پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / نویسندگان / محمدمهدی مظلوم زاده / متن / مصاحبه ها و مقالات / باغ نظر کازرون

مرحوم محمد مهدی مظلوم زاده

 

یک مسافر انگلیسی : باغ نظر کازرون در هیچ جایی نظیر ندارد.

 

اشاره: یکی از جاذبه های دیدنی و نیز آثار تاریخی کازرون (( باغ نظر )) کازرون است.

وجه تسمیه باغ نظر این است که اگر نظر را به حروف ابجد تبدیل سازیم سال ساخت این باغ بدست می آید یعنی سال 1150.

 

باغ نظردر طول تاریخ حیات خود تغییرات زیادی یافته است. با این حال لازم می آید که باغ نظر را دوباره احیا کنیم. کاشتن درختان نارنج، لیمو، بکرایی و... و نیز جلوگیری از ساخت اطاقهایی برای هر نوع کاربری و ... می تواند دوباره ما را به فضای گذشته باغ نظر برگرداند.

 

خواجه علی قلی خان افشار، در سال 1150 هجری قمری، در جنوب غربی شهر کازرون و به فاصله ی کمی از شهر، باغی احداث کرد که چون تاریخ آن با کلمه ی ((نظر)) مطابقت داشت، به ((باغ نظر)) موسوم و معروف گردید.

 

((باغ نظر)) به واسطه ی زیبایی و خرمی اش در فصول سال، محل استراحت و پذیرایی و خواب گاه بسیاری از شاهان و شاه زادگان و حکام و بزرگان و دیگر رجال ایران و فارس و کشورهای خارجی بوده است، که به محض ورود به کازرون، به باغ نظر وارد می شده اند، و به همین جهت این باغ خاطرات تاریخی زیادی دارد که در ادامه ی همین مطلب به برخی از آنها اشاره می کنیم. باغ نظر، دارای چهار خیابان است که در یک تقاطع به صورت چهارراه، همدیگر را قطع می کنند.

 

طول خیابان بزرگ حدود 208 متر و طول خیابان کوچک تر حدود 135 متر می باشد. در حواشی خیابان های مزبور درخت نارنج زیادی به ردیف غرس شده، که برزیبایی باغ افزوده است.

 

مساحت باغ نظر را نیز 5/3 تا 5 هکتار نوشته اند، و درختان آن عموماً مرکبات، به خصوص درخت نارنج، بکرایی، انار و خرما است.

 

مرحوم فسایی در ((فارس نامه ی ناصری)) می نویسد: در میانه ی جنوب و مغرب این قصبه، باغ نظر است که حاجی علی قلی خان ساخته و چهار خیابان آن، درخت نارنج کاشته، و درازی دو خیابان آن نزدیک به دویست ذرع، و دو خیابان دیگرش از 130 ذرع بیشتر، و درخت های نارنج باغ نظر همان است که حاجی علی قلی خان کاشته است، و هنوز به خرمی و تنومندی باقی است.

 

مرحوم فرصت الدوله شیرازی (1271/1339ق) در کتاب((آثار عجم))درباره ی این باغ می نویسد:

 

((باغ نظر کازرون مشهور آفاق است، و این فقیر سه روز و یک شب در آن باغ از درخت های نارنجش محفوظ بودم.))

 

و در جای دیگر می نویسد:

 

((و قریب به شهر، باغی است مسمی به باغ نظر به غایات دلگشا و به نهایت جان افزا، اشجار آن تمام نارنج های بلند قامت قوی پیکر است که کمتر در فارس درخت نارنج بدان جثه و تنه دیده می شود.))

 

مرحوم صدرالسادات کازرونی در کتاب ((آثارالرضا)) که به سال 1327 ق چاپ شده است،درباره ی این باغ و باغ های دیگر کازرون می نویسد:

 

(( درختان خوب و مرغوب با اسلوب، از پنجاه سال قبل تا امروز، و به ردیف غرس شده و رده بسته، که چشم روزگار در مملکت ایران، مانند نارنجستان کازرون، باغ و نارنجستانی ندیده. جلو شهر و قبله ی بلده و سمت جنوبی و شمالی و جلوی باغ و بستانی چند احداث شده و دیدن دارد... درخت نارنج، نزدیک به دویست ساله در کازرون، در باغچه ها و باغ نظر و باغ میرزاست که به خرمی و تنومندی تاکنون باقی است.))

 

و همو در معرفی جد بزگوار خود میرزا سید رفیع بزرگ، به ورود فتح علی شاه قاجار به کازرون و باغ نظر اشاره می کند و می نویسد:

 

((خانقاه مغفور فتح علی شاه، در حدود سال 1245، به کازرون نهضت فرموده، طالب دیدار سید شده، و در باغ نظر سید را ملاقات فرموده، و خواستار دعای خیر و چیزی از سید شده، سید دعا و کتابی به یادگار، به آن شهریار دین پناه داده)).

