جملات زیر را ملاحظه فرمایید:

" راستش شب گذشته خواب راحتی نداشتم با وجود این که دیر خوابیده بودم ( 1:30) الان 6بامداد است نماز را به موقع و همراه اذان گزاردم آخر آدم به هنگام تشویش بیشتر احتیاط می کند. برق منزل رفته است و منتظر روشنایی و گرما هستم مجبورم در سرمای این چهاردیورای کنار پنجره با کورسوی شفق قلم را روی کاغد برقصانم و تلاش کنم که بر خود نلرزم. آخر هوا بس ناجوانمردانه سرد است و ره تاریک و لغزان است... کاش گوش سرمابُرده ی من که بارها سیلی سرد زمستان، آن را نوازش داده و سرخ شده است کم سو بودن فلق را جبران کند و در آرامش و روشنایی حرف های خودم را بزنم..."

-          زود قضاوت نفرمایید جملات فوق نامه ی یک زندانی سیاسی قبل از انقلاب نیست بلکه بخشی از نوشتار دست خطی است که آقای هیبت اله بهرامزاده در تاریخ آذرماه 1385 جهت تبلیغات انتخاباتی سومین دروه شورای شهر کازرون خطاب به دانشجویانش نگاشته و با تکثیر شمارگانی از آن در دانشگاه آزاد کازرون توزیع کرده بودند!

-          اما ملاحظه ی بعدی:

-          در صفحه ی پنج نشریه بیشاپور ( شماره 360، تاریخ دوشنبه 24تیرماه 1392) مطلبی به قلم هیبت اله بهرامزاده تحت عنوان " شورِشورا" درج شده است که بازخوانی و تامل بر جملات و نکاتی از آن نوشتار درخور توجه و مورد نظر نگارنده می باشد. به نظر می آید جناب ایشان در تاریکخانه ی ذهن خود نشسته و بر فضای روشن انتخابات شورای شهر کازرون به شُور ( رای زنی ) و داوری پرداخته اند به گونه ای که انگار تصور می شود ایشان در دستگاه موسیقی شور می سرایند! قابل ذکر است که آقای بهرامزاده همانند دوره ی سوم در چهارمین دوره ی انتخابات شورا نیز شرکت کردند و در ردیف نهمین فرد منتخب قرار گرفتند.

-          نویسنده شورِشورا در سطور اولیه ی مطلب شان آورده اند : " نگارنده خود در این انتخابات جزو افرادی بود که بیشترین چالش و تنش را تحمل نمود .... " و در جایی دیگر ادامه می دهد : " برخورد سلیقه ای برخی از اعضای هیات نظارت و اجرایی منجر به رد صلاحیت نیمی از ثبت نام کنندگان در مرحله شهرستان شد که با تایید عمده این افراد در استان و مرکز، برخی هرچند با تاخیر به عرصه انتخابات آمدند. بدیهی است برنامه ریزی و ساماندهی فعالیت برای چنین کاندیدایی با یک سری محدودیت زمانی مواجه و عملاً مانع برخی ائتلاف ها نیز می شد، در مواردی نیز شاهد انصراف افرادی شاخص بودیم ... "در جایی دیگر به بهانه ی عدم تحزب در انتخابات نوشته اند:" این شرایط برای افرادی که مجبورند دست به عصا راه بروند تا سلیقه ی سیاسی، آنان را از صحنه ی خارج نسازد شرایط را نامساعدتر می کند" ایشان در ستونی دیگر و در ادامه اظهار داشته اند :" هرچه به روزهای آخر نزدیک تر شدیم، هنجارشکنی ها بیشتر شد. از نصب پوستر بر در و دیوار منازل و ادارات و چاپ بنرهای غیرمعمول و متعدد، از آلودگی های صوتی تا پایکوبی و راه بندان در محل برخی ستادها، از پاره کردن پوستر رُقبا تا هزینه کردهای آن چنانی و خیلی ریخت و پاش های عجیب و غریب و ... " در بند 4نوشتار فوق الاشاره آورده اند:" اغماض از رفتارهای خلاف قانون و اخلاق، رواج بیشتر آن رفتار را در دور بعد فراهم می آورد و خیلی ها ممکن است افسوس خورند که چرا خودشان از آن حربه استفاده نکردند بنابراین برای جلوگیری از هنجارشکنی بهتر است با متخلفین برخورد شود " در بند (2) مقاله ی آقای بهرامزاده نیز آمده است  :" چالش برانگیزترین موضوع رای دادن غیرساکنین کازرونی بود که اثبات آن کاری بس دشوار و تقریباً غیرممکن بود... "

