زنده باد دکتر نیلی قهرمان

پس با این حساب از درفشانی های دکتر نیلی می توان نتیجه گرفت که همه گرانی ها و بدبختی ها و دلار 3500 تومان و پراید 19 میلیون و برنج کیسه ای 60 هزار تومن و قطع سهمیه دلار دولتی برای واردات دارو از یک سو و تخصیص همان دلار دولتی برای وارد کردن خودروهای دولتی توسط از ما بهتران همگی معلول گفتمان 3 تیر، کنار گذاشتن تنش زدایی یک طرفه و بازگشت قطار انقلاب به ریل خود است! واقعا خودت هم به حرفات اعتقاد داری خدا وکیلی؟!؟!

دیروز شاهد نامزدی آقای هاشمی برای دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری بودیم. شرکت کردن یا شرکت نکردن ایشان در انتخابات، مسئله ایست که به خودشان مربوط می شود، ولی آنچه که در این زمینه لازم است به آن توجه شود این است که آیا ایشان با برنامه های جدید اقتصادی به میدان می آیند یا اینکه هنوز عقاید سنتی تجمل گرایی و حمایت از اقتصاد آزاد و سرمایه داری را در ذهن خود می پرورانند؟ سیاستهای قبلی ایشان در دوران سازندگی، نتایج خود را نشان داده و زیاد شدن فاصله طبقاتی، مصرفی شدن جامعه، رواج استفاده از کالاهای لوکس خارجی، سرکوب و تضعیف صنایع و کالاهای ساخت داخل، تورم نزدیک به پنجاه درصد، سرمایه دار شدن ناگهانی عده ای از نزدیکان ایشان موسوم به کارگزاران سازندگی، که نمونه آن شهردار وقت تهران می باشد، از جمله این نتایج است. اینکه در زمان کنونی نیز اقتصاد ما در شرایط نامناسبی است، شکی در آن نیست. تورم نقطه به نقطه به رقم بیش از چهل درصد و تورم کلی بیش از سی درصد است، کارخانه ها و صنایع کوچک روند انحطاط و ورشکستگی را به سرعت می پیمایند، نقدینگی به بالاترین حد خود رسیده، نظارت کافی بر عملکرد بانکها و بنگاههای بزرگ اقتصادی مانند صنایع خودروسازی وجود ندارد، اینها همه و همه نشان از نبود یک برنامه ریزی محکم و دقیق اقتصادی دارد و متاسفانه عدم اجرای صحیح قانون هدفمندی یارانه ها، سوء مدیریت تیم اقتصادی دولت، و همچنین نوسانات قیمت ارز ناشی از تحریمهای بی سابقه علیه کشور، همه و همه بر این مشکلات دامن زده است. ولی آیا بر هم زدن وضع موجود در جهت بهبود اوضاع، به هر قیمتی امکان پذیر است؟ آیا روی آوردن به شخصی که ... دارد ولی عملا هیچ اعتقادی به ... ندارد، حلال مشکلات است؟ آیا جز اینست که ایشان در طول هشت سال ریاست جمهوری خود، با وجود تمام خدماتی که به کشور عرضه داشتند، ولی بالاترین فشارها بر قشر متوسط و ضعیف جامعه به واسطه سیاستهای ایشان و اطرافیانشان وارد شد؟ اگر امروز سری به سایتهای خبری بزنیم می بینیم که در بین کاربرهای اینترنتی ایشان برخلاف سالهای گذشته و به لطف وضع ناموزون اقتصادی امروز، توانسته اند عده ای را به طرف خود متمایل کنند. البته اینگونه افراد اکثرا از بین نسل جوان بوده و مسلما از فضای اقتصادی حاکم بر جامعه در شانزده سال پیش و قبل از آن اطلاع کافی ندارند و فشار اقتصادی آن زمان را لمس نکرده اند. ولی گفتن این نکته ضروری است که ایشان همانطور که در بین اقشار با سطح درآمدی متوسط به بالا، هوادارانی دارند، ولی در بین چند دهک پایین جامعه که اتفاقا جمعیت بالایی هم دارند، از اقبال کمی برخوردار هستند که به نظر من همین عامل موجب شد که ایشان برای شرکت در انتخابات شک و تردید داشته باشند. چون هرگز نمی خواهند ناکامی های گذشته شان تکرار شود. باید توجه داشت که سرنوشت انتخابات را کاربران اینترنتی وبینندگان سایتهای خبری تعیین نمی کنند. تجربه نشان داده که درصد بسیار بالایی از رای دهندگان حتی یکبار هم به یک سایت خبری مراجعه نکرده یا حتی روزنامه هم نمی خوانند. پس نمی توان براساس نظردهی عده ای نسبت به یک یا چند خبر، نتیجه گیری کلی در مورد فضای حاکم بر کشور داشت، که در صورت وقوع چنین امری اشتباه راهبردی انتخابات ریاست جمهوری قبلی تکرار شده و بعضی توهم رای بالا را در سر می پرورانند. در آن برهه نیز عده ای با استناد به فضای حاکم بر کلان شهرها و اقشار پردرآمد جامعه تصور کردند که پیروز انتخابات هستند. ولی هیچ توجهی به جمعیت شهرهای کوچک، روستاها و مناطق کمتر توسعه یافته نداشتند و نخواستند این حقیقت را بپذیرند که نامزد رقیب محبوبیت بالایی نزد این اقشار دارد. حال موعد امتحانی دیگر است. مسلما باید وضع کنونی جامعه بهبود یابد و جراحات سیستم اقتصادی کشور التیام یابد تا مشکلات معیشتی مردم مرتفع گردد. به نظر من امروز کشور نیاز به یک تفکر نو در عرصه اقتصادی دارد که نه اقتصاد غلط دوران سازندگی را به مردم تحمیل کند و نه سیاستهای نادرست و آزمون و خطا و قانون گریزی دولت دهم را ادامه دهد و نه اینکه مانند دوران اصلاحات، اقتصاد را به حال خود رها کرده و فقط بازیهای سیاسی و باند بازی ملاک قرار گیرد. حال قضاوت با همه ماست و برماست که با مسئولیت پذیری و نگاه موشکافانه و به دور از هر گونه اغراض شخصی و سیاسی و بانگاه باز و روشنفکرانه آینده ایران زمین را به دست فردی اصلح، مومن، پاک و شجاع دهیم تا آیندگان نیز از انتخاب صحیح ما بهره مند گردند.

