علياكبر فرشته حكمت : سالیانی بود که به اردوگاه آموزش و پرورش کازرون نرفته بودم . این اردوگاه در دامنه ی شمال شرقی تنگه چوگان ( به طور قرینه روبروی غار شاپور ) واقع شده است . وجود درختان جنگلی مُسن ، ارتفاع بلند کوه با دیواره های کاملاً عمودی و صخره ای ، شیب تند دامنه کوه و دره ها و شیارهای طبیعی ، پوشش گیاهی سبز همراه با بوته های متراکم و زیبای گل شقایق ، مشخصات طبیعی و بومی اردوگاه است که واقعاً زیبائی خاص خیره کننده ای به آن داده است و چشم و دل هر بیننده ی تازه واردی را شیفته خود می کند . توقف در این تفرجگاه بِکر و طبیعی باعث تفکر و تامل در زیباییهای آفرینش و مشاهده ی چشم انداز دور غار شاپور و نقوش برجسته ی موجود ، ذهن کنجکاو انسان را به دوران پرفراز و نشیب و پیچ و خم دار هزاره های گذشته ی تاریخ کشورمان سیر می دهد . گزینش این مکان به عنوان تفرجگاهی جهت استفاده دانش آموزان و جامعه ی بزرگ معلمین و فرهنگیان که در اوایل دهه ی هفتاد و در دوران مدیریت آقای امراله قنبریان صورت گرفت انتخابی بسیار پسندیده بوده است که انصافاً جای تقدیر دارد .
از ابتدای
تاسیس اردوگاه مذکور تا به حال و در دوران مدیریت های مختلف ، بناها و سازه هائی جهت
رفاه حال مسافرین و اقامت کنندگان ساخته شده است و هر مدیری به نوعی در آن مکان سهمی
از خدمات خود بر جای گذاشته است که باز هم جای قدردانی دارد . ساخت سکوها و آلاچیق
هائی متعدد جهت نشیمن ، ساخت دو مجموعه توالت همراه با امکانات بهداشتی ، حفر چاه آب
و تعبیه منبع آب جهت مصارف مختلف ، نمونه هائی از خدمات انجام گرفته در اردوگاه است .
نوروز
امسال در دو نوبت چهارم و سیزدهم فروردین ، فرصتی دست داد تا در اردوگاه آموزش و پرورش
اُتراق کنیم برای نگارنده که بعد از هشت سال ، توفیق جدیدی حاصل شد تا تجدید دیداری
در این تفرجگاه داشته باشم پدیده ها و نکات و مسائل و معضلاتی مشاهده گردید که شرح
و تذکر برخی از آن ها برای مسئولین آموزش و پرورش کازرون لازم و مفید به نظر می آید .
1 – اردوگاه
ولی عصر توسط آموزش و پرورش کازرون و با بودجه همین نهاد و به منظور استفاده های فرهنگی
تفریحی ورزشی دانش آموزان و معلمین و خانواده های آن ها تاسیس گردیده است اما اغلب
مراجعه کنندگان و استفاده کنندگان از تفرجگاه ، سایر اقشار جامعه هستند ! اردوگاه و
تفرجگاه های دیگری همچون اردوگاه الغدیر ( متعلق به آموزش و پرورش استان بوشهر ) و
اردوگاه تیپ امام سجاد (ع ) و اردوگاه سپاه مقاومت کازرون و باغ اوقاف و ... در منطقه
کازرون موجود است که استفاده از آن ها با مجوز قبلی و به طور محدود صورت می گیرد امّا
انگار وقتی نوبت به آموزش و پرورش کازرون می رسد تفرجگاهش عمومی و همگانی می گردد !!
هر چند
برای ورود به داخل اردوگاه مبلغی حدود 2000 تومان اخذ می شود ( که واقعاً مبلغ ناچیزی
است ) اما می بایست به علت گنجایش محدود فضای درونی همانند فضاهای اختصاصی ، برای ورود
به آن محدودیت و اولویت هایی در نظر گرفته شود و بالطبع اولویت اول باید برای فرهنگیان
باشد که با ارائه کارت یا نامه رسمی مجوز ورود داده شود . علی الظاهر این اردوگاه به
نام آموزش و پرورش کازرون مشهور گشته اما عواید و فواید آن به کام دیگران رقم می خورد !