-          حال توجه جناب بهرامزاده و خوانندگان این دست مطالب را به نکات زیر معطوف می دارم :

1-       در پاییز سال 1385 ( یعنی در ما ه های اولیه آغاز به کار دولت نهم ) احساس جناب بهرامزاده این گونه بوده که در یک چهاردیورای تنگ و تاریک و سرد به سر می برده که به جای سفیدی فلق صبح، اجباراً زیر کورسوی سرخی شفق ( علامت شروع تاریکی شب) قلمش را بر روی کاغذ برقصاند! و محتملاً تعبیر نوازش سیلی سرما بر گوش ایشان به جهت برکنارشدن از سِمَت مدیریت آموزش  و پروش کازرون بوده است!

2-       خوشبختانه امروز جناب بهرامزاده باید به این باور رسیده باشند که در فضای وسیع و گرمو  آزاد و مقتدر سی و چندساله نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ویژه درهشت سال گذشته ، افراد با سلایق مختلف توانسته اند بدون ترس و لرز و دلهره اظهار وجود داشته باشند که افزایش بی سابقه تعداد نامزدهای انتخابات شوراها و ریاست جمهوری در سال جاری دلالت بر این ادعا دارد لذا در سرمای متعادل آذرماه 1385 و در گرمای متعادل خرداد 1392 آقای بهرامزاده و امثال ایشان بدون هیچ محدودیتی در انتخابات شورای شهر حضور داشتند. تشکیل جلسات متعدد خانگی و دعوت از افراد متعدد که هفته ها قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی صورت می گرفت نشان دهنده این واقعیت است که ایشان هیچ محدودیت زمانی برای تبلیغ و ائتلاف نداشته اند.

3-       در خصوص تخلفات انتخاباتی، لازم است مورادی موردبازیابی ویاد آوری قرار گیرد:

الف- آقای بهرامزاده در ایام تبلیغات، بَنِرهایی با ابعاد بسیار بزرگ حاوی عکس ایشان و فرد دیگری حداقل در سه نقطه ی شهر نصب کردند!

ب- ایشان پوسترهایی بزرگ و رنگی و درشمارگان بسیار در سطح شهر بر سطح دیوار معابر و اماکن الصاق کردند . البته بروشورهایی هم به چاپ رساندند که برخی مطالب درج شده در آن جای بحث دارد که توضیح آن در این وجیزه نمی گُنجد.

ج- مشارالیه در تمام عکس و بنرهایش و سایر ابزار تبلیغاتی، خود را با عنوان " استاد بهرامزاده " معرفی می کرده است از آن جا که عنوان استاد بالاترین درجه و رتبه دانشگاهی محسوب می گردد و ایشان هم به لحاظ مدرک و سوابق تدریس و ارائه مقالات علمی لازم، فاقد عنوان مذکور است اطلاق چنین عنوانی برخلاف نص صریح قانون است! شاید گفته شود درج لغت استاد به لحاظ جنبه اصطلاحی و عُرفی و اخلاقی آن است که به هر مدرس و معلمی اطلاق می گردد که در این صورت با عرض پوزش، آداب ادب ایجاب می کند که دیگران چنین القابی را برای ایشان به کارببرند نه ... !

