پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

به‌روز شده در: ۰۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۳
کد خبر: ۳۸۴۷
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۰:۴۱
محمدمهدي اسدزاده
این مطلب ، مصاحبه ای است که با مهندس رجبعلی طاهری ( اولین نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی)، صورت گرفته است:
 
***
 
حدود سال 23 – 24 بود. آن موقع دانش آموز ابتدایی بودم. پدرم برای کسب و تجارت راهی شیراز شده بود. ایام مدرسه بود. روزی ار مدرسه که به خانه برگشتم، در بین راه مردم را نگران و هراسان دیدم. حس کنجکاوی ام تحريك شد تا ببینم چه شده است. تا خانه، هر چه سعی کردم از زبان مردم بفهمیم، چیزی متوجه نشدم.
 
به خانه که آمدم، خانه را بیش از بیرون در تشویش و اضطراب دیدم. شاید به این دلیل که پدر نیز در مسافرت بود. بر سفره ناهار تازه متوجه شدیم که چه خبر است.
 
خبر این بود که ترکان قشقایی برای تصرف کازرون در حرکتند. ترس از غارت و چپاول توسط ترکان تمام شهر را در وحشتی عمیق و سکوتی دهشتناک فرو برده بود. در ابتدا شاید این خبر در حد یک شایعه بود اما هر چه زمان بیشتر می گذشت راست بودن خبر قوت می‌گرفت.
 
مردم در پی آن بودند تا مال و اموال شان را و هر آن چه دار و ندارشان است پنهان کنند، تا شاید از غارت در امان بماند. این شورش ترکان شاید فقط به بهانه قحطی و فشار گرسنگی بود. که این امور نه تنها ترکان که همه مردم را تحت فشار و در مضیقه قرار داده بود. گرسنگی تنها مشکل مردم در آن دوران اشغال نبود که باید شیوع بیماری ها را نیز به آن اضافه کرد.
 
 
ناصرخان قشقایی سوار بر جیپ
 
ترکان قشقایی که بیش از بقیه در فشار بودند ، منتظر یک جرقه برای انفجار بودند و این زمان جرقه را ناصرخان و خسروخان دو تن از سران آنان زدند و این امر باعث اتحاد قشقایی‌ها و شورش آنان شد.
 
 
خسرو خان قشقایی در کنار دکتر مصدق (سمت چپ)
 
هر روز که می گذشت و خبر قوت می گرفت مردم را ترس بیشتر می شد و این شد که هر کس به گونه ای سعی در پنهان ساختن اموال خود شدند. یکی از روش هایی که تقریباً همه مردم از آن استفاده کردند و ما نیز استفاده کردیم این بود که میانه دیوارهای خانه (در آن زمان به دلیل معماری سنتی که در ساخت خانه ها به کار گرفته می شد قطر دیوار بسیار زیاد بود.) را خالی می کردند و اموال خویش را در آن می ریختند و سپس جلویش را می گرفتند ، آن گاه با چراغ نفتی یا هیزم در جلوی دیوار ، دیوار نو را سیاه می کردند تا دوده ها روی دیوار را سیاه کنند و تازگی دیوار معلوم نباشد.
 
چند روزی از پخش شدن این خبر در شهر می گذشت و همه امیدوار بودیم که یا این لودگی افراد لاابالی باشد و اگر راست است نظرشان برگردد و به کازرون نیایند. آن روز که مدرسه تعطیل شد و از مدرسه بیرون آمدم ، صدای فریاد کشیدن یک بوق را می شنیدم. خود را به سمت صدا رساندم ، ماشین زرهی ژاندرمری را دیدم که فردی با لباس نظامی بر روی آن ایستاده و یک بوق در دست دارد و خبر نزدیک شدن ترکان را می داد. شاید از این طریق می خواست مردم را به کمک فراخواند و کسانی از میان مردم اسلحه در دست بگیرند و در مقابل ترکان بایستند. اما انتشار این خبر بیش از پیش ترس و وحشت ایجاد کرد و مردم را از کوچه و خیابان فراری کرد.
 
