پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / علمای شیعه / علی دوانی / متن / از نگاه دیگران / گفتاري از آيت الله سبحاني درباره استاد علي دواني

آنچه در زير مي آيد گفتار كوتاهي از حضرت آيت الله جعفر سبحاني است كه به درخواست روزنامه ايران درباره اين محقق و نويسنده پر تلاش و دلسوز بيان داشته اند .

   
    بسم الله الرحمن الرحيم

    «يرفع الله الذين آمنوا منكم و الذين اوتوالعلم درجات»
 
    براي من افتخار است كه بتوانم برخي از خدمات مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقاي دواني، آن عالم بزرگوار، را بيان كنم. هرچند در اين وقت مختصر تنها به گوشه اي از خدمات ايشان اشاره مي كنم. البته در همين شماره مجله «مكتب اسلام» مقاله اي نسبتاً جامع راجع به ايشان تهيه كرده ايم كه ان شاءالله چاپ و منتشر مي شود.
 
    در درجه اول، ايشان مواهبي داشتند كه ديگران كمتر دارند و يا لااقل افرادي كه اين موهبت را دارند كم اند. غالباً افرادي هستند كه داراي بيانند، اما در قلم فوق العاده نيستند. گروهي هم هستند كه اصحاب قلم اند، اما در بيان فوق العادگي ندارند. خالق متعال به ايشان هر دو قوه و موهبت را داده بود، هم در بيان و هم در قلم قوي و نيرومند بود. وقتي منبر مي رفت و يا سخنراني مي كرد، سخنراني مؤثر، جمله بندي هاي مرتب و داراي محتواي مفيد بود و هرگاه هم كه تصميم به نوشتن مي گرفت بهترين عبارات را استخدام مي كرد و روشن و واضح مي نوشت. در واقع، هم «علمة البيان» بود و هم «ن و القلم و ما يسطرون».
 
    نكته ديگر اين كه ايشان در نوشته هاي خود، هميشه خلأيي را در نظر مي گرفت و آن خلأ را پر مي كرد. اين مسأله در نويسندگي فني مهم است. مثلاً هنگامي كه مجله مكتب اسلام تأسيس شد و ايشان هم يكي از مؤسسان اين مجله بودند آنچه خلأ احساس مي شد اين بود كه نسل جوان آن روز با علما و دانشمندان شيعه در طول قرون، آشنا نبودند و اگر هم آشنا بودند آشناي لفظي بودند. ايشان اين مطلب را برعهده گرفتند كه علما و دانشمندان شيعه را به نسل جوان معرفي كنند، آن هم نه فقط به صورت نقلي، بلكه به وجه تحليلي و تحقيقي . لذا نوشته هاي ايشان در مجله مكتب اسلام درباره «مفاخر اسلام» بسيار پرمطلب، تحليلي، مفيد و سودمند بود.
 
    ايشان همچنين احساس كردند كه نوشتن داستان، آن هم داستان هاي واقعي، اثرش بيشتر از داستان خيالي است. چون در داستان خيالي، خواننده مي گويد اين داستان را فكر نويسنده ساخته، اما اگر داستان واقعي باشد اثرش بيشتر است. از اين رو شروع به نوشتن «داستان ماه» كردند. نوشته ايشان سبب شد مرحوم شهيد مطهري هم «داستان راستان» را نوشتند ولي سبقت با مرحوم آقاي دواني بود.
 
    هنگامي كه درباره زندگاني محقق بهبهاني (وحيد بهبهاني) نوشتند، آنچنان محققانه و جامع الاطراف و مستند بود كه مرحوم آيت الله بروجردي به يكي از اطرافيانشان فرمودند: در اين كتاب مطالبي هست كه من از آن اطلاعي نداشتم و از اين كتاب بهره گرفتم. به هرحال، هدفمند بودن نويسنده خيلي مهم است، اين كه خلأيي را احساس كند و با نوشتار خودش آن را پركند.
 
    يكي ديگر از خصايص و ويژگي هاي ايشان اين بود كه نسبت به تشيع و گسترش آن علاقه فراواني داشت تا بتواند با بيان مفاهيم تشيع در دل جوانان و كساني كه دور از تشيع هستند، نفوذ كند. لذا اگر ملاحظه كنيد يكي از آثار نخستينش، ترجمه جلد سيزده بحارالانوار (مهدي موعود) درباره حضرت ولي عصر سلام الله عليه است و سپس كتاب هايي درباره تشيع و مباني آن نوشتند. اين هم خود، يكي ديگر از ابعاد وجودي ايشان را تشكيل مي داد.
 
    از نظر ابعاد خلقي و اخلاقي، انساني بسيار رئوف و مهربان بود. در دل نسبت به احدي عقده اي نداشت. نسبت به همه محبت و علاقه داشت، حتي اگر كساني درباره ايشان بي لطفي كرده بودند، در آخر از آنها هم مي گذشت، سينه وسيعي داشت. ايشان در انقلاب اسلامي هم سهم عظيمي دارند. بهترين كسي كه تاريخ انقلاب را نوشته است اوست. خيلي ها تاريخ انقلاب را نوشته اند، ولي در نوشتن تاريخ، گاهي عقايد خود و حب و بغض شخصي را مدخليت داده اند. ايشان آنچه را نوشته اند، واقع و نفس الواقع است. نوشتن تاريخ انقلاب توسط ايشان از تأليف كتاب «نهضت دو ماهه روحانيون ايران» شروع شد و نخستين كسي كه در اين باره قلم زد ايشان بود، اما به صورت مختصر.
 
بعدها هم آن را در چند جلد منتشر كردند و من برخي از آنها را مطالعه كرده ام. با توجه به اين كه من در متن آن وقايع بوده ام، انصافاً نفس واقع را بيان كرده اند و حق همه را ادا كرده اند. در مسائل انقلابي بايد زحمات افراد را گفت و اگر هم نويسنده مطلبي دارد، ارتباطي به تاريخ انقلاب ندارد. امانت در نقل تاريخ، يكي ديگر از ويژگي هاي آن مرحوم است.
 
    ايشان همچنين آثار شعري هم دارند. كم گفته اند اما مليح و زيبا سروده اند. گاهي اشعاري اجتماعي و اخلاقي همچون «حقوق زن» دارند كه بسيار زيباست. همچنين نوشته هايي در مجله مكتب اسلام دارند كه بدون نام ايشان چاپ شده است. در سال هاي نخستين تأسيس مجله، قاعده چنين بود كه دو مقاله بنويسيم. مقاله اي به قلم و نام، و مقاله اي بدون نام. مي توان از سبك و سياق قلم و موضوعات ايشان، آنها را شناسايي و استخراج كرد.
 

    اميدوارم ان شاءالله دوستان عزيز ايشان با نشر آثار او به نحو احسن بتوانند ابعاد علمي و فكري او را ثبت و در جامعه منتشر كنند. ان شاءالله خداوند منان درجاتشان را عالي تر بفرمايند. وسلام الله عليه يوم ولد و يوم مات و يوم يبعث حياً.



[بازگشت]