نقدی بر کتاب لاله های پریشان
با حضور پر شکوه جوانان کازرون در جبهه¬های نبرد علیه متجاوزین بعثی عراقی، لزوم ثبت و ضبط تاریخ¬نگاری این دوره از تحولات شهرستان احساس می¬شد. با این حال به جز چند نشریه که آن هم به مناسبت¬هایی به این مهم اقدام کردند، اراده¬ای در بین مسوولین و حتی در میان نهادهای مسوول برای ثبت و ضبط این مهم وجود نداشت. اگر از کتاب «سفرهفتم» که حاوی خاطرات ناب و دست اول شهید نصراله ایمانی است و به جهت با اهمیت بودنش تا به حال چندین نوبت منتشر شده است و نیز کتاب خواندنی «عام برات» که چندی از انتشار آن نمی¬گذرد و همچنین نشریه¬ی غیررسمی «راوی» که متأسفانه عمر چندانی نیافت، بگذریم، تا به حال کتابی درخور توجه که نسل کنونی با خواندنش به فضای عشق و معنویت و اخلاص آن روز مردم کازرون و جوانان رشیدش آشنا سازد، منتشر نشده است. کتاب «لاله¬های پریشان» تلاشی است ناموفق برای رسیدن به همین مقصود و منظور. این کتاب حاوی یک مقدمه و سیزده فصل است. به جز فصل اول (کازرون در گردونه¬ی تاریخ) و فصل دوم (یگان¬های رزم شهرستان کازرون) و فصل سوم (حوادث قبل از جنگ در آیینه¬ی روایات) و نیز فصل سیزدهم که به ضمایم اختصاص دارد، بقیه فصل¬ها به شرح فعالیت¬های رزمی جوانان کازرون درعملیات¬های مختلف پرداخته شده است.همانگونه که در ادامه خواهد آمد، به دلایل زیر این کتاب نه تنها نتوانسته حق مطلب را ادا کند، بلکه اشتباهات متعدد تاریخی و محتوایی، آن¬ را به کتابی غیرعلمی مبدل کرده است.

موارد تاریخی
 نویسنده در فصل اول کتاب که جهت آشنایی خوانندگان به کازرون، به جغرافیا و تاریخ این شهر پرداخته است، صرف نظر از عدم یکپارچه بودن مطالب آن، دچاراشتباهات فاحشی شده است که نشان می¬دهد اطلاعات عمیق و کاملی از کازرون و یا منابع آن نداشته است: مشخص نبودن دوره تاریخی تقسیم فارس به پنج ولایت؛ کوره ارجان یا قبادخوره؛ پیدایش کازرون پس از ویرانی شاپور؛ سیدعبداله بلیانی به جای شیخ عبداله بلیانی(همه این موارد درص8)؛ چگونگی پیدایش شهر کازرون؛ به اجبار مسلمان شدن 24000 نفر از مردم کازرون توسط شیخ ابواسحاق؛ شهرت کازرون به گازران در دوره هخامنشیان؛ هم¬زمانی فعالیت دو سلسله کازرونیه و بلیانیه؛ معروفیت کازرون به بلدالعتیق در دوره ساسانیان؛ کازرونی بودن مادران حافظ و سعدی(همه این موارد درص9)؛ اقدام به بمباران پادگان کازرون توسط دشمن بعثی بدون رجوع به منبع معتبر(ص17)؛ کامل نبودن لیست دستگیرشدگان انقلابی و مشخص نبودن تاریخ دستگیری آنان(ص20)؛ اضافه شدن یک شهید به شهدای قبل از انقلاب(ص21) و... . اینها برخی از موارد تاریخی است که می¬توان حداقل در 20 صفحه ابتدایی کتاب به آن¬ها اشاره نمود.

فقدان رشادت¬های برجسته¬ی رزمندگان کازرون
شکی نیست که با آغاز جنگ تحمیلی، تمامی مردم ایران، خود و فرزندانشان را برای مقابله با تهاجم آماده نمودند. همین مردم بودند که هشت سال جنگ را مدیریت کردند و از هرگونه جانفشانی در این راه دریغ نورزیدند. به تعبیری گردان¬های رزمی ایرانیان در تمامی عملیات¬ها به صورتی شرکت داشتند، با این حال برخی از عملیات¬های دوره جنگ با رشادت¬ها و جانفاشانی¬های رزمندگان کازرونی آنچنان عجین شده است که تاریخنگاران نمی¬توانند در ثبت تحولات ایران، آن را نادیده بگیرند؛ امری که در کتاب لاله¬های پریشان متأسفانه نادیده گرفته شده است. عملیات آزادسازی سوسنگرد، عملیات المهدی، عملیات والفجر 2 در منطقه-ی حاج عمران عراق، عملیات کربلای 4 و 5 و... از عملیات¬هایی هستند که برجستگی رزم¬آوران کازرون در آن هویداست. این قَدَرعملیات المهدی به نام کازرونی¬ها درهم تنیده شده است که حتی شهید آوینی دو قسمت از برنامه¬ی «به روایت فتح» را به آن اختصاص داد. حال آن که در کتاب لاله¬های پریشان این عملیات¬ها نیز همانند دیگرعملیات¬ها، با روایاتی مشابه، برگه¬هایی را از کتاب پر کرده¬اند.