شاید تازه مردم خوش داشتند همان شورشیان شهر را بگیرند تا اندکی از ظلم های خان و اجنبی رهایی یابند. تا حال باید از خان و خان بازی می خوردیم ، چند سالی است که دوباره جناب مستطاب اجانب بریتانیایی هم پبدا شده و اکنون قوز بالا قوز شده و باید یاغی های داخلی را هم تحمل کنیم.
 
سرانجام در شبی تاریک که زوزه سگ ها و گرگ ها و سکوت شب همچون شب های دیگر وحشتی طبیعی در خود داشت با بلند شدن صدای توپ و تفنگ شهر را به لرزه درآورد. این نشان از این می داد که کازرون توسط ترکان محاصره شده است. این صداها تا صبح قطع نشد. تا صبح جیغ و فریاد بچه ها ، و زمزمه ها و دعاهای بزرگان بر وحشت همگان می افزود.
 
صبح که از خانه بیرون آمدیم تا عازم مدرسه شویم ، هنگامی که از کوچه پس کوچه ها عبور می کردیم هنوز بوی باروت را می شنیدم.
 
 
نمایی از مسجد امامزاده در دهه چهل عکس از عماد امیرعضدی
 
به مسجد امام زاده که رسیدم دیدم جنازه سربازان را که در کنار گنبد استوانه ای امام زاده در خون غلطیده بودند، این جنازه ها را تا چند روزی بعد از حملات کسی جمع نکرد. از این نمونه در گوشه گوشه شهر بسیار بود که حکایت از این داشت که شب ها درگیری به اوج خود می رسد. درگیری ها دو سه شب ادامه داشت تا آن که شهر به دست ترکان افتاد.
 
ترکان در اطراف کازرون بر تل ها منزل کردند و چند روزی را ماندنی شدند. در این مدت مردم نیز پشت سر عشایر به ادارات می رفتند و ادارات را غارت می کردند.
 
از جمله اداراتی که در آن روز غارت شد اداره غله بود که مقادیر بسیار زیادی غله در آن انبار شده بود در حالی که مردم آه نداشتند که با ناله سودا کنند.
 
برادرم (دکتر محمد حسن طاهری از انقلابیون به نام استان فارس) که چند سالی از من بزرگتر بود از خانه بیرون رفته بود تا ببیند در شهر چه خبر است. وقتی برگشت برایمان تعریف کرد ، زمانی که برای حمله به یکی از ادارات می رفتیم که هواپیمای انگلیسی را بالای سر خود مشاهده کردم که بمبی را انداخت خود را بر زمین پرت کردم و در همان حال دیگران را خبر کردم. هنوز کامل روی زمین نخوابیده بودم که صدای انفجار بمب را شنیدم. وقتی سر بلند کردم دیدم بمب وسط آن جمع منفجر شده ، و بسیاری را مجروح نموده است. دست و پاها قطع شد و ...
 
در ادامه تسخیر ادارات شهر ، من نیز یک بار در میان عده ای به ژاندارمری رفتیم و خود توانستم با آن بچگیم تنها یک خشاب پر بردارم. آن چه در این زمان برای خودم عجیب بود بمباران مدام شهر توسط هواپیماهای انگلیسی بود. ترکان علی رغم همه ترسی که مردم از آن ها برداشته بودند ، کاری با مردم نداشتند و بعد از چند روز کازرون را به مقصد شیراز ترک کردند.
 
منبع: هفته نامه شهرسبز
 
واكنش‌ها                                                                                       
 
1. سرمقاله هفته نامه بيشاپور
 
تحريف تاريخ كازرون

موسي مطهري‌زاده: در دوره معاصر یعنی از حدود انقلاب مشروطیت تا به حال کتاب­های بسیاری پیرامون تاریخ و فرهنگ کازرون به رشته تحریر در آمده است. کتاب­هایی که هم­اکنون به عنوان منابع اصلی پژوهش و تحقیق به شمار می­آیند و بدون دسترسی به آنها نمی­توان تحلیلی نسبت به حوادث کازرون داشت.

در کنار این کتاب­ها مقالات زیادی نیز  به چاپ رسیده است. مقالاتی که نشر کازرونیه در یک اقدام شایسته برخی از آنها را در مجموعه کتاب­هایی منتشر نموده است.