 

و در مورد نزول شاه زاده سلطان اویس میرزا ((احتشام الدوله)) به باغ نظر می نویسد:

 

((هم چنان که نواب شاه زاده سلطان اویس میرزا احتشام الدوله که در باغ نظر کازرون نزول نموده، شعرای کازرون، از قبیل مرحوم شیخ محمد خان ایزدی و غیره، هر کدام شعری تبرکاًآورده، انشاو انشاد کرده بودند، به تقدیم رسانیده، آقای حاج میرزا والد ماجد، روی به طرف من نموده که :بدیهتاً از برای تبریک ورود حضرت والا تو هم شعری بگو! گفتم:شعری تهیه نشده! حضرت والا اصرار در گفتن نموده، قلم و دوات خواسته، در مجلس با آن ازدحام و بار عام، بالبدهیه این چند گفته و خوانده، و شال تقدیمی مردم ( به حضرت والا)، به عوض صله، از بس مستحسن واقع، نصیب من شد. این است:

 

باغ نظر ، امروز، ثمر در و گهر کرد

 

شه زاده اویسش مگر از لطف نظر کرد؟

 

تا موکب اجلال ملک زاده ی ایران

 

خورشید صفت جانب این باغ گذر کرد،

 

بوم و بر این ملک، همه باغ و چمن شد

 

خلاق جهان خلق مگر خلق دگر کرد؟

 

شه زاده ی رادی که ز یمن قدمش پارس

 

با طعنه دو صد خنده به خورشید و قمر کرد

 

فرخنده امیری که به نیرو، ز دلیری

 

شیر فلک دو صد خنده به خورشید و قمر کرد

 

عدل پدرش، مملکت آراست چو فردوس

 

نیکوتر از آن عدل پدر، نظم پسر کرد

 

کردم چو دعا بهر پسر عم شهنشاه

 

لب باز به آمین، شجر و سنگ و مدر کرد.

 

مرحوم محمد حسین رکن زاده(( آدمیت )) در کتاب ((فارس و جنگ بین الملل)) درباره این باغ در سال 1338 هجری قمری می نویسد:

 

(( باغ نظر، از باغ های قدیم و نشاط انگیز کازرون است، که به داشتن درخت های نارنج کهن سال، در تمام فارس، شهرتی بسزا دارد. و از تفرج گاه اهل ذوق و معرفت می باشد. نگارنده، در سال 1338 هجری قمری، شبی را در آن باغ به روز آورده، و سحرگاهان، از بوی دلاویز بهار نارنج، محفوظ و مسرور گشته است.))

 

مرحوم سید محمد تقی مصطفوی هم در کتاب ((اقلیم پارس)) از این باغ این گونه یاد می کند:

 

((باغ نظر، در خارج شهر و در جانب جنوبی شاه راه کازرون به بوشهر است، که به واسطه ی دارا بودن درخت های نارنج بلند و کهنسال و تنومند، معروف می باشد.))

 

ژنرال سایکس(Sykes) انگلیسی در کتاب (( هشت سال در ایران)) درباره ی این باغ می نویسد:

 

((در این باغ، طرفین خیابانی که دویست متر طول آن است، درخت نارنج غرس شده، که در هیچ کجا نظیر ندارد.))

 

مرحوم علی نقی بهروزی کازرونی، درباره ی باغ نظر کازرون، مقالات متعدد و مفصلی در نشریات تهران و شیراز به چاپ رسانیده است؛ از جمله مقالات ((باغ نظر کازرون)) مندرج در مجله ی یغما( سال 28 شماره ی 9) و روزنامه ی پارس( شماره ی 4286- 28/4/1358)، که ذکر آنها تکراری و باعث تطویل کلام می گردد لذا با این نکته اشاره می شود که آن مرحوم در یکی از مقالاتش می تویسد:

 

((حاج علی قلی خان افشار کازرونی، در سال 1207 هجری قمری، باغ نظر و رقبات دیگری شامل پنج قطعه زمین، چهارمزرعه، چهار آسیاب وشش قنات را وقف کرد، و تولیت آنها را به خواجه و رضا قلی خان ، فرزند خواجه حسن علی افشار داده است.))

 

در کنار درب ورودی و قدیمی باغ نظر، گودال عمیقی بود که در سال 1310 هجری قمری، به وسیله ی حسن قلی خان ((نظام السطنه)) احداث شده، و ماده ی تاریخ آن ، اثر شیخ محمد خان ایزدی کازرونی، روی یک قطعه سنگ مرمر و بر پیشانی باغ، نصب گردیده بود. متن این سنگ نوشته ی منظوم بدین شرح بوده است.

 

در زمان خسرو گیتی ستان

 

ناصر الدین شه خدیو ملک جو

 

آن که در چوگان فرمانش بود

 

بهر نظم سرحد و دفع عدو

 

داور دوران نظام السلطنه

 

مفخر ایران ، امیر نیک خو

 

دید مر باغ نظر را چون بهشت

 

لیکنش تسنیم کوثر نی به جو

 

آمدش بر طبع عالی ناگوار

 

بهر بستان چون خضر شد آب جو

 

کاردانان رابفرمود آن همه

 

تا کنند این برکه ی با رنگ و بو

 

همچو رای بخردان ژرف و عمیق

 

همچو فکر زیرکان خوب و نکو

 

بهر این نکو بنا ، زرها بریخت

 

تا غریبان را نریزد آبرو

 

قرب یزدان جست از این کار شگرف

 

خویش را کرد از گناهان شست و شو

 

((ایزدی)) این برکه ی زیبا چو دید

 

لمحه ای در بحر فکرت شد فرو

 

گفت آن گه از پی تاریخ او

 

(( کوثر و تسنیم بادا آب رو ))

 

این گودال عمیق از آب قنات پر می شد و بصورت دریاچه ی مصنوعی نسبتا کوچکی درآمده بود و خیلی زیبا و تماشایی بود .

 

این دریاچه یا برکه ، بعد ها خشک و بی مصرف ماند که به (( گود باغ نظر )) معروف بود ، و در سالهای اخیر از آوار پر شده و روی آن بناهای مسکونی ساخت شده است . در سمت راست در ب چوبی سابق باغ نیز آب انباری بود که بعد از خشک شدن برکه ی مزبور، بنا شده بود که در تعمیرات و تغیرات جدید باغ ، آب انبار مزبور هم از میان رفته است .

 

 

بیشاپور – ش 15

[بازگشت]