نگاه اول

زمانی که دوستان و همکاران رسانه­ ایم در کازرون­ نما برای پنجمین سالروز شروع به کار این سایت اینترنتی سفارش مطلب دادند، طبیعتاً نخستین چیزی که مانند ابزاری برای نوشتن نیاز داشتم، آمار بود. نوشتن در خصوص پنج سال فعالیت کازرون نما، همچون هر نوشتار مشابه دیگری، نیاز به داده­ های آماری متعددی دارد تا به مدد ابزارهای آماری بتوان این عملکرد را بهتر تجزیه و تحلیل نمود. اکنون اما تنها آماری که بنده در اختیار دارم آن است که در لحظه ی نگارش این یادداشت 10668مطلب اعم از خبر، مقاله، گزارش، گفتگو و... در کازرون نما منتشر شده است. از این آمار هم چیزی نمی توان استخراج کرد جز آنکه کازرون نما طی پنج سال گذشته به طور متوسط روزانه 5.8مطلب بر خروجی خود قرار داده است.

از دید کمی، این آمار، عددی قابل توجه برای یک سایت محلی محسوب می­شود، اما طبیعتاً این آمار، صرفاً آماری کمی بوده و بجز همین میانگین، چیز دیگری را نمی تواند نشان دهد. مثلاً نه می تواند از کیفیت مطالب اطلاعی به دست دهد و نه از میزان تراکم آنها در بخش های مختلف خبر، مقاله، گفتگو و... . امیدوارم همکاران رسانه ای من در کازرون نما، اهتمامی کرده و برای واکاوی بهتر عملکرد خودشان، دامنه ی این آمار را بسط دهند تا به تحلیل روشن تری از عملکرد خود دست یابند.

بدون تردید با اتکا به داده های آماری مشخص و واقعی می توانند به عنوان مثال به این سوال پاسخ دهند که حجم اصلی مطالب آنها مربوط به چه نوع مطالبی است؟ آیا سایتی که قرار بود «سایت جامع» باشد، توانسته است طی این چند سال «جامع» باشد و به تمامی حوزه­ هایی که می­تواند مصداق این جامع بودن قرار بگیرد، بپردازند؟

در استخراج آمارها مثلاً می توان تعداد مقاله های برگرفته شده از سایت های دیگر و تعداد خبرهای گرفته شده از خبرگزاری های دیگر را جدا کرد و دقیقاً مشخص نمود چه مقدار از مطالب این سایت توسط نویسندگان آن یا به سفارش مستقیم آنها تولید شده است.

این توضیح را ضروری می دانم که حتی اگر تمامی مطالب این سایت از سایت های دیگر گرفته شده باشند (که صدالبته چنین نیست) چیزی از اهمیت کارکردی آن برای فضای رسانه ای کازرون کم نمی کند. چنین آماری تنها می تواند راهنمای بهتری برای فعالیت های آتی سایت باشد. به هر حال کازرون پس از چند تجربه موفق و نیمه­ موفق و البته ناپایدار، در خصوص فعالیت های رسانه­ ای در حوزه ی اینترنت، نیاز به سایتی داشت که بتواند در این فضا دوام بیاورد و اکنون کازرون نما ثابت کرده است که طی این پنج سال، از پس هرچیزی که برنیامده باشد، حداقل توانسته به خوبی از پس چنین مقوله ای برآید و از بین شهروندان اینترنتی کازرون، مخاطبانی برای خود دست و پا کند.

نگاه دوم

مرداد 87 و چند روز پس از شروع به کار سایت کازرون نما، در وبلاگ شخصی خود مطلبی نوشتم با عنوان «کازرون نما، گام پررنگ تر اصولگرایان کازرون». در آن مطلب آورده بودم «از این پس با بررسی روند کلی مطالب ارائه شده در کازرون­ نما، علاوه بر بهره­ مندی از کلیه­ ی آنها، می­توان مسیر حرکت فکری راست سنتی کازرون که از دریچه­ ی فکری و اجرایی اصولگرایان جوان محقق می­ شود را جستجو کرد.»