با وجود این در میان این منابع، کتاب­ها و مقالاتی یافت می­شود که به دلیل عدم دقت نویسندگان و یا فقدان برخورداری آنها از منابع اصلی و اساسی، راه غیرعلمی را پیموده که در نتیجه نه تنها کمکی به جریان تاریخ و فرهنگ­شناسی کازرون نکرده­اند، بلکه گامی بوده است برای انحراف مسیر تاریخی کازرون.

شاید بی­علت نباشد به یکی از این کتاب­ها به نام آثارالرضا نگاهی مختصر داشته باشیم. کتابی که اندک زمانی پس از انقلاب مشروطیت توسط یکی از شعرای کازرون به نام صدرالسادات کازرونی و به صورت سنگی به چاپ رسید. این کتاب چند سال پیش از سوی انتشارات کازرونیه و به تصحیح دو تن از پژوهشگران کازرونی بار دیگر به چاپ سپرده شد.

با خواندن این کتاب متوجه می­شویم که نویسنده­ی آن به دلایلی که ذکر شد، اشتباهاتی در این کتاب مرتکب شده بود که اگر این کتاب تصحیح نمی­شد، ممکن بود در آینده همین کتاب به عنوان منبع مورد استفاده پژوهشگران قرار می­گرفت و انحرافات تاریخی از همین­جا نشأت می­گرفت.

پس از این کتاب، کتاب­های پرشماری به چاپ رسید. برخی از این کتاب­ها، هرچند حتی از سوی نویسندگانی همچون مرحومان محمدجواد بهروزی و یا منوچهر مظفریان نوشته شده، با این حال ـ هرچند بصورت خیلی کم ـ خالی از اشکال نیست و یا اگر بخواهیم کتاب «سیر تاریخی تعزیه در کازرون» اثر مرحوم مظلوم­زاده را مورد نقد قرار دهیم، خواهیم دید که این کتاب آنقدر لغزش­های تاریخی دارد که نقد کردن آن، خود یک کتاب می­شود.

اما در طول این چند سال کتاب­های دیگری بوده است و نگارنده تعجب می­کند که بجز نشریه بیشاپور که به نقد آنها پرداخته، چرا عزیزان کازرونی، بویژه نویسندگان و وبلاگ­نویسان؟!! که سنگ تاریخ و فرهنگ کازرون را زیاد به سینه می­زنند نه تنها به نقد آنها نپرداخته­اند بلکه یا از آنها کاملاً بی­خبر بوده­اند!! و یا به آسانی بدون هیچ حساسیتی از کنار آن گذشته­اند؟!!

آثاری همچون «پهلوان نامی در سایه» و یا «پهلوان مح­دلی» که تاریخ و فرهنگ کازرون را نه تنها به تمسخر گرفته­اند، بلکه به تحقیر آن پرداخته­اند.

اما آنچه بیشتر از همه نگارنده را مأیوس می­کند، نوشته­هایی است که تحت عنوان «تاریخ کازرون» هر از چندی در برخی از نشریات محلی کازرون به چاپ می­رسد. نوشته­هایی که برخی از آنها به نام تاریخ، هزلیاتی هستند که انسان را تنها به خنده وامی­دارد و تعجب این که نویسنده­ی آن حتی یک منبع دست اول را ندیده است. این که نشریات محلی باید به تاریخ و فرهنگ بومی خود بپردازند، امری شایسته است و سترگ. اما این مسأله به چه قیمتی؟ با تحقیر تاریخ و فرهنگ؟!!!

به عنوان مثال در یکی از شمارگان اخیر یکی از نشریات محلی مطلبی به عنوان خاطرات مهندس رجبعلی طاهری به چاپ رسید که متأسفانه آن مطلب در یکی از سایت­های کازرون نیز منعکس شد. نگارنده با دیدن این خاطرات که شاید سه الی چهار پاراگراف است، متوجه شدم که اغلب این خاطرات ـ هرچند در صداقت آقای طاهری نسبت به آنچه دیده شکی نیست ـ با واقعیات تاریخی سازگاری ندارد. به تعبیر دیگر اینکه، این خاطرات باید در کنار اسناد و مدارک قرار گیرد تا بتواند به یک تحلیل علمی برسد.

