهم‌ترین» مشدّد آمده (ص18)، صفحات 25-28 که بدون آنکه مورد «الف» مشخص شود، موارد «ب»، «ج» و ... ذکر شده و صفحات 37-38 که در آن، نسخۀ دارالکتب مصر که میکروفیلمی از آن در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می‌شود، با عنوان «نسخۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران» آمده است.

2. یکی از نسخه‌های استفاده‌شده، نسخه‌ای است شخصی در تملّک خاندان بنی‌طباء بیدگلی مورّخ 967 ق؛ همین‌که مصحح توانسته است نسخۀ دیگری را جز آنچه در کتابخانه‌ها وجود دارد شناسایی کند، بسیار ارزشمند است.

3. این اثر به‌کوشش نگارندۀ این سطور تصحیح شده است. امیدوارم به‌زودی نسخۀ طبع‌شدۀ آن با حواشی و مقدمه‌ای درخور در دسترس پژوهندگان قرار گیرد.

کتاب‌نامه

- افشار، ایرج، 1346، «نسخ خطی فارسی کتابخانۀ سلطنتی کپنهاگ»، نسخه‌های خطی. زیر نظر محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار. دفتر پنجم. تهران: دانشگاه تهران.

- اونس، مردیت، 1344، «نسخ خطی فارسی در موزۀ بریتانیا»، نسخه‌های خطی. زیر نظر محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار. دفتر چهارم. تهران: دانشگاه تهران.

- بختیار، مظفر، 1349، «رساله‌ای در شرح حال جلال‌الدین دوانی». دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. شمارۀ 72 و 73.

- پورجوادی، رضا، 1377، «کتابشناسی آثار جلال‌الدین دوانی». معارف. دورۀ پانزدهم، شمارۀ 1 و 2.

- خواندمیر، غیاث‌الدین، 1362، حبیب‌السیر فی اخبار افراد بشر. زیر نظر دکتر محمد دبیرسیاقی. چاپ سوم، تهران: کتابفروشی خیام.

- دانش‌پژوه، محمدتقی، 1358، «کتابخانۀ دانشگاه لنین‌گراد»، نسخه‌های خطی. زیر نظر محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار. دفتر هشتم. تهران: کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران.

- __________، 1362، «فهرست نسخه‌های خطی فارسی دانشگاه لس‌آنجلس»، نسخه‌های خطی. زیر نظر محمدتقی دانش‌پژوه و اسماعیل حاکمی. دفتر یازدهم. تهران: دانشگاه تهران.

- درایتی، مصطفی، 1389، فهرستوارۀ دست‌نوشت‌های ایران (دنا). تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.

- دوانی، علی، 1334، شرح زندگانی جلال‌الدین دوانی. قم: چاپخانۀ حکمت.

- محفوظ، حسین‌علی، 1973، «شعر فارسی». کلیةالآداب (دانشگاه بغداد). العدد 16.

- نفیسی، سعید، 1363، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی. چاپ دوم، تهران: فروغی.

- هندی، محمد یوسفعلی، سواطع‌الآفاق فی شرح لوامع‌الاشراق. نسخۀ شمارۀ 10644 کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی.


منبع: کتاب ماه ادبیات، شماره 84، فروردین‌ماه 1393، صص20-23
نویسنده: عبدالرسول فروتن*
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۲/۲۴
اذان صبح
۰۴:۴۱:۵۶
طلوع افتاب
۰۶:۱۱:۳۳
اذان ظهر
۱۳:۰۰:۱۴
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۰۵
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۲۷