آقاي رستگار در 8 سال گذشته هم با همين استدلال‌هاي مضحك براي احمدي نژاد تبليغ مي‌كردند اما نتيجه‌ آن همه حرافي وضعيت امروز است.
اما امروز دوره اين حرف‌ها گذشته است. شايد شما براي راي آوردن كانديداي مورد نظرتان به افرادي دل خوش كرده باشيد كه نه از اينترنت خبر دارند و نه حتي روزنامه مي‌خوانند. اما خوب است بداني كه امروز در هر خانواده افرادي هستند كه اهل زندگي اجتماعي و مطالعه روزنامه و كتاب و اينترنت و ... هستند و در اين دوره با جان و دل براي هاشمي تلاش خواهند كرد.

استدلال های آقای رستگار به نظرم جالب است. ایشان نقد منصفانه دارند. آقای ناشناس شما هم بدون که هاشمی آدمی نیست که برای امثال تو دل بسوزونه. اون قبل از همه چیز به فکر درست کردن کارنامه ... میوفته و تا بخواد به تو برسه چهارسالش تمومه. البته اگه انتخاب بشه.....

آقای ناشناس بهتر است بدانی که من در دوره قبل از آقای رضایی طرفداری کردم و در ستاد ایشان فعالیت داشتم. ولی در این دوره انتخاب من آقای رضایی نیست.جنابعالی طوری صحبت می کنی انگار صد ساله که من رو میشناسی.همینجوری که نمیشه درباره کسی قضاوت کرد آقای ناشناس. حداقل من این جرات رو داشتم که ناشناس نباشم. توچی که انگار از اسم خودتم می ترسی!!!

آقای ناشناس. معذرت میخوام ولی جنابعالی بازپرس هستی که تفتیش عقاید می کنی؟ من به هر کس رای دادم به خودم مربوطه. مگه من به رای شما بی احترامی کردم که شما میخوای تخریب کنی؟ من تو اولین نظرم هم به کسی توهین نکردم. فقط نظرم رو گفتم. لفظ استدلالهای مضحک رو که نشانه عصبانیت بیش از حد شماست به نظرم مناسب نبود. والله ما بیکاریم که نظر میذاریم. وقتی تحمل صدای مخالف اینقدر سخته و آدمها رو از کوره به در میبره نباید اصلا نظر گذاشت. حالا میمونیم تا 25 خرداد که دیگه نتیجه ها مشخص میشه. اگه اون چیزی شد که مورد نظر منه که هیچ. اگه اون چیزی شد که مورد نظر جنابعالیه که به رای مردم احترام می گذاریم. ممکنه من اشتباه کنم و آقای هاشمی خوب باشه. ولی امیدوارم همونطور که گفتم کسی بیاد که برای این ملت بدرد بخوره و ما رو در جهان روسفید کنه. حالا هر کی میخواد باشه و به هر جناحی وابسته باشه من که نمیخوام وکیل یا رییس یا فرماندار بشم . تو همه دولتها یکجور بودم از این به بعد هم همین طوره......