د- روز  پنج شنبه 23 و جمعه 24خردادماه که هرگونه تبلیعاتی مطلقاً ممنوع بود خودروهایی کاملاً پوشیده و مُلصَق به پوسترهای بزرگ و رنگی متعلق به ایشان در سطح شهر در حال تردد و ایضاً مقابل حوزه های رای گیری توقف می کرد. اگرچه اقدامات غیرقانونی فوق الاشاره توسط نامزدهای دیگرهم صورت می گرفت اما از آقای بهرامزاده که در مقام داوری به شورِ شورا پرداخته اند توقع دیگری است!

4-       اما درخصوص انتقال آراء از روستاها و بخش ها به درون شهرچند نکته حائز اهمیت است:

الف- کل آراء ریخته شده به صندوق های انتخابات 24 خرداد مربوط به ریاست جمهوری یازدهم 129355رای و شوراهای شهرها و روستاهای شهرستان کازرون 120102 بوده است. با توجه به این که در روستاهای زیادی انتخابات شوراها به هر علت انجام نگرفته است تفاوت کم آراء مذکور نشاندهنده ی این واقعیت است که تعداد زیادی از روستاییان، آراء خود را در غیر محل سکونت خود به صندوق ریخته اند.

ب- کاهش چشمگیر آراء ریخته شده در صندوق های روستاهای حومه ی مرکزی و تعداد زیادی از روستاهای مربوط به بخش ها و در مقابل افزایش بی سابقه ی آراء ریخته  شده در حوزه های درون شهر کازرون به ویژه صندوق های مستقر در مدخل شهر، سندگویای روشنی از انتقال آراء بیرون به درون شهر کازرون می باشد! به عنوان مثال تعداد آراء صندوق مستقر در روستای مافیاباد خشت ( زادگاه آقای بهرامزاده ) مربوط به انتخابات 24 خرداد امسال 549 رای می باشد در صورتی که در انتخابات قبلی ( مجلس نهم ) 1349 رای می بوده است. یا جمع آراء ریخته شده در صندوق های روستاهای کمارج در این دوره (24خرداد) 1197 رای می باشد در صورتی که در انتخابات مجلس نهم 3516رای می بوده است.  این توفیر در تعداد زیادی از روستاها مشاهده می شود که ذکر آن در این وجیزه نمی گنجد.

ج- از دو صندوق بازشماری شده مدخل غرب شهر مشخص گردید که حدود 28درصد آرائ صندوق مسجد الزهرا و حدود 30درصد آراء صندوق  مدرسه موحد،مربوط به مهاجرین غیرکازرونی است!

-          آمارهای غیرقابل انکار فوق جای هیچ تفسیر و توجیهی باقی نمی گذارد که در انتخابات شوراهای شهر 24خرداد، رای دهندگان زیادی آراء خود را خارج از محل سکونت خود به صندوق ریخته اند که با توجه به افزایش چشمگیر و بی سابقه آراء درون صندوق های شهر کازرون در این دوره ، واضح و مبرهن است که آراء مهاجرین، اغلب به شهر کازورن انتقال یافته است اما این که آراء مهاجرین به نفع چه فرد یا افرادی به صندوق ریخته شده باشد به قضاوت مردم و مسئولین امر مربوط  می گردد.

-          نتیجه این که جناب بهرامزاده در داوری انتخابات شورا بنا به ضرب المثل معروف، دست پیش گرفته تا پس نیافتند! لذا برای واکاوی انتخابات این دوره نیاز به سمینار و جلسه نیست عمل صواب  آن است که هر فرد ذینفع که خود را در معرض انتخاب مردم قرار می دهد اولاً مقید به اجرای قانون باشد ثانیاً درصورت نیاز به آسیب شناسی، ابتدا خود را مورد نقادی قرار دهد. ثالثاً در داوری های سیاسی و اجتماعی و شخصی، آبرو و حیثیت و قوانین نظامی که برای ایجاد و ثبات آن هزاران جان های پاک و مقدس به پایش قربانی شده است را برای تثبیت شخص و شخصیت خودمان هزینه نکنیم .