پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / نویسندگان / محمدرضا سرشار / متن / از نگاه دیگران / عبدالعلي دست غيب

منتقدي منصف و دقيق
يکي از نويسندگان و منتقدان موفق ما در دو دهه اخير، آقاي رضا رهگذر (سرشار) است. آشنايي من با آثار انتقادي رضا رهگذر به سال 1367 بر مي‌گردد که چند اثر از او را خواندم و پسنديدم. بعدها دريافتم که با ايشان هم‌ولايتي هم هستيم و ايشان هم از نويسندگاني هستند که از خطه فارس برخاسته‌اند.
کارهاي رهگذر در زمينه نوشتن متنوع است: ادبيات کودکان، داستان‌نويسي، رمان‌نويسي و نقد ادبي. به دليل علاقه‌اي که خود من به نقد ادبي دارم، بسياري از نقد‌هاي ادبي رهگذر را دنبال کرده و خوانده‌ام. از ميان اين نقدها کتاب‌هاي «نيم نگاهي به هشت سال قصه جنگ»، «پيش از آنکه سرها بيفتد» و «درباره رمان جنگ و صلح تولستوي» امتياز ويژه‌اي دارند. در نخستين کتاب، رهگذر همراه با برشمردن عوامل مؤثر در جنگ ايران و عراق، چندين داستان از داستان‌هاي نويسندگان ايراني درباره اين جنگ را تجزيه و تحليل کرده است. با آنکه نقد رهگذر، به طور عمده، ايدئولوژيک است، اما او در کتابش ملاحظات ادبي و هنري را هم در نظر گرفته است. يعني رهگذر کافي نمي‌داند که فلان داستان‌نويس منحصراً وقايع جنگ را گزارش دهد، بلکه از نويسندگاني که عوامل هنري کارشان ضعيف است با انصاف و دقت کافي انتقاد کرده است.
يکي از مهمترين کارهاي نقدي رهگذر، «پيش از آنکه سرها بيفتد» ـ در نقد رمان دو جلدي «رازهاي سرزمين من»، نوشته رضا براهني ـ است. اين رمان در دوره‌اي چاپ شد که رمان‌هاي ديگر هنوز اجازه چاپ نگرفته بودند، بنابراين کتاب براهني در فضاي خالي به بازار آمد و سر و صداي عجيبي برپا کرد، به طوري که عده‌اي از نويسندگان معاصر، ذوق‌زده، آن را به عنوان رماني بزرگ معرفي کردند. حتي خود من، زماني که اين رمان را خواندم فکر مي‌کردم حادثه‌اي در ادب فارسي روي داده است و متوجه عيب و نقص‌هاي اين کتاب نبودم. تا آنکه در سال 1368 نقد رهگذر بر اين کتاب به چاپ رسيد. موقعي که من اين نقد را خواندم، متوجه شدم که رمان براهني گزارش طولاني و آشفته‌اي است از وقايع سياسي ايران، از واقعه آذربايجان به بعد، و امتياز هنري عمده‌اي هم ندارد.
رهگذر در نقد خود با انصاف و دقت تمام همه اجزاي اين رمانواره را تجزيه و تحليل مي‌کند و نقص‌هاي فني و پيامي آن را نشان مي‌دهد. به نظرم در ميان نقدهاي ادبي که در دهه اخير درباره رمان‌هاي فارسي نوشته شده، کتاب رهگذر يک سر و گردن از همه بالاتر است.
نوشته رهگذر درباره تولستوي نيز بسيار منصفانه و دقيق است و او در آن کتاب زيبايي‌هاي هنري کار تولستوي را به خوبي نشان مي‌دهد.
کتاب تازه رضا رهگذر، « آنک آن يتيم نظر کرده»، نيز درخور توجه است. او در اين کتاب کوشيده است سير پيدايش و پيشرفت دين اسلام، و زندگي پيامبر گرامي اسلام را، به صورت داستاني تاريخي بيان کند. به گفته يکي از نويسندگان، رهگذر، با توجه به تسلط بر عناصر داستاني، کوشيده است تاريخ را با زباني داستاني روايت کند و در اين زمينه نوشته او به اثري خواندني و جذاب تبديل شده است.
تا آنجا که من مي‌دانم رهگذر در کار نقد ادبي و داستاني بسيار پي‌گير است و آثار او در اين زمينه امتياز‌هاي ويژه‌اي دارد، که مهمترين آنها انصاف و دقت رهگذر در نقد و تحليل آثار ادبي است. بايد از اينکه براي بزرگداشت رضا رهگذر دست‌اندرکار تهيه کتابي شده‌ايد، بسيار سپاسگزار بود و نيز بايد سپاسگزار رضا رهگذر بود که در دو دهه اخير در زمينه به وجود آوردن آثار ادبي تلاش‌هاي نماياني کرده است. توفيق ايشان را از خداي بزرگ خواستارم.

 

[بازگشت]