دکتر حمید میرزاده: سرزمین ایران با تاریخی کهن و مردمانی فرزانه با استقبال از شریعت مقدس اسلام نقش برجسته‌ای در تاریخ تمدن انسانی و اسلامی دارد. پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران نقطه امیدی برای تمام مسلمانان جهان شد بالندگی و توفیق آن سرمشقی برای مردم آزاده دنیا به شمار می‌آید. تحمل جنگی ناخواسته و دفاعی مقدس، تنها در سایه ایمان و رشادت ملت سرافراز به رهبری حکیمانه حضرت امام (ره) و دولت خدمتگزار فراهم شد. عدم تسلیم در مقابل دنیایی از زور و دشمنی، صفحه اول کارآمدی نظام دینی بود. خاتمه‌ی جنگ که خسارت‌ها و ویرانی‌های دهشتناکی را بر جای داشت، آغاز دیگری از تبلور توان‌مندی نظام دینی شد. بازسازی خرابی‌های جنگ، عمران و توسعه کشور در سرلوحه کارها قرار گرفت. بنابراین سال 1368 سرآغاز فصل نوینی از آبادانی کشور شد.
من نیز که بعداز پیروزی انقلاب اسلامی همواره توفیق خدمت در عرصه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور را داشتم با تصدی معاونت اجرایی نخست وزیر محترم وقت جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، در دوران دفاع مقدس و در کوران جنگ، شاهد سختی‌های اداره کشور در آن شرایط دشوار بودم. با تداوم مسئولیتم به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهوری، همت و حلاوت بازسازی کشور را در دولت پرتلاش حضرت آیت‌اللّه هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور محترم وقت شاهد بودم تا آن‌که به خواست ایشان در سال 1374 به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه، عهده‌دار مسئولیت خطیر دیگری شدم.
در روزهایی که اداره سازمان برنامه و بودجه به این‌جانب سپرده شد، علی‌رغم موفقیت‌های دولت در بخش‌های عمرانی، تولیدی و زیربنایی، التهابات تورمی و سقوط پیوسته و فزاینده ارزش پول ملی به عنوان یک مشکل اساسی پیش‌رو بود و بدین ترتیب مهار تورم و جلوگیری از ارزش پول ملی به عنوان اولویّت کاری دولت درآمد. در عین حال بایستی روند رشد شاخص‌های بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حفظ می‌شد، لذا اجرای سیاست‌های تثبیت اقتصادی در دستور کار قرار گرفت. به‌کارگیری سیاست‌های تثبیت سبب شد نرخ تورم از 4/49 به 2/32 درصد در سال 1375 کاهش یابد و در عین حال رشد تولید ناخالص داخلی از 5/4 درصد به 2/5 درصد، رشد سرمایه‌گذاری از 2/3 درصد به 3/8 درصد بالغ شده و نرخ بیکاری از 6/10 درصد در سال 1374 به 9 درصد در سال 1375 تقلیل یابد. افزایش تراز بازرگانی خارجی به 4/7 میلیارد دلار، کاهش کل بدهی‌های خارجی و بهبود ساختار سررسید بدهی‌ها از دیگر موفقیت‌های سال 1375 بوده است و با تجدید جدول زمانی تعهدات سررسید شده که در سال 1372 به یازده میلیارد دلار بالغ شده بود تقریباً در سال 1375 تعهدات سررسید شده حذف شد. با توجه به فضای اعتماد ایجاد شده در سطح بین‌المللی از بار هزینه‌های بهره وام‌های کوتاه‌مدت تأمین مالی واردات کاسته شده و در نتیجه‌ی تغییر ساختار و شیوه اخذ اعتبار، بهره وام‌های کوتاه‌مدت از 20 درصد به 5/7 درصد کاهش یافت. بدین ترتیب با توجه به بهبود چشم‌گیر سایر شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سال 1375 از جهات مختلف قرین موفقیت شد.
