پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / شهدا / نصرالله ایمانی / متن / نامه / نامه به برادر 1

باسمه تعالي

 

خدايا وعدهاي كه به من دادهاي وفا و امر حكم مرا تمام و جاي پاي مرا محكم كن.

 

خدايا دست از طلب ندارم تا كام من بر آيد يا جان رسد به جانان يا جان ز تن بر آيد

 

سلام اي عبد صالح خدا ...

 

نميدانم تو را به چه اسمي صدا بزنم مجبورم مثل غريبهاي تو را بندهي خدا صدا كنم، اما با يك خصوصيت و آن صالح بودن تو.

 

بله برادر مثل اين است كه اشكي خونين و غمگير از چشمان آسمان بر گونههاي پر چروك دنياي من سرازير ميشود و در و ديوارهاي شهر سوسنگرد اين قتلگاه جوانان و اين قربانگاه اسماعيليان خميني نقاب سياه و تاريكي را به خود پيچيده و سپيدهدم اين شهر، ريگزارها و شنزار اين صحاري سوزان را مشكين كرده و سحرگاهان صداي تكبير مؤذن چون آه احد احد شهيدان در لحظات آخرين قلبها را به تپش آخرين واميدارد.

 

بله برادر روزهاي ما كمكم رنگ ديگري ميگيرد و اعضاي بدن خرد شده ما حركتي ديگر آغاز كرده و چشمهسار خشكيده بينايي ما باز به جريان افتاده و نهر بدبوي قلب ما با آنچه نميتوانم توصيفش كنم لايروبي ميشود.

 

بله برادر درست با اين اوصاف بندهي خدا در انتظار دوران طلايي خود به سر ميبرد و اين روزهاي تيره زندگي را در آرامشي بيوصف به سر ميكند و به سر ميبرد. ايامي را در دنياي زور و تزوير و ظلم و فساد و تيرگي و ضلالت.

 

برادر دعا دعا دعا و اگر تو را نديدم حلال حلال حلال

 

اسبها را زين كنيد و چكمهها را بپوشيد

 

و دستها را بالا بزنيد

 

آماده باش

 

تا لحظهاي ديگر

 

شايد لحظهاي ديگر شما را بخوانند

 

او در پيش

 

و شما در قفا

 

و راستي آيا وضوي شهادت گرفتهايد؟

 

لالههايتان را آوردهايد

 

و آيا آماده ايد؟

 

بله برادر خدا ميداند.

 

و تبريك بر تو برادر شهادت شهداي كربلا و عاشوراي يكشنبه شب مبارك بر تو شهادت سيدالشهداي زمان بهشتي و منتظري و 72 بار تبريك تبريك
[بازگشت]