اکنون با نگاهی به پنج سال فعالیت این سایت اینترنتی، می توان دید که آن پیش بینی تقریباً به وقوع پیوست، اما نه با آن کیفیتی که انتظار می رفت. طی سال­های گذشته، راست سنتی کازرون ترجیح داد از تریبون رسانه­ های چاپی خود همچون سلمان و شهرسبز سخن بگوید و در عین حال به فراخور حال و به وقت لزوم، نیم نگاهی هم به سایت هایی همچون کازرون نما، نرگس نیوز و اخیراً عصر کازرون داشته باشد و گه گاه از دریچه­ ی آنها حرف بزند. که البته این هم طبیعی است، به هر حال طیف سنتی، همچنان ابزارهای سنتی را مطلوب­ تر می­ داند.

کازرون نما که روزگاری توسط یکی از شاگردان آیت­الله مصباح یزدی و نویسنده کتاب «گفتمان مصباح» اداره می­ شد، مدیران بعدی خود را هم از ادبیات نزدیک به همان دیدگاه برگزید. گرچه طی این سال­ها حسرت خواندن یک «نگاه دائمی» از دریچه­ ی این تفکر به مسائل شهرستان بر دلم ماند، اما همان چند مطلبی که به قلم نویسندگان این سایت منتشر شد، باز هم غنیمتی بود. مطالبی که مشخصاً قرابت فکری راست جوان کازرون را به اسلافشان نشان می­داد.

به عقیده من، کازرون نما اکنون یک خبرخوان خوب است. خبرهای مربوط به کازرون را که توسط خبرگزاری­های مختلف و سایت­ های متعدد اینترنتی منتشر می­ شود، به خوبی رصد کرده و به موقع منتشر می­کند. اما گمان کنم که مدیران این سایت هم می­دانند فرصت­های زیادی را برای خبرسازی و گشودن دریچه­ های جدید بر روی اخبار شهرستان داشتند و نتوانستند از این فرصت استفاده­ ی مطلوبی ببرند. گرچه به ندرت در برخی از حوزه­ های خبری ـ مانند انتخابات­ های مختلف ـ که نویسندگان این سایت فعال می­ شدند، شاهد تولیدات متعددی از سوی آنها بودیم، اما مطمئناً دست­ اندرکاران این سایت فرصت­ های زیاد دیگری را برای خبرسازی در حوزه­ های دیگر هم داشتند.

با شادباش غروب پنجمین سال فعالیت، امیدوارم که در طلوع سال ششم، مدیریت کازرون­ نما جامه راوی بودن را از تن درآورده و اهتمام بیشتری در تولید محتوا، براساس دیدگاه­ هایشان داشته باشند.

پاسخ موسس کازرون نما

كازرون نما: ضمن تشكر از اجابت درخواست كازرون نما توسط آقاي عباس‌پور در نگارش اين مقاله؛ از آنجا كه در بخش‌هايي از مقاله‌ي حاضر نكاتي از سوي ايشان درباره‌ي مؤسس اين سايت مطرح شده بود لذا توضيحات زير از سوي حجت الاسلام رضا صنعتي جهت انتشار در ذيل اين مقاله ارسال شد كه توجه خواندگان محترم را به مطالعه‌ي آن جلب مي‌كنيم.

***

به نام خدا

برادر گرامي‌ام جناب آقاي عباسپور در مقاله‌ي خود نكاتي را مطرح كرده‌اند كه موجبات تعجب بنده را فراهم آورد. لذا نه به هدف دفاع از خود بلکه برای دفاع از حق؛ نکاتی را عرض می کنم.

1. شيوه‌ي اينجانب در اداره‌ي كازرون نما كه الحمدلله از سوي مديران پس از بنده نيز ادامه يافته است تلاش براي استفاده‌ي حداكثري از ظرفيت‌هاي شهرستان در اين سايت بوده است. در اين راستا؛ براي بنده و ديگر دوستان تفاوتي نمي‌كرد كه مثلاً فردی مانند جناب عباسپور دارای گرايش اصلاح طلبي يا مانند برخی اشخاص دیگر دارای گرايش اصولگرايي باشد. مهم اين بود كه كازرون نما بتواند در حد وسع خود از ظرفيت‌هاي اين شهرستان استفاده كند. بر همین اساس بود که جناب عباسپور به پیشنهاد بنده مدتی مسئولیت بخش گردشگری این سایت را بر عهده داشت و تا زمانی که فرصت داشتند بدون کمترین دغدغه ای (از سوی ما) این مسئولیت را ادامه می دادند.