ایام اشتغال در سازمان برنامه و بودجه تا پایان دولت جناب آقای هاشمی رفسنجانی ادامه داشت و خاطره‌ی خوش ملاقات پایانی اعضای دولت با حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب به یاد ماندنی است، هدیه دولت به رهبری فرزانه انقلاب گزارش آماری از تحولات متغیرها و شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. گزارش مزبور در فرصتی کوتاه در سال 1376 به‌وسیله دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه تهیه و توسط رئیس جمهوری محترم وقت تقدیم مقام معظم رهبری شد مجموعه‌ای که روند تحولات متغیرها را در قالب جداول و نمودارها ارایه می‌کرد و اگرچه در آن زمان فرصتی برای تحلیل روند تحولات به‌دست نیامد، لیکن همواره در صددآن بودم، که خوشبختانه این کار انجام شد.
مرور تحولات دوره‌ی مورد بررسی (1376- 1368) نشان‌گر موفقیت‌های قابل توجهی است، رشد تولید ناخالص داخلی در این دوره به 4/6 درصد بالغ شد که در واقع میانگین رشد 11 درصدی سرمایه‌گذاری و بالارفتن بهره‌وری نیروی کار از عوامل اصلی آن به شمار می‌آیند. مصرف کل به قیمت‌های ثابت به‌طور متوسط 6/6 درصد رشد یافت، لیکن ترکیب تقاضای اقتصاد با توجه به شتاب رشد سرمایه‌گذاری جنبه تولیدی بیشتری به‌خود گرفت.
کسری بودجه مزمن 50 درصدی سال 1367 به توازن بودجه تبدیل شد و ترکیب هزینه‌های دولت به‌نفع هزینه‌های عمرانی تغییر کرد. تراز منفی بازرگانی خارجی کشور مثبت و سنگینی تعهدات و بدهی‌های خارجی سبک شد.
نرخ رشد جمعیت به کم‌تر از نصف یعنی 3/1 درصد تقلیل یافت و در مقابل امید به زندگی با بیش از 6 سال افزایش 5/69 سال رسید، درصد باسوادی از حدود 9/68 درصد در سال 1368 به 5/79 درصد افزایش یافت و بیکاری 2/14 درصدی به 1/9 درصد کاهش یافت. مشارکت زنان در عرصه فعالیت‌های اجتماعی افزایش یافت و از بار تکفل اقتصادی کاسته شد. شاخص فقر که در سال 1367 به 31 درصد می‌رسید در سال 1376 به حدود 18 درصد کاهش یافت. در کنار رشد و استحکام اقتصادی، درآمد سرانه و رفاه اجتماعی بالا رفت و سیاست محوری تسهیلات رفاهی و بهداشتی پوشش فراگیری در شهرها و روستاها و مناطق محروم یافتند. زیر بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حد قابل توجهی رشد یافتند. بخش‌های آب و کشاورزی و نیرو گسترش چشم‌گیری پیدا کردند. بیش از 60 سد مخزنی ساخته شد و توسعه شبکه‌های آب‌یاری و زهکشی و سایر اقدامات بخش کشاورزی سبب گردید که محصولاتی نظیر گندم و محصولات زراعی رشد سالانه‌ای حدود 60 درصد را تجربه کنند. ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور که کم‌تر از 13 هزار مگاوات بود به 23 هزار مگاوات بالغ شد و تولید انواع حامل‌های انرژی و صنایع فولاد، مس و آلومینیوم به میزان قابل توجهی بالا رفت و محصولات فولاد، سیمان و پتروشیمی دارای رشد متوسطی معادل 3/18، 3/5 و 21 درصد شدند.
بخش‌های اجتماعی و فرهنگی از آموزش‌های عمومی گرفته تا تحقیقات عالی، فعالیت‌های فرهنگی و امور جوانان و ورزش همه‌گی رشدهای بالایی را تجربه نمودند. تعداد دانش‌آموزان از حدود 8/13 میلیون نفر در سال 1368 به حدود 8/18 میلیون نفر در سال 1376 افزایش یافت و علی‌رغم این رشد در نتیجه مجموعه سرمایه‌گذاری‌های انجام شده تراکم دانش‌آموز در کلاس و نسبت دانش‌آموز به معلم کاهش یافت، تعداد دانش‌جویان از 447 هزار نفر در سال 1368 به حدود 3/1 میلیون نفر در سال 1376 رسید و زیربناهای آموزش عالی و تحقیقات تا 5 میلیون مترمربع گسترش یافت و تیراژ مطبوعات از 5/176 میلیون نسخه بالغ شد. و سرانجام زمینه مناسبی برای ادامه حیات روبه رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور فراهم شد. با اجرای طرح‌های زیربنایی، سخت افزارهای فنی، تربیت نیروی انسانی ماهر و تحقیقات کاربردی، ذخیره‌ای ارزشمند برای اداره کشور فراهم آمد، که اطلاعات آن در مجموعه حاضر گردآوری شده است.
http://www.hashemirafsanjani.ir/sites/default/files/amar-sokhan.pdf