2 – ورود
تعداد زیادی از انواع کامیون های کوچک و بزرگ به همراه خیل عظیم خوردوهای سواری به
داخل اردوگاه و پراکنده شدن در فضای بوستان جنگلی و در نزدیکی درختان و پایمال شدن
مرتع و مرغزار زیبای آن جا ، منجر به نابودی و خشکیدن تفرجگاه در مدت زمانی کوتاه می
گردد که متاسفانه آثار تخریبی این فضا از هم اکنون کاملاً آشکار شده است ! کاهش قابل
ملاحظه ی تعداد درختان بومی و برجای ماندن تنه های خشکیده ی درختان بلوط ، دلیل بارزی
از فراهم گردیدن مقدمه ی نابودی کامل فضای جنگلی اردوگاه می باشد ! اساساً چرا باید
در این جنگل قُرُق شده ی حفاظت شده در وسعت گسترده ای و به تعداد زیاد ، آتش های بزرگی
روشن و بر پا گردد ؟! شعله های آتشی که از کُنده و شاخه و ساقه ی تر و خشک درختان همین
جنگل فراهم شده و به هوا می رود ! بنده خود شاهد بودم که افراد غیر مسئول با اره و
تیشه و تیر به جان درختان افتاده بودند ! مسئولین اردوگاه در پاسخ سئوال نگارنده در
خصوص علت خشکیده شدن و قطع تعداد زیاد درختان جنگلی آن جا ، وجود بیماری و کرم ساقه
خوار را بیان می کردند و اظهار داشتند که با متخصصین جهاد کشاورزی هم در میان گذاشته
شده و آن ها وجود بیماری را تایید و توجیه کرده اند لذا اگر به طور جد وجود بیماری
مُحرز باشد چرا اقدامات پیشگیرانه و درمان کننده صورت نمی گیرد ؟! چرا برای تجدید درختان
خشک شده اقدام عملی صورت نگرفته است ؟! اگر تعداد اشجار جنگلی موجود در اردوگاه را
با گذشته ی نه چندان دور و ایضاً با درختان جنگلی پادگان مجاور آن مقایسه گردد تفاوتی
فاحش مشاهده می شود که فاجعه آمیز و دردناک و هشدار دهنده است ! به نظر می آید در این
خصوص کوتاهیهای زیادی صورت گرفته باشد که هر چه زودتر باید جبران گردد .
3 – اگر
چه ضرورتی ندارد که مجوز اقامت شبانه و بیتوته کردن در اردوگاه داده شود ولی در هر
حال باید بابت اقامت هر شب در آنجا ، هزینه ی سنگینی از اقامت کنندگان اخذ گردد و از
آن ها تعهدگرفته شود که از روشن کردن آتش و کثیف و آلودن محیط خود داری کنند و در ضمن
لازم است در ایام تعطیلات نوروز و در شبانگاهان ، نور افکن های قوی برای ایجاد روشنائی
و تامین امنیت داخلی آن تعبیه گردد .
از ورود
افراد موتور سوار و فروشندگان دوره گرد و راکبین خودروهای مزاحم که با پرسه زدن های
بی مورد و بلند کردن صدای ناهنجار ابزار صوتی و سایر اعمال و رفتارهای خارج از شئون
شرعی و عرفی اسباب مزاحمت ایجاد می کنند مطلقاً ممانعت به عمل آید ! روز سیزدهم نوروز
، کامیون هائی با نصب بلندگوی قوی و ایجاد ساز و دُهل در فضای داخل اردوگاه معرکه های
زشت و زننده و مزاحمی راه انداخته بودند و متاسفانه با برپائی رقص و چوب بازی محلی
زمینه ی رفتارهای ناشایست و اعمال غیر اخلاقی را فراهم کرده بودند ! اگر خانواده های
آموزش و پرورش خواسته باشند یک روز تفریحی خود را بدون سر و صدا و فارغ از بوق و دود
و دم درون شهر در تفرجگاهی که بنام و متعلق به خودشان است به سر برند باید اینگونه
مورد مزاحمت قرار گیرند ؟! متاسفانه برخی آن قدر محیط را بی صاحب و بدون در و پیکر
دیده که با ذبح گوسفند و آویزان کردن آن ، محیط و منظره ای کثیف و مشمئز کننده ایجاد
کرده بودند !!
در روز
شلوغ و پر ازدحام سیزدهم نوروز در اردوگاه مزبور علی الظاهر خبری از گشت و حضور نیروهای
امنیتی و انتظامی نبود !
4 –
مسئولین آموزش و پرورش برآوردی کارشناسانه انجام دهند و متناسب با ظرفیت اردوگاه ،
مجوز ورود به آن جا صادر کنند . این اردوگاه و تفرجگاه امکانات و تاسیسات رفاهی بیشتر
و گسترده تری لازم دارد و لذا توجه بیشتری می طلبد . نیز لازم است در نقاط مختلف آن
محوطه هائی جهت توقف گاه خودروها فراهم و معین گردد و از ورود وسایط نقلیه به همه ی
نقاط جنگلی و آسیب رساندن به اکوسیستم محیط طبیعی آنجا ممانعت به عمل آید .
لازم به ذکر است در این مطلب از خود شیفتگی و تحلیل های آبکی و فقط تا نوک بینی خود را دیدن و جناح بندی و سیاسی کاری خبری نبود .
پیروز باشید