2. تاکنون مقالات متعددي از افراد مختلف با گرايش‌هاي متفاوت در اين سايت منتشر شده و نيز دعوت‌هاي متعددي از افراد توانمند با سلایق گوناگون براي اداره‌ي سرويس‌‌هاي مختلف اين سايت صورت گرفته است.

3. اگر كازرون نما سايتي جناحي براي ترويج تفكرات اصولگرايي (به معناي حزبي آن) بود نمي‌بايست از شخصي مانند جناب عباسپور با تفكرات اصلاح‌طلبي براي مديريت بخش گردشگري آن دعوت به عمل مي‌آورد و نيز اگر جناب ايشان كازرون نما را سايتي جناحي مي‌ديدند؛ نمي‌بايست دعوت آن را به همكاري مي‌پذيرفتند.

4. حتي اكنون كه چندين سال از آن تاريخ مي‌گذرد نيز قسمتي از گزارش‌هاي سرويس گردشگري اين سايت به بازنشر مواضع جناب ايشان (گاهي در حد تيتر يك صفحه‌ي نخست سايت) اختصاص مي‌يابد اقدامي كه در هيچ يك از رسانه‌هاي اصولگراي شهرستان مشابه آن را نخواهيد يافت.

5. نكته‌ي خلاف واقع ديگري كه در مقاله‌ي آقاي عباسپور وجود دارد ادعاي شاگردي اينجانب نزد آيت الله مصباح يزدي است. هر كس با معناي استاد و شاگردي در فضاي حوزه‌هاي علميه اندك آشنايي داشته و علاوه بر آن؛ از تاريخ آخرين دوره‌هاي تدريس‌ ايشان آگاهي داشته باشد؛ مي‌‌تواند به خلاف واقع بودن اين ادعا اذعان كند. مگر آنكه شركت در دروس عمومي اخلاق ايشان را به شاگردي تعبير كنيم. که البته براي هر طلبه‌اي كه در مكتب اسلام و تشيّع تعليم يافته‌ و به ارزش فراگيري علم آگاه است، مسلماً شاگردي دانشمند بزرگي چون آيت الله مصباح يزدي يك افتخار بزرگ محسوب مي‌شود.

6. ميان شاگردي يك استاد در هر علم با قبول يا رد مواضع سياسي وي هيچ‌گونه نسبتي وجود ندارد. چه بسيارند شاگرداني كه برخي نظرات استاد خود را در همان رشته از علم نمي‌پسندند چه رسد به آنكه بخواهند اين شاگردي را به پذيرش تمام مواضع سياسي ـ اجتماعي وي تعميم دهند.

7. درباره‌ي كتاب «گفتمان مصباح» نیز همين بس كه تاكنون هيچ يك از نشريات وابسته به مؤسسه‌ي امام خميني (ره) به تبليغ اين كتاب نپرداخته‌اند.

8. اگر قصد جناب عباسپور اشاره‌ي صادقانه‌ به انديشه و روش اينجانب بود مي‌بايست به دو كتاب ديگر بنده كه يكي در نقد و رد مقالات هفته نامه‌ي پرتو سخن درباره‌ي انديشه‌ي سياسي آيت الله هاشمي رفسنجاني و ديگري در تبيين مواضع آقاي «هاشمي در سال 88» نگاشته شده نيز اشاره‌اي مي‌كرد. خصوصاً آنكه اين دو كتاب در سال‌هاي مظلوميت آقای هاشمي ـ كه دفاع از وي هزينه‌هاي بسياري را به دنبال داشت ـ نگاشته شدند.

9. در پايان اين برادر گرامي را به خویشتنداری بیشتر در نوشتار و شناخت دقيق جريان‌هاي فكري و سياسي شهرستان و کشور توصيه مي‌كنم