فراموشی تأثیر نهادهای انقلابی و جریان¬های فکری 
شاید بتوان گفت اولین نیروی اعزامی کازرون بسوی جبهه¬های نبرد، توسط جهاد سازندگی این شهر به سرپرستی شهید محمدجواد دیده ور رقم خورد. گروه فداییان اسلام – شاخه¬ی کازرون - نیز در آموزش و اعزام نیرو و سرعت بخشی به جوانان کازرون برای حضور در جبهه¬ها تأثیرعمیقی داشت. سهم حزب جمهوری اسلامی و نیز انجمن اسلامی دانش آموزان کازرون در امر اعزام نیروی جوانان کازرون نیز سهمی به سزاست. کمیته¬ی امداد امام و ستاد پشتیبانی از جبهه و جنگ اگر چه مستقیماً به اعزام نیرو نمی¬پرداختند؛ ولی جهت پشتیبانی رزمندگان اسلام، فعالیت شبانه روزی داشتند. از آن سو آیا می¬توان از هشت سال دفاع حماسی رزمندگان کازرون سخن گفت، اما از تأتیر سترگ پایگاه¬های مقاومت مساجد کازرون در تربیت چنین رزمندگانی سخنی به میان نیاورد؟ متأسفانه در کتاب آلاله¬های پریشان به جز چند سطر، از این همه جانبازی¬ها و فداکاری¬ها در طول هشت سال دفاع مقدس، نشانی نمی¬یابیم.

عدم بررسی صحت و سقم روایات
روایات متفاوت، آن هم برای یک هدف و از سوی چند نفر، نیازمند پردازش از سوی نویسنده و پژوهشگر است. از آنجا که در روایات رزمندگان جنگ، امکان فراموشی و یا از یاد بردن وقایع جزیی و نیز دخالت قضاوت¬های سلیقه¬ای وجود دارد، در نتیجه عجله و شتاب در ارایه¬ی روایات ممکن است به ابهامات بیفزاید. متأسفانه در کتاب لاله¬های پریشان، نویسنده به این امر نپرداخته و احتمالاً به همان صورت که هیأت رزمندگان کازرون این روایات را به دست نویسنده سپرده است، وی نیز بدون ارزیابی و سنجش، آن¬ها را به کتاب مبدل ساخته است. به عنوان مثال روایت کادر یگان دریایی تیپ¬المهدی(ص 269 و ص 309)، عملیات بیت¬المقدس در سال 60 ؟ (ص189)، حضور 2300 رزمنده کازرون در عملیات بیت¬المقدس(ص200)، عملیات خیبر در جنوب و روایت رزمنده¬ای از شمال غرب(ص272) و...... از سوی دیگر برخی روایت¬ها از سوی رزمندگانی است که خود در آن عملیات¬ها شرکت نداشته¬اند که این امر نیز به اعتبار کتاب خدشه وارد آورده است(ص447  وص457). 

عدم استفاده از منابع و اسناد  
یکی از مسایل مهمی که در آماده سازی کتاب لاله¬های پریشان به آن توجه نشده است، استفاده از اسناد و مدارک موجود در اعتبار بخشی به محتویات کتاب است. اگر چه شاید گفته شود که هنوز اسناد و مدارک جنگ به لحاظ سیاسی و امنیتی منتشر نشده است و یا هنوزدر بایگانی¬ها باقی مانده و در اختیار افراد قرار نمی گیرد، اما به گفته¬ی برخی صاحبنظران، حجم عمده ای از اسناد و مدارک در حال حاضر منتشر و یا در دسترس پژوهشگران قرار داده شده که دسترسی به آن به تلاش نویسندگان بستگی دارد؛ تلاشی که از سوی نویسنده کتاب لاله¬های پریشان صورت نگرفته است. به عنوان مثال آیا نویسنده¬ی کتاب از آرشیو نشریات آن روز که قطعاً بخشی از تحولات حضور جوانان کازرون در آن¬ها منعکس شده است، استفاده و مورد توجه قرار داده است؟

قابل ذکر است که بجزمسایل فوق، موارد متعدد دیگری از اشکالات ساختاری و محتوایی درکتاب وجود دارد که به علت حجم اندک تخصیص داده شده به این مقاله از سوی نشریه محترم بیشاپور، به همین اندازه در نقد این کتاب اکتفا می¬شود. در اینجا دو پیشنهاد از سوی نگارنده به هیأت رزمندگان اسلام کازرون داده می¬شود. چون این کتاب دارای ایراداتی اساسی است، شایسته است در ایام نوروز میزگردی با نویسنده و منتقدین برگزار گردد تا در آن جلسه موارد دیگری که در این جا مجال گفتن آن نبود،بازگو شود. پیشنهاد دیگر نگارنده این است که با  توجه به این که چنین کتابی درخور تصحیح و چاپ مجدد نیست، لذا لازم است برای ثبت و ضبط رشادت¬های رزمندگان کازرونی، کمیته¬ای از صاحبنظران و نویسندگانی که سال¬هاست در این حوزه فعالیت می¬کنند، تشکیل تا پس از بررسی¬های علمی و تحقیقاتی، دانشنامه¬ای به همین منظورآماده و منتشر شود. قطعاً در این صورت است که کاری ماندگار و شایسته جوانان رشید کازرونی منتشر خواهد شد.

نویسنده: حسین پیروان