حال اگر چنین نشد، لازم نیست که این خاطرات به چاپ برسد. اصلاً تازمانی که خاطرات تاریخی اشخاصی که خود در جریان این حوادث و از کم و کیف قضایا به خوبی برخوردار بوده­اند موجود است، لزومی ندارد به خاطرات مهندس رجبعلی طاهری مراجعه کنیم. این امر از یک سو دقت­های علمی مهندس طاهری در برخی زمینه­های دیگر از جمله مسایل سیاسی را زیر سوال می­برد و از سوی دیگر منبعی می­شود برای آیندگان که این امر نیز برای تاریخ کازرون بسیار خطرناک است.

سخن آخر اینکه نگارنده به تمامی مسوولین فرهنگی و نیز عزیزانی که قلبشان برای تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم می­تپد، هشدار می­دهم که اگر این روند ادامه یابد، در آینده نه چندان دور به تاریخی از این شهر برخواهیم خورد که شایسته کازرون و کازرونی نیست و آنجاست که باید طعم تلخ این بی­دقتی­ها را چشید و در عصر علم و فن­آوری با افسانه!! روبرو شد.
 
 
2. پاسخ كازرون نما
 

دوست و برادر عزیز جناب مطهری زاده

 

در شماره‌‌ی ۱۹۹ آن هفته نامه‌ی محترم مقاله‌ای با عنوان «تحریف تاریخ» به قلم حضرتعالی  منتشر شد و در آن از انتشار بخشی از خاطرات مهندس طاهری (از مبارزان انقلابی و  اولین نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی) که ابتدا در یکی از نشریات شهرستان و سپس در کازرون نما منتشر شد؛ انتقاد شده بود. لذا ضمن ارج نهادن به نگاه ويژه‌ي آن هفته نامه در توجه به تاريخ كازرون تذکر نکات زیر را لازم می‌دانیم.

 

1. ما نیز معتقديم تحلیل تاریخ همواره می‌بایست مستند بوده و از انتشار مقالات و کتاب‌های غیرمستند خودداری شود.

 

2. بحث خاطره‌گویی آن هم از جانب شخصیت‌های بزرگ و معتبری چون مهندس طاهری اما حکایت دیگری دارد. در نقل خاطرات؛ افراد به مشاهدات خود تکیه کرده، به نقل آنها می‌پردازند و مستند این  خاطرات خود آن شخصیت‌ها هستند البته راه برای نقد خاطرات باز است اما فراموش نکنید تا  خاطره‌ای نقل نشود نقد هم نخواهد شد.

 

3. اینکه شما بدون حتی یک اشکال مشخص؛ آنچه به عنوان خاطرات مهندس طاهری منتشر شده است را از  هزلیات بنامید (!) نه تنها روشی علمی نیست بلکه از اخلاق اسلامی نیز به دور است! خوب بود شما اشکالات خود را به صورت علمی، مستند و منطقی مطرح کنید تا اگر اشتباهی رخ داده  است آن اشتباه تصحیح شود و اگر شما اشتباه می‌کنید دیگران اشتباه شما را تصحیح کنند.

 

4. در كتاب خاطرات مهندس طاهری كه ۱۳ سال پیش از سوي انتشارات حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات منتشر شده است درباره‌ي حوادث مورد بحث چنين آمده است:

 

«در سال ۱۳۲۴ که  حدوداً نه ساله بودم، جنوب ایران شاهد نهضتی بود که نهضت جنوب نام گرفت. بعضی‌ها از آن با  عنوان جنگ زرگری قوام یاد می‌کردند که بهانه‌ای باشد برای خارج ساختن روس و انگلیس از کشور؛ چون روس‌ها در شمال و انگلیس‌ها در جنوب، هر کدام به نوبه‌‌ی خویش چشم طمع به خاک ایران دوخته بودند و احتمالاً قوام با ایجاد نهضت‌های مصنوعی در کردستان و فارس، در صدد خارج ساختن  بیگانگان از کشور برآمده بود.»   (کتاب خاطرات مهندس طاهری، صص ۵ و ۶)

 

اما آنچه در نشریه‌ی مورد انتقاد شما به نقل از مهندس طاهری منتشر شده و کازرون نما نیز به بازنشر آن اقدام کرد، بيش از هر چيز به فضای رعب و وحشت حاکم بر مردم کازرون پس از قیام قشقایی‌ها بر اساس مشاهدات شخصی مهندس حکایت داشت و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند.

 

البته راه نقد علمی خاطرات هیچ کس بسته نیست اما صرف هزل نامیدن خاطرات دیگران نیز نقد علمی محسوب نمي‌شود.

 

5. شما در قسمتی از مقاله‌ی خود نوشته‌اید: «خاطرات باید در کنار اسناد و مدارک قرار گیرد تا  بتواند به یک تحلیل علمی برسد. حال اگر چنین نشد، لازم نیست که این خاطرات به چاپ برسد.»

 

در پاسخ عرض می‌کنیم که:

 

اولا: گاهی مستند برخی از وقایع تاریخی فقط و فقط خاطرات برخی از اشخاص معتبر است و جز آن  سند دیگری در دست نیست. اگر بنا باشد طبق گفته‌ی شما خاطرات تنها در صورتی منتشر شود که  مستندات و مدارکی همسو با آنها موجود باشد در آن صورت بسیاری از زوایای تاریخی پنهان خواهد  ماند.

 

ثانیاً؛ حتی روش هفته نامه‌ی محترم بیشاپور نیز نقل مطالب تاریخی «تنها در صورت ارائه‌ی اسناد و مدارک معتبر» نبوده است! به عنوان نمونه آن هفته نامه‌ی محترم در یکی از آخرین مطالب تاریخی خود به انتشار متن قابل استفاده‌اي با عنوان «روزشمار انقلاب اسلامی در کازرون» اقدام کرد که نه تنها هیچ مستند یا مدرکی برای آن ارائه نشده بود بلكه هيچ توضيحي در جهت اعتباربخشي به آن از قبيل نام شخصي كه اين حوادث را ضبط كرده يا منبع قابل اعتمادي كه در تهيه‌ي اين روزشمار بكار رفته است، ارائه نشده بود. موارد دیگری از این دست را نيز مي‌توان بر شمرد.

 

6 . گرچه هفته نامه محترم بيشاپور خود به حق منتقد برخي از آثاري بوده است كه تحريف تاريخ و فرهنگ كازرون در آنها مشهود است اما متاسفانه گاهي بجاي نقد كتاب‌هاي ديگري با همين ويژگي به تبلیغ آنها روي آورده است! كازرون نما قبلاً مقاله‌ای را در نقد یکی از اين آثار منتشر کرده است.

 

7. جناب آقای مطهری! دوست و برادر عزیز! چه اشکالی دارد که اگر در موضوع خاصی انتقادی به ذهن  شما می‌رسد قبل از انتشار (آن هم با چنین ادبیاتی) انتقاد خود را با طرف مقابل مطرح کنید؛  شاید توضیحات آنها شما را قانع کند در آن صورت نیازی به پاسخ‌گویی طرف مقابل از طریق رسانه  نیز نخواهد بود.

 

با احترام

کازرون نما

 

 
مطالب مرتبط :
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱۰
نامعلوم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۱ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۲
1
1
افتضاح
کازرونی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۵:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۹
0
1
با سلام
خان و خان بازی؟
فکر کنم این طرز نوشتار شما برگرفته از خط فکری باشه که همه میدونن چیه !
ملت کازرون از خان و خان بازی خسته شده بودند ؟!!!
فکر کنم اگر چهار تا سوال ساده از چهار تا پیرمرد کازرونی بکنید خاطرات بهتری هم از خوانین کازرون به یاد داشته باشند
میشه حدس زد که شما از چه تیپ آدمهایی بوده و هستید .
پيمان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۷
0
1
خيلي خوب فقط عكس هاي جديد بذارين وبرام بفرستين
كاظم خان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
3
2
اگه قشقاييها نبودند كازروني هم نبود.حمله به ادارات به نفع مردم كازرون بود چون از كرسنگي ميمردند.آقاي طاهري بهتره خودشو تاريخدان و بااصل و نسب معرفي نكنه چون قشقاييهاي الان هنوز همون تركهاي ديروزند
کازرونی اصیل
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۴
2
0
واقعا اگه یکم به گذشته برگردیم میفهمیم همین خوانین چه کارهاکه واسه مردم نمیکردن حالا نمیگیم همه خوانین خوب بودن ولی حداقل شهرخودمونو میدونیم که خاندان امیرعضدی هرکدومشون یه جوربه این شهر و حتی به ایران خدمت کردند
قشقایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۲
1
1
سلام.
در تاریخ ثبت شده که یکی از دوستان نزدیک سردار عشایر شهید صولت الدوله ی قشقایی، آقای ناصر دیوان کازرونی است.
این نشان از دوستی بین کازرونیها و قشقاییها می باشد.
نادر نامداری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۹
1
2
جناب طاهریََُُِِّ. خوشبختانه پس از شصت و پنج شش سال بعد از آن ماجرا که بعد ها به نهضت جنوب معروف گردید به گواهی اسناد دولتی و غیردولتی و شهادت حاضران آن ماجرا مشخص و معلوم گردیده که قشقایی ها نه غارتگر بودند و نه هدفشان چپاول و ایجاد رعب و وحشت. آنان در پی حوادث مهم سیاسی آن دوران و ماجرای آذربایجان و کردستان .... لازم بوده که در برابر اجنبی ها و دولت مرکزی دست به یک سری اقدامات بزنند که از آن جمله بودند.: تصرف بوشهر و کازرون و محاصره شیراز. و نتیجه این اقدامات استعفای دولت وقت و اخراج توده ای ها از مجلس و بازگشت آذربایجان به آغوش وطن بود...
نادرنامداری قره قانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۲
0
0
از فرد فرهیخته ای مثل حضرتعالی انتظار می رود به دور از تعصب و احساس فقط با اتکا به اسناد صحبت کنید و بنویسید. چه سندی معتبر تر از خاطرات سالخوردگان و بزرگان کازرونی که آن ایام را در خاطر دارند. بپرسید و بنویسید که نظرشان غیر از این چیز است که شما نوشته اید. چند سال قبل مصاحبه ای از شما در روزنامه نیم نگاه شیراز چاپ شد و یک سری مطالب و روشنگری نمودید و عموم قشقایی ها هم استقبال کردند و حسابی محبوبیت پیدا کردید. ولی این دفعه ظاهرا طور دیگری مینویسید؟؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۸
1
0
سالها گذشت و کازرون آزاد شد اجنبیها رفتند وقشقاییها نگذاشتند کازرون آزاد محل امن اجنبی شود آن وقت کسی پیدا میشود که اجنبیها راو ظلم مستمرشان را بخاطر نمی آورد ولی پیروزی هموطن خودش را لوث میکند
ترا بخدا این درد رابه باید گفت که فرهیخته اینگونه انگیخته میشود برانگیختگی می‌نویسد
باید به این دوستان تذکرد داد که آقاجان ازروی احساس کودکانه بعدم تشخیص ننویسید تا روحیه سلحشوری را نوجوانان نگیری تا نفاق میان کازرونیوقشقایی نیفتد این چهره بدی که شما از قشقایی ها نشان داده ای مورخین بیگانه هم که تیرخورده وشمشیرخورده قشقایی ها هستند نشان نداده‌اند
حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
0
0
سلام
من مشغول ساخت مستندی در باره حمله کبوتر( فرزند یی از کلانتران بویر احمد ) به شهربانی بندر دیلم در سال 1321 هستم
گویا در این حمله ناصر خان قشقایی هم دخیل بوده اند آیا شما مطالبی در این زمینه دارید ؟ در صورتی که داشته باشید ممنون میشم که در صورت امکان به ایمیلم ارسال کنید .
با تشکر
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
اذان صبح
۰۵:۳۶:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۷
اذان ظهر
۱۳:۰۸:۴۶
غروب آفتاب
۱۹:۱۹:۵۰
اذان مغرب
۱۹:۳